English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pronucleus U هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
nucleole U جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
gonogenesis U کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
syncytium U سلول چند هسته ایی
karyoplasm U پرتوپلاسم هسته سلول
prepuberty U دوره قبل از بلوغ
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
engramme U تحولات دائمی هسته سلول
karyokinesis U تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
engram U تحولات دائمی هسته سلول
preadolescence U دوره قبل از بلوغ انسان
nucleolus U هستک گرد میان هسته سلول
intracellular U واقع در درون سلول
imfancy U عدم بلوغ نخستین دوره رشد
meiosis U تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
mitosis U تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
entry U مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
interfertile U قابل لقاح در داخل خود
interfruitful U قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
spermatid U سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
slots U اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
hardwired program U برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
slotting U اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
slot U اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
spermatogonium U سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
gametangium U سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
cycle U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycled U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycles U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
epizoic U زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
backfired U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire U احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
zygosis U لقاح
fecundation U لقاح
conception U لقاح
fertilization U لقاح
conceptions U لقاح
reg U گرده لقاح
autoerotism U لقاح با خود
autoeroticism U لقاح با خود
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nubility U بلوغ
pubescence U سن بلوغ
adolescence U بلوغ
adultness U بلوغ
pubetry U بلوغ
pubescence U بلوغ
growths U بلوغ
growth U بلوغ
adult age U سن بلوغ
age U سن بلوغ
maturation U بلوغ
puberty U سن بلوغ
ages U سن بلوغ
puberty U بلوغ
maturity U بلوغ
of age <idiom> U بلوغ
crossfertilize U لقاح متقابل کردن
autoerotic U مربوط به لقاح با خود
anemophilous U لقاح شونده در اثرباد
self U وضع لقاح کردن
oosperm U تخم لقاح شده
self fertility U لقاح خود بخود
pubertal U وابسته به بلوغ
economic maturity U بلوغ اقتصادی
lack of sufficient age U عدم بلوغ
puberal U وابسته به بلوغ
puberty U بلوغ جنسی
emotional maturity U بلوغ هیجانی
pubertas praecox U بلوغ زودرس
mental maturity U بلوغ ذهنی
nonage U عدم بلوغ
grow up U به سن بلوغ رسیدن
sexual maturity U بلوغ جنسی
social maturity U بلوغ اجتماعی
impuberty U عدم بلوغ
minority U عدم بلوغ
minorities U عدم بلوغ
parthenocarpy U میوه اوری بدون لقاح
drive to maturity U حرکت بسوی بلوغ
immaturity U عدم بلوغ و رشد
To attain puberty. U بسن بلوغ رسیدن
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
autogamy U لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
cross fertile U اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
cross polinize U بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
crossfertilize U پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
cross pollinate U بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
vineland social maturity scale U مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند
prebubertal U وابسته بدوره قبل از بلوغ
over a U گذشته ازسن بلوغ یا12سال
preadolescent U شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
prepuberal U وابسته بدوره قبل از بلوغ
zygosity U کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
autogamous U مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
columbia mental maturity scale U مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
parthenogenesis U ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
apogamy U رشد و نمو گیاه هاگدار بدون عمل لقاح ازسلول جنسی
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
data cell U سلول
zoogamete U سلول
cell U سلول
cells U سلول
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
cells U پیل سلول
germ cell U سلول نطفه
selenium cell U سلول سلنیومی
cellular U سلول دار
accumulator cell U سلول اکومولاتور
active cell U سلول فعال
gametangium U سلول جنسی
galvanic cell U سلول گالوانی
nerve cell U سلول عصبی
solar cells U سلول خورشیدی
locular U سلول دار
germ cell U سلول تخم
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
gonium U سلول نطفه
cleave U شکافتن سلول
storage cell U سلول انباره
cleaved U شکافتن سلول
odontoblast U سلول دندانی
cleaves U شکافتن سلول
memory cell U سلول حافظه
stractural cell U سلول ساختاری
cellule U سلول کوچک
celluloid U مانند سلول
lymph cell U سلول لنف
scarlet sage U سلول اتشی
gonocyte U سلول جنسی
phagocytosis U سلول خواری
photo cell U سلول فتوالکتریک
cell U پیل سلول
ward U سلول زندان
wards U سلول زندان
data cell U سلول داده
cellulated U سلول دار
cytology U سلول شناس
cells U سلول یکنفری
binary cell U سلول دودویی
unit cell U سلول واحد
cellulous U سلول دار
pixel U سلول تصویر
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
mononuclear U سلول یک هستهای
solar cell U سلول خورشیدی
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
cell U سلول یکنفری
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
barrier layer cell U سلول لایه سدی
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
progamete U سلول مولد تخمچه
phagocyte U سلول بیگانه خوار
ectoclast U پوسته خارجی سلول
half cell reaction U واکنش نیم سلول
half cell potential U پتانسیل نیم سلول
spermatogonium U سلول موجد تخم
endoderm U لیف درخت یا سلول
gonocyte U سلول تولید کننده
cataplasia U تغییرات قهقهرایی در سلول
cellulosic U ساخته شده از سلول
ideal galvanic cell U سلول گالوانیکی ایده ال
interneural U وابسته به سلول عصب
interneuron U وابسته به سلول عصب
stagnation thesis U فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
ovum U سلول نطفه ماده تخمک
lysis U زوال وفساد سلول وغیره
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
eletric eye U سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
end centered unit cell U سلول واحد دو وجهی متقابل پر
microphage U سلول میکروب خوار کوچک
enclosure U سلول تارکان دنیا [دین]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com