English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
milliard U هزار میلیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
g U در معنای یک هزار میلیون
gigabyte U یک هزار میلیون بابت
gigaflop U یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
gigahertz U فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
terabyte U یک هزار گیگا بایت یا یک میلیون مگا بایت داده
billionth U یک تقسیم بر هزار میلیون
billionths U یک تقسیم بر هزار میلیون
Other Matches
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
storage U فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
t U درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
Loo sanpra U [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
milfoil U بومادران هزار برگ هزار برگ
mega U میلیون
m U یک میلیون
crore U ده میلیون
million U میلیون
millions U میلیون
megabit U میلیون بیت
megahertz U میلیون هرتز
megawatts U یک میلیون وات
To scuffle through a job. U سر به میلیون می زند
megawatt U یک میلیون وات
megacycle U یک میلیون دور
megacycle U میلیون چرخه
megabyte U میلیون بایت
megabit U میلیون ذره
mips U یک میلیون دستورالعمل درثانیه
octillion U توان هشتم میلیون
mb U یک میلیون بایت egaByte
million instructions per second U میلیون دستورالعمل در ثانیه
megacycle U یک میلیون دوردر دقیقه
f U معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
PB U یک quadrilloion بایت چهار میلیون
parts per million [ppm] U بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
mhz U یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
megaton U جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megaflop U یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
m U علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
megatons U جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
mhz U اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans . U پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
A million is 1 with 6 zeros [noughts] after it. U یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است. [ریاضی]
There are ine milion book (volumes)in this library. U دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
thousandths U یک هزار
thousand U هزار
thousandth U یک هزار
myriad U ده هزار
millions U هزار در هزار
million U هزار در هزار
milleped U هزار پا
per mill U در هر هزار
ten thousand U ده هزار
mil U هزار
multiped U هزار پا
labyrinthine fret U هزار تو
one thousand U یک هزار
milliped U هزار پا
per mil U در هزار
myriads U ده هزار
per mill U در هزار
thousands U هزار
myrialitre U ده هزار لیتر
kilo U معادل هزار
myriagram U ده هزار گرم
myriameter U ده هزار متر
kilos U معادل هزار
myriapoda U هزار پایان
spline U هزار خار
myriametre U ده هزار متر
kilo U در معنای یک هزار
several thousands U چندین هزار
millepore U هزار سوراخ
polypody U هزار پایی
kilos U در معنای یک هزار
kilos U هزار گرم
thousand and one U هزار ویک
thou U یک هزار دلار
kilogrammes U هزار گرم
tonnes U هزار کیلوگرم
chiliad U هزار ساله
chiliad U هزار عدد
kilometers U هزار متر
bimillenary U دو هزار ساله
millenniums U هزار سال
millennium U هزار سال
millennia U هزار سال
kilogram U هزار گرم
grandest U هزار دلار
grand U هزار دلار
kilograms U هزار گرم
diplopodous U دارای هزار پا
tonne U هزار کیلوگرم
kilo U هزار گرم
kilometres U هزار متر
grander U هزار دلار
kilocycle U هزار چرخه
kilometre U هزار متر
supernova U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
kilo U هزار بیت داده
two thousand tonner U کشتی دو هزار تنی
omasum U هزار لاخئذقث خق ذثق
To take ones leave . U هزار تومان کم آورده ام
yarrow U بومادران هزار برگ
metric ton U تن متریک یا تن هزار کیلویی
kilos U هزار بیت داده
k U نشانه بیان یک هزار
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
kilobaud U هزار بیت در ثانیه
kips U هزار دستورالعمل درثانیه
millenium U دوره هزار ساله
kilohertz U هزار سیکل در یک ثانیه
hectare U ده هزار متر مربع
hectares U ده هزار متر مربع
millennial U جشن هزار ساله
Kbit U معادل هزار بایت
I have all kinds of problems. U هزار جور گرفتار ؟ دارم
I am inundated with work. U هزار جور کارسرم ریخته
it was valued at rials 000 U پنج هزار ریال قیمت شد
This is only one instance out of many . U این یک مورداز هزار تا است
to die a thousand deaths U هزار مرگ و میر مردن
kilos U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilo U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
millenial U وابسته به دوره هزار ساله
super- U پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
vga U پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? U میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
it was valued at rials 000 U پنج هزار ریال بهابران گذاردند
flaky pastry U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
kilovoltage U نیروی برق برحسب هزار ولت
puff paste U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff pastry U خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
The losses run into hundreds of thousands. U خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
WWW U مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
premillennial U وابسته بظهور ثانوی عیسی قبل از هزار سال
Analogical architecture U [معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
angstrom U واحد اندازه گیری معادل با یک هزار میلیونیوم متر
kiloton weapon U جنگ افزار اتمی که قدرت انفجاران برابر هزار تن تی ان تی است
mass storage U سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
m U مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
kb U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
Jehovah's Witnesses U دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
Kbyte U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
kilos U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilo U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilo U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
the early bird catches the worm <proverb> U کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
it is a thousand pities U جای هزار افسوس است مایه بسی تاسف است
capital ship U کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
kabal U قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
I dont have one toman let alone a thousand tomans . U هزار تومان که هیچه یک تومان هم ندارم
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com