English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She is always making trouble for her friends. U همیشه برای دوستانش درد سر بوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
for good U برای همیشه
perpetuity U برای همیشه
adinfinitum U برای همیشه
evermore U برای همیشه
ay U برای همیشه
sempiternity U برای همیشه
sinedie U برای همیشه
immortality U برای همیشه
forever and a day <idiom> U برای همیشه
forever U برای همیشه
aeon U برای همیشه
ad infinitum U برای همیشه
eternality U برای همیشه
eternity U برای همیشه
foreverness U برای همیشه
forever U برای همیشه
once and for all <idiom> U برای همیشه
infinite time U برای همیشه
for keeps <idiom> U تا ابد ،برای همیشه
for good <idiom> U برای همیشه ،پایدار
He lowered himself in the esteem of his friends. U خودش را از چشم دوستانش انداخت
temporarily U برای زمان مشخص یا نه همیشه
abjured U برای همیشه ترک گفتن
abjuring U برای همیشه ترک گفتن
abjure U برای همیشه ترک گفتن
abjures U برای همیشه ترک گفتن
on tap <adj.> U همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
It is yours for keeps . U این برای همیشه پیش خودت باشد
permanently U انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
to always find something to gripe about U همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
Carrie is her own worst enemy, she's always falling out with people. U کری همیشه با همه بحث و جدل می کند و برای خودش دردسر می تراشد.
esquire U عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
tout temps prist U تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
re attachment U در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
evergreens U همیشه سبز همیشه بهار
evergreen U همیشه سبز همیشه بهار
everblooming U همیشه بهار همیشه شکوفا
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
Quchan U قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
edge card U یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
hen and chickens U همیشه بهار همیشه بهار باغی
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
facts U بوده
been U بوده
has-beens U بوده
i have been U بوده ام
has been U بوده
has-been U بوده
fact U بوده
has been U بوده است
has-beens U بوده است
coffee roaster U قهوه بوده
has-been U بوده است
for evermore U همیشه
for ever and aday U همیشه
ay U همیشه
ayŠaye U همیشه
ever- U همیشه
eer U همیشه
always U همیشه
incessantly U همیشه
frequenter U همیشه رو
at all times U همیشه
at any time <adv.> U همیشه
year in year out U همیشه
evermore U همیشه
sempre U همیشه
everywhen U همیشه
ever U همیشه
alway U همیشه
anytime <adv.> U همیشه
any time <adv.> U همیشه
at all hours <adv.> U همیشه
he has passed the chair U رئیس بوده است
stiller U راکد همیشه
stills U راکد همیشه
love lies bleeding U گل همیشه بهار
permafrost U همیشه یخبسته
dead load U همیشه بار
tippled U همیشه نوشیدن
stillest U راکد همیشه
tipples U همیشه نوشیدن
resident U که همیشه درکامپیوتراست
immortally U تا جاودان همیشه
tippling U همیشه نوشیدن
tipple U همیشه نوشیدن
insenescible U همیشه جوان
still U راکد همیشه
marigold U گل همیشه بهار
residents U که همیشه درکامپیوتراست
on tap <adj.> U همیشه در دسترس
as usual U مانند همیشه
marigolds U گل همیشه بهار
amaranth U همیشه بهار
as ever U مانند همیشه
calendula U گل همیشه بهار
premundane U پیش ازافرینش جهان بوده
She has been a good wife to him. U همسر خوبی برایش بوده
chucker U پرتابگر همیشه خطازن
evergreen trees U درختان همیشه سبز
i always photograph badly U عکس من همیشه بد در می اید
I always stick to my word. U من همیشه سر حرفم می ایستم
at someone's beck and call <idiom> U همیشه آماده پذیرایی
positive definite matrix U ماتریس همیشه مثبت
i have got him on my brain U همیشه به اوفکر میکنم
japanese andromeda U بوته همیشه سبزاسیایی
cerberus U سگ سه سری که پاسبان دوزخ بوده مستحفظ
menad U حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
maenad U حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
She has known better days in her youth . U معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
how long since is it? U چند وقت پیش بوده است
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
never to be at a loss for an answer U همیشه حاضر جواب بودن
perennially U بطور ماندگاریا دائمی همیشه
jitterbug U آدم همیشه نگران و دلواپس
The shell does not always contain a pearl. <proverb> U همیشه در صدف گوهر نباشد .
to pledge one's troth U قول همیشه وفادار را دادن
as ... as ever <adv.> U آنطور ... مثل همیشه [سابق]
cast the first stone <idiom> U همیشه آماده جنگیدن است
non scrollable U که همیشه نمایش داده میشود.
to always look for things to find fault with U همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
exceptional U متفاوت ونه مثل همیشه
go steady <idiom> U همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
panicky person U آدم همیشه نگران و دلواپس
to get straight A's U همه درسها را [همیشه] ۲۰ گرفتن
nervous Nelly U آدم همیشه نگران و دلواپس
she always had her way U همیشه موافق میل اوعمل می شد
Sara always wanted a puppy. U سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
He always gives in to his wife. U همیشه تسلیم زنش است
I always fulfil my promises . U من همیشه به قولم عمل می کنم
fortuitism U اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
canon low U دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
elam U کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
queen dowager U زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
eager beaver <idiom> U شخص همیشه داوطلب کار اضافه
in a rut <idiom> U همیشه کار مشابه انجام دادن
give someone the benefit of the doubt <idiom> U همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
couch potato U کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
A bad workman always blames his tools. <proverb> U کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
I am always ready to help my friends. U همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . U همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
He has always lived there. U او همیشه آنجا زندگی کرده است.
syren U یکی از جانورانی که نصف زن ونصف دیگرپرنده بوده است
revivor U تعقیب دعوایی که به علتی معوق مانده بوده است
co respondent U مردی که متهم بزنابازن شوهرداری بوده وباخودان زن یکجاموردتعیق
daemon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daimon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
dates U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
A constant guest is never welcome . <proverb> U به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
clavichord U یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
moses antedates zoroastes U موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
epanastrophe U شروع جملهای باهمان کلمه که دراخرجمله پیش بوده است
glacial epoch U عصریخ :عصری که یخ بیشترنیم کره شمالی راپوشانده بوده است
nereid U هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
fortuist U کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
cylix U ابخوری پایه دار ودسته که درقدیم معمول بوده است
man a bout town U ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
he is always a little peculiar U او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
He is trying to prove himself all the time. U او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
solids U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
limited divorce U طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
light trap U اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
inflationary gap U وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
open jet tunnel U تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
movable dam U سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
You should always be careful walking alone at night. U همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
douglas fir U یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
He's always moaning that we use too much electricity. U او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
gorgon U یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
commodity U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodities U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
hard hyphen U خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
eocene U دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
accadian U که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
tandem roller U نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
foreign excess U تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
clearance fit U اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> U مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com