Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
octogenarian
U
هشتاد ساله
octogenarians
U
هشتاد ساله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brownie
U
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownies
U
دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
fourscore
U
هشتاد
eighties
U
هشتاد
ninescore
U
سد و هشتاد
eighty
U
هشتاد
fourscore
U
هشتاد سال
eighty column card
U
کارت هشتاد ستونی
eighty lashes
U
هشتاد ضربه شلاق
septuagenarian
U
بین هفتادتا هشتاد سالگی
pi
U
حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
eighty track disk
U
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
quinquennial
U
پنج ساله دوره پنج ساله
annuals
U
یک ساله
annual
U
یک ساله
decennry
U
ده ساله
vicennial
U
02 ساله
triennial
U
سه ساله
year-long
U
یک ساله
decades
U
01 ساله
sexennial
U
شش ساله
decade
U
01 ساله
triennal
U
سه ساله
ten years old
U
ده ساله
nonagenarian
U
نود ساله
perennial
U
همه ساله
f.year old
U
پنج ساله
bimillenary
U
دو هزار ساله
sepennial
U
هفت ساله
septennial
U
هفت ساله
seventies
U
هفتاد ساله
septuagenarian
U
هفتاد ساله
sexennium
U
دوره شش ساله
seventy
U
هفتاد ساله
he is 0 years old
U
او ده ساله است
semiyearly
U
نیم ساله
half yearly
U
نیم ساله
quadrangena rian
U
چهل ساله
chiliad
U
هزار ساله
quinquagenary
U
پنجاه ساله
annuallyy
U
هر ساله سالیانه
centenarians
U
جشن صد ساله
centenarian
U
جشن صد ساله
bicentenary
U
دویست ساله
year-round
<idiom>
U
همه ساله
bicentenaries
U
دویست ساله
sorrel
U
گوزن نر سه ساله
year by year
U
همه ساله
yearling
U
گیاه یک ساله
colt
U
اسب 3 یا 4 ساله
colts
U
اسب 3 یا 4 ساله
tercentennial
U
سیصد ساله
tenant from year to year
U
مستاجر یک ساله
perennials
U
همه ساله
annually
U
همه ساله
octennial
U
هشت ساله
triennium
U
دوره سه ساله
quinquagenarian
U
پنجاه ساله
quinquagenary
U
شخص پنجاه ساله
quinquagenarian
U
شخص پنجاه ساله
quinquennium
U
دوره پنج ساله
septennium
U
دوره هفت ساله
quinquenniad
U
دوره پنج ساله
septennate
U
دوره هفت ساله
strike it rich
<idiom>
U
یک شبه ره صد ساله رفتن
bicentennial
U
جشن دویست ساله
nonagenarian
U
ادم نود ساله
maturity
U
مسابقه اسبهای 4 ساله
indiction
U
دوره پانزده ساله
bicentenary
U
جشن دویست ساله
annuallyy
U
همه ساله هر سال
teens
U
نوجوان ده تا91 ساله
octogenarians
U
وابسته به ادم 08 ساله
filly
U
مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
fillies
U
مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
tercentenary
U
سه قرن سیصد ساله
tercentenaries
U
سه قرن سیصد ساله
bicentenaries
U
جشن دویست ساله
bicentennials
U
جشن دویست ساله
lustrum
U
دوره پنج ساله
octogenarian
U
وابسته به ادم 08 ساله
nursey race
U
مسابقه اسبهای 2 ساله
millennial
U
جشن هزار ساله
mare
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
decades
U
دوره ده ساله دهدهی
millenium
U
دوره هزار ساله
quadrangena rian
U
ادم چهل ساله
mares
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
decade
U
دوره ده ساله دهدهی
pricket sister
U
گوزن ماده دو ساله
indiction
U
مالیات پانزده ساله املاک
men affifty and above
U
مردان پنجاه ساله به بالا
She must be at least 40.
U
او
[زن]
کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
mother goose stakes
U
مسابقه کره مادیانهای سه ساله
a man in his forties
U
مرد چهل و خورده ساله
millenial
U
وابسته به دوره هزار ساله
sexagesimal
U
شصتم دوره شصت ساله
junior college
U
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
derbies
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derby
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarian
U
معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarianism
U
اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
one thousand guineas
U
مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
pythiad
U
دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant
U
پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
two thousands guineas
U
مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
juniorate
U
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
oedipal
U
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
Grands Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Ushak medallion
U
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Khotan rug
U
فرش ختن
[این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com