English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
contour U نقاشی کردن طراحی کردن
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] U رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
nubus U NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh
computer aided design U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cad U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
cads U طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
tableau U تابلو
boarded U تابلو
panels U تابلو
board U تابلو
tableaus U تابلو
panel U تابلو
tableaux U تابلو
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
sign writer U تابلو نویس
status board U تابلو وضعیت
sign post U تابلو راهنما
traffic sign U تابلو علایم
switch board panel U تابلو کلید
signposts U تابلو اعلان
graphic panel U تابلو نگارهای
signpost U تابلو اعلان
guide board U تابلو راهنما
notice board U تابلو اعلانات
bulletins U تابلو اعلانات
panel box U جعبه تابلو
panel cutout U فیوز تابلو
tablets U لوح تابلو
bulletin U تابلو اعلانات
tablet U لوح تابلو
show bill U تابلو اعلان نمایش
charts U نوار تابلو نمودار
deflection board U تابلو تصحیح سمت
charted U نوار تابلو نمودار
chart U نوار تابلو نمودار
touch sensitive tablet U تابلو حساس به تماس
traffic sign U تابلو نشانه گذاری
deflection board U تابلو انحراف سنج
charting U نوار تابلو نمودار
notice U اعلامیه [روی تابلو یا ستون آگهی]
signpost U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
This painting has a green background. U زمینه این تابلو سبز است
signposts U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
cabled U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
connector U در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
the brush U نقاشی
canvases U نقاشی
pictorial art U نقاشی
daubry U نقاشی بد
daubery U نقاشی بد
portraits U نقاشی
paintings U نقاشی
painting U نقاشی
portrait U نقاشی
canvas U نقاشی
brushes U نقاشی کردن
oil paintings U نقاشی بارنگ
mural U نقاشی دیواری
oil painting U نقاشی بارنگ
miniature U نقاشی باتذهیب
pastel U نقاشی بامدادرنگی
murals U نقاشی دیواری
palette knives U کاردک نقاشی
finger painting U نقاشی انگشتی
easels U سه پایه نقاشی
finger painting U نقاشی با انگشت
frescoes U نقاشی دیواری
palette knife U کاردک نقاشی
fresco U نقاشی دیواری
painted U نقاشی شده
easel U سه پایه نقاشی
miniatures U نقاشی باتذهیب
white ground technique U اسلوب نقاشی
watercolor U نقاشی ابرنگ
water colour U نقاشی ابرنگی
wall painting U نقاشی دیواری
tablature U تصویر نقاشی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
scumble U رنگهای نقاشی
illusionism U نقاشی از منافرخیالی
his painting lacked repose U نقاشی وی توافق
drawing key U کپیه نقاشی
living picture U پرده نقاشی
spackle U بتونه نقاشی
bepaint U نقاشی کردن
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
impaint U نقاشی کردن
mirror drawing U نقاشی از ایینه
sand painting U نقاشی روی شن
polychromy U نقاشی رنگارنگ
plychromy U نقاشی رنگارنگ
picture gallery U اطاق نقاشی
paysage U نقاشی دورنما
pallet knife U کاردک نقاشی
painting and the like U نقاشی و مانند ان
brush U نقاشی کردن
tableaux U پرده نقاشی
picture U نقاشی کردن
tableau U پرده نقاشی
pictures U نقاشی کردن
pencil U نقاشی مدادی
picturing U نقاشی کردن
graphic U مربوط به نقاشی
pencilling U نقاشی مدادی
pencils U نقاشی مدادی
portraiture U نقاشی از صورت
animation U نقاشی متحرک
nocturne U نقاشی از منظره شب
pictured U نقاشی کردن
paint U رنگ نقاشی
animations U نقاشی متحرک
paints U رنگ نقاشی
tableaus U پرده نقاشی
nocturnes U نقاشی از منظره شب
graphic fitting U خط کش طراحی
designing U طراحی
IAB U ل طراحی
Internet U ل طراحی
draughtsmanship U طراحی
drafting machine U خط کش طراحی
designs U طراحی
planning U طراحی
architectonics U طراحی
roughing U طراحی
design U طراحی
ichnography U طراحی
oil painting U نقاشی رنگ روغنی
tableau U دور نمای نقاشی
palette U جعبه رنگ نقاشی
line drawings U نقاشی با مداد وقلم
line drawing U نقاشی با مداد وقلم
tableaus U دور نمای نقاشی
old master U نقاشی هر یک از این هنرمندان
tablature U نقاشی دیواری یا سقفی
Oil painting . U نقاشی رنگ روغن
animated cartoon U فیلمهای نقاشی شده
palettes U جعبه رنگ نقاشی
draw a man test U ازمون نقاشی ادمک
draw a person test U ازمون نقاشی ادم
chiaroscuro U نقاشی سیاه قلم
comic strips U فیلمهای نقاشی شده
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
graphic U مربوط به نقاشی یاترسیم
tableaux U دور نمای نقاشی
panel U نقاشی روی چوی
vase painting U نقاشی روی سفال
old masters U نقاشی هر یک از این هنرمندان
panels U نقاشی روی چوی
oil paintings U نقاشی رنگ روغنی
oil color U روغن مخصوص نقاشی
frescoes U نقاشی ابرنگی روی گچ
frescoes U نقاشی ابرنگی کردن
fresco U نقاشی ابرنگی روی گچ
scenograph U منظره نقاشی شده
plafond U سقف نقاشی شده
scenography U نقاشی پردههای نمایش
paint brush قلم موی نقاشی
fresco U نقاشی ابرنگی کردن
sea piece U نقاشی منظره دریا
environmental design U طراحی محیطی
design cycle U چرخه طراحی
design costs U هزینههای طراحی
design automation U خودکاری در طراحی
design aids U وسائل طراحی
logic design U طراحی منطقی
system design U طراحی سیستم
designs U طراحی کردن
computer design U طراحی کامپیوتری
design U طراحی کردن
design U طراحی محصولات
design language U زبان طراحی
drawing office U دفتر طراحی
sketches U طراحی کلیات
designs U طراحی محصولات
sketch U طراحی کلیات
forms design U طراحی فرم ها
design and construction U طراحی و ساخت
logical design U طراحی منطقی
designing U حیله گر طراحی
modular design U طراحی پیمانهای
design objective U هدف طراحی
logical design U طراحی نطقی
sketched U طراحی کلیات
predella U نقش یا نقاشی در روی خیزپله
goodenough draw a man test U ازمون نقاشی ادمک گودایناف
frank drawing completion test U ازمون تکمیل نقاشی فرانک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com