Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prince consort
U
همسر شاهزاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prince
U
شاهزاده
princes
U
شاهزاده
seigneur
U
شاهزاده
princeling
U
شاهزاده کوچک
princely
U
شاهزاده وار
principalities
U
قلمرو شاهزاده
principality
U
قلمرو شاهزاده
prince of the blood
U
شاهزاده اصیل
prince
U
شاهزاده بودن
princes
U
شاهزاده بودن
princelike
U
شاهزاده وار
prince bishop
U
شاهزاده اسقف
lord
U
لرد شاهزاده
lords
U
لرد شاهزاده
princesses
U
شاهزاده خانم
princess
U
شاهزاده خانم
princedom
U
حوزه حکومت شاهزاده
princekin
U
شاهزاده کم اهمیت وگمنام
princess
U
شاهدخت شاهزاده خانم
princesses
U
شاهدخت شاهزاده خانم
princesse
U
شاهدخت شاهزاده خانم
princess regent
U
زن شاهزاده بایب السلطنه
princeling
U
شاهزاده پایین رتبه
prince regent
U
شاهزاده نایب السلطنه
princelet
U
شاهزاده کم اهمیت وگمنام
psyche
U
شاهزاده زیبایی که " کوپید"
princeliness
U
رفتار شاهزاده وار یاشاهوار
mate
U
همسر
fere
U
همسر
consorts
U
همسر
wife
U
همسر
mates
U
همسر
mated
U
همسر
partners
U
همسر
spouse
U
همسر
partnering
U
همسر
partnered
U
همسر
consort
U
همسر
spouses
U
همسر
associating
U
همسر
associates
U
همسر
associated
U
همسر
associate
U
همسر
consorting
U
همسر
consorted
U
همسر
partner
U
همسر
andromeda
U
شاهزاده خانم حبشهای که بوسیله پرسوس
princesse
U
مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princess
U
مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princesses
U
مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
Crown Princess
U
همسر ولیعهد
Crown Princesses
U
همسر ولیعهد
match
U
لنگه همسر
baroness
U
همسر بارون
baronesses
U
همسر بارون
monogamy
U
داشتن یک همسر
monogamous
U
دارای یک همسر
partnered
U
انباز همسر
partnering
U
انباز همسر
spouses
U
همسر کردن
ambassadress
U
همسر سفیر
spouse
U
همسر کردن
conjoin
U
همسر زوج
matches
U
لنگه همسر
desertion
U
ترک همسر
helpmate
U
دمساز همسر
monandry
U
یک همسر گزینی
partners
U
انباز همسر
partner
U
انباز همسر
whipping boy
U
بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
princess regent
U
شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
assorted
U
همه فن حریف همسر
mongamist
U
طرفدار داشتن یک همسر
She is a perfect wife .
U
یک همسر کامل است
archduchess
U
همسر دوک اعظم
She has been a good wife to him.
U
همسر خوبی برایش بوده
monogamist
U
مرد یا زنی که در ان واحدبیش یک همسر ندارد
dower
U
قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
to be a fifth wheel
[to be in the way]
U
آدم اضافه
[بدون همسر]
بودن
[در جشنی که همه زوج دارند]
princes
U
مثل شاهزاده رفتار کردن سروری کردن
prince
U
مثل شاهزاده رفتار کردن سروری کردن
polygamy
U
چند همسری چند همسر گزینی
pin money
U
وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com