Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
army helicopter
U
هلیکوپتر ارتشی
[نظامی]
[حمل و نقل هوایی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
whirlybird
U
هلیکوپتر
whirlybird
[American E]
U
هلیکوپتر
eggbeater
[American E]
U
هلیکوپتر
attack helicopter
U
هلیکوپتر تک
attack helicopter
U
هلیکوپتر تک ور
copter
U
هلیکوپتر
helicopters
U
هلیکوپتر
helicopter
U
هلیکوپتر
military
U
ارتشی
helistat
U
رتورهای هلیکوپتر
heliports
U
فرودگاه هلیکوپتر
gunship
U
هلیکوپتر مسلح
helicopter carrier
U
ناو هلیکوپتر بر
gunship
U
هلیکوپتر آتشبار
heliport
U
فرودگاه هلیکوپتر
health nurse
U
پرستار ارتشی
caisson
U
ارابه ارتشی
military device
U
اسباب ارتشی
health nurse
U
نرس ارتشی
battalion
U
نیروهای ارتشی
battalions
U
نیروهای ارتشی
armed forces courier
U
پیک ارتشی
army regulation
U
مقررات ارتشی
khaki
U
پارچه ارتشی
helicopter rescue net
U
تور نجات هلیکوپتر
helipad
U
سکوی فرود هلیکوپتر
helicopter rescue strop
U
کمربند نجات هلیکوپتر
olive drab
U
رنگ سبز ارتشی
warlord
U
فرمانده ارتشی فرمانروا
ex-serviceman
U
ارتشی-فردیکهقبلادرارتش-نیرویدریایییاهواییمشغولبودهاست
army program memorandum
U
لایحه برنامههای ارتشی
army postal clerk
U
متصدی پست ارتشی
courier transfer station
U
مرکزارسال پیک ارتشی
served
U
خدمت ارتشی کردن
serves
U
خدمت ارتشی کردن
serve
U
خدمت ارتشی کردن
civilian occupational specialty
U
تخصص غیر ارتشی
army regulation
U
نظام نامه ارتشی
autorotation
U
روش فرود اضطراری هلیکوپتر
helicopter double rescue harness
U
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
ready position
U
وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
retreating blade stall
U
واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
choppers
U
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
chopper
U
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
army troops
U
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
battle group
U
واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
conus residents
U
پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
courier transfer officer
U
افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
disc loading
U
نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
helicopter pilot
U
خلبان هلیکوپتر
[شغل]
[حمل و نقل هوایی]
blade flapping
U
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
entrucking table
U
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
army helicopter
U
چرخبال ارتشی
[نظامی]
[حمل و نقل هوایی]
suspension strap
U
نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
gyroplane
U
نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
sailing
U
گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
sea bat
U
نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
acheval
U
ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
k ration
U
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
helicopter lane
U
کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
army training test
U
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
reserved area
U
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
major command
U
فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
visiting correspondent
U
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com