English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unforeseen expenses U هزینههای پیش بینی نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
Other Matches
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unliquidated obligation U هزینههای پرداخت نشده
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
deferred expense U هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
tangible costs U هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
unexpected U پیش بینی نشده
unpredictable U پیش بینی نشده
unforeseen U پیش بینی نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
unexpected inflation U تورم پیش بینی نشده
differential cost analysis U تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses U هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays U هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
ordering costs U هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
irredenta U انجام نشده جبران نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
septum U حفرههای بینی پره بینی
aggregate expenditures U هزینههای کل
transaction costs U هزینههای معاملاتی
supplementary costs U هزینههای اضافی
overheads U هزینههای بالاسری
deferred charges U هزینههای انتقالی
comparative costs U هزینههای نسبی
incidental expenses U هزینههای واقعی
prime costs U هزینههای اولیه
design costs U هزینههای طراحی
increasing cost U هزینههای فزاینده
increasing cost U هزینههای صعودی
implicit costs U هزینههای ضمنی
bank charges U هزینههای بانکی
spillover costs U هزینههای خارجی
implicit costs U هزینههای نامرئی
supplementary costs U هزینههای مکمل
capital outlays U هزینههای تاسیساتی
sunk cost U هزینههای اضافی
standard costs U هزینههای نرمال
competition cost U هزینههای رقابتی
capital expenditures U هزینههای سرمایهای
capital expenditure U هزینههای سرمایهای
capital charges U هزینههای سرمایه
storage costs U هزینههای انبارداری
building costs U هزینههای ساختمان
consumption expenditures U هزینههای مصرفی
standard costs U هزینههای استاندارد
overheads U هزینههای عمومی
bank charge U هزینههای بانکی
joint costs U هزینههای مشترک
preliminary expenses U هزینههای ابتدائی
national expenditures U هزینههای ملی
fixed costs U هزینههای ثابت
overhead costs U هزینههای عمومی
preliminary expenses U هزینههای مقدماتی
personal outlays U هزینههای شخصی
pilot charges U هزینههای راهنما
selling costs U هزینههای فروش
freight charges U هزینههای حمل
real costs U هزینههای واقعی
material costs U هزینههای مواد
government expenditures U هزینههای دولت
overhead costs U هزینههای حاشیهای
overhead costs U هزینههای اضافی
dock dues U هزینههای لنگرگاه
operational costs U هزینههای عملیاتی
on costs U هزینههای غیرمستقیم
financial expenses U هزینههای مالی
anchor dues U هزینههای لنگر
fixed costs U هزینههای سرمایهای
overhead costs U هزینههای بالاسری
incomplete U انجام نشده پر نشده
increasing cost industry U صنایع با هزینههای افزایشی
cost category U هزینههای انجام شده
surcharge U درصد هزینههای اضافی
surcharges U درصد هزینههای اضافی
outlays U هزینههای سرمایهای مخارج
opportunity cost U هزینههای کالای تولیدی
taxation of costs U ارزیابی هزینههای دعوی
recurring costs U هزینههای تکرار شونده
constant cost industry U صنعت هزینههای ثابت
avoidable costs U هزینههای قابل اجتناب
selling costs U هزینههای فروش کالا
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
stevedoring charges U هزینههای بارگیری وباراندازی
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
life cycle costs U هزینههای دوره عمر یک محصول
contango U هزینههای دیرکرد خرید سهم
pad the bill <idiom> U اضافه شدن هزینههای کاذب
average cost U میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
ordering costs U هزینههای مربوط به سفارش کالا
cost analysis U تجزیه تحلیل هزینههای کار
secondary costs U هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
analysis U یات هزینههای محصول جدید
dock charges U هزینههای حوض dock-dues : syn
discounted cash flow U ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
fixed costs U هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
correlation U جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
direct materials costs U هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
docl pass U گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
crowding out effect U نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
demurrage U هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law U ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
unbowed U خم نشده
uncharged U پر نشده
unreconstructed U بازسازی نشده
unworn U استعمال نشده
unearned U کسب نشده
unquestioned U بررسی نشده
unverified <adj.> U بررسی نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. U تا دیر نشده
uncleared U ترخیص نشده
unguarded U حساب نشده
unguarded U حراست نشده
unsaved U پس انداز نشده
unconnected U وصل نشده
unworn U کهنه نشده
unshod U نعل نشده
unquestioned U بحث نشده
unsight U دیده نشده
unsocialized U اجتماعی نشده
unstudied U مطالعه نشده
custom uncleared U ترخیص نشده
roughdry U اطو نشده
unthickened U تغلیظ نشده
wound less U زخمی نشده
unpublished U نشر نشده
unquestioned U استنتاق نشده
unset U ثابت نشده
unpublished U چاپ نشده
unwashed U شسته نشده
uncoditioned U قطعی نشده
undisturbed U مختل نشده
uncommitted U تقبل نشده
unabridged U تلخیص نشده
unabridged U کوتاه نشده
unchanged U عوض نشده
uncontrolled U مهار نشده
uncontrolled U کنترل نشده
unalloyed U الیاژ نشده
unbidden U دعوت نشده
unpaid U پرداخت نشده
undefined U تعریف نشده
uninvited U دعوت نشده
undirected U هدایت نشده
uncircumcised U ختنه نشده
unfulfilled U انجام نشده
unfulfilled U اجرا نشده
uncoditioned U شرط نشده
unasked U سوال نشده
undeeded U در سندقید نشده
unseen U مکشوف نشده
unseen U مشاهده نشده
sightless U دیده نشده
unsung U سروده نشده
unsung U ستایش نشده
unsung U خوانده نشده
unbowed U سر کوب نشده
unabated U کاسته نشده
unclaimed U مطالبه نشده
uncut U از هم جدا نشده
uncut U قطع نشده
uncut U بریده نشده
haggard U رام نشده
unattached U اعزام نشده
unattached U توفیق نشده
unpremediated U تصور نشده
outstandingly U پرداخت نشده
outstandingly U تصفیه نشده
outstandingly U وصول نشده
outstandingly U واریز نشده
outstanding U پرداخت نشده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com