English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
asterism U هر چیزی شبیه ستاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
asteroids U شبیه ستاره
asteroid U شبیه ستاره
astral U شبیه ستاره
stellar U شبیه ستاره
stellular U شبیه ستاره کوچک
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
waterish U هر چیزی شبیه اب
creamed U هر چیزی شبیه سرشیر
creams U هر چیزی شبیه سرشیر
creaming U هر چیزی شبیه سرشیر
staff of life U نان یا چیزی شبیه ان
cream U هر چیزی شبیه سرشیر
pencils U هر چیزی شبیه مداد
k U هر چیزی شبیه K کیلو
pencilling U هر چیزی شبیه مداد
pencil U هر چیزی شبیه مداد
stalk U پایه چیزی شبیه ساقه
stalking U پایه چیزی شبیه ساقه
windmill U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
windmills U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
stalks U پایه چیزی شبیه ساقه
pap U هر چیزی شبیه نوک پستان
stalked U پایه چیزی شبیه ساقه
skewers U هر چیزی شبیه سیخ کباب
lobular U شبیه قطعه کوچکی از چیزی
skewer U هر چیزی شبیه سیخ کباب
skewering U هر چیزی شبیه سیخ کباب
skewered U هر چیزی شبیه سیخ کباب
pes U پای جانور هر عضو یا چیزی شبیه پا
stalking horse U اسب یا چیزی شبیه به ان که شکارچی در پشت ان پنهان است
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
rowel U حلقه دهانه اسب هر چیزی شبیه مهمیز وسیخک
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet U ستاره سیار ستاره بخت
planets U ستاره سیار ستاره بخت
t U بیستمین حرف الفبای انگلیسی هر چیزی شبیه حرف T
concentrator U وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform U ستاره وار ستاره وش
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
star U ستاره
stellar U پر ستاره
asterisks U ستاره
asterisk U ستاره
aster U ستاره
stars U ستاره
starred U ستاره
starless U بی ستاره
y winding U اتصال ستاره
lucifer U ستاره بامدادی
y network U شبکه ستاره
hesper U ستاره مغرب
an infinitude of stars U تعدادنامحدودی ستاره
rolling stone <idiom> U ستاره سهیل
hesperus U ستاره شام
y connection U اتصال ستاره
lunette U ستاره صغیر
lodestaror load U ستاره قطبی
lodestar U ستاره راهنما
lodestar U ستاره قطبی
loadstar U ستاره راهنما
loadstar U ستاره قطبی
asterisks U نشان ستاره
starfish U ستاره دریایی
Pole Star U ستاره قطبی
stellar U ستاره وار
medusa U ستاره دریایی
pip U ستاره سردوش
asteroidal U مانند ستاره
astronavigation U ستاره نوردی
astronmer U ستاره شناس
asterisk U نشان ستاره
cameleopardalis U ستاره زرافه
camelopard U ستاره زرافه
astrologers U ستاره شناس
astrologer U ستاره شناس
daystar U ستاره بامداد
vesper U ستاره غروب
day star U ستاره بامداد
goats U ستاره جدی
d. star U ستاره جفتی
asterism U نشان ستاره
asterial U ستاره شکل
dwarf star U ستاره کوتوله
pipped U ستاره سردوش
pipping U ستاره سردوش
pips U ستاره سردوش
comets U ستاره گیسودار
georgium sidus U ستاره جرج
gaint star U ستاره غول
fixed star U ستاره ثابت
sea pad U ستاره دریایی
finger fish U ستاره دریایی
comet U ستاره گیسودار
hexagram U ستاره شش وجهی
evening star U ستاره شامگاهی
uranus U ستاره اورانوس
Jove U ستاره مشتری
goat U ستاره جدی
supergaint U ستاره ابرغول
star spangled U ستاره نشان
north star U ستاره شمالی
stellate U ستاره مانند
stelliform U بشکل ستاره
polestar U ستاره قطبی
proto star U پیش ستاره
neutron star U ستاره نوترونی
star spangled U مزین به ستاره
north star U ستاره قطبی
neptune U ستاره نپتون
multiple star U ستاره چندگانه
nova U فانی ستاره
star voltage U ولتاژ ستاره
polaris U ستاره جدی
polaris U ستاره قطبی
star washer واشر ستاره ای
star bit U بیت ستاره
companion U ستاره ندیم
y voltage U ولتاژ ستاره
pluto U ستاره پلوتو
starlet U ستاره کوچک
starlet U ستاره کوره
pulsating star U ستاره تپنده
sabaism U ستاره پرستی
farsi be engilisi U ارایشگاه ستاره
star finder U ستاره یاب
moring star U ستاره بامداد
sea nettle U ستاره دریای
star connection U اتصال ستاره
shooting stars U ستاره ثاقب
shooting star U ستاره ثاقب
starlike U ستاره مانند
morning star U ستاره بامدادی
mars U ستاره مریخ
planetesimal U کوچک ستاره
morning star U ستاره صبح
astronomer U ستاره شناس
astronomers U ستاره شناس
starred U نشان ستاره اختر
pentalpha U ستاره پنج پره
casters U ستاره اول دو پیکر
astreated U تزئین شده با ستاره ها
asteroids U ستاره مانند ستارهای
Dingbat U نوشتاری که حاوی ستاره
venus U زن زیبا ستاره زهره
asteroid U ستاره مانند ستارهای
stars U نشان ستاره اختر
starlight U وابسته بنور ستاره
regulus U ستاره قلب الاسد
asterisk U با ستاره نشان کردن
stardom U ستاره شدن سینماوغیره
shiner U ستاره کلاه ابریشمی
twinkling U چشمک زدن ستاره
all-star U تیم تمام ستاره
receptors U ستاره مساعد گیرنده
pulsating star U ستاره ضربان دار
caster U ستاره اول دو پیکر
campaign star U نشان جنگی ستاره
asterisks U با ستاره نشان کردن
bronze star medal U مدال ستاره برنز
blazing star U ستاره دنباله دار
star U نشان ستاره اختر
azimuth U ازیموت ستاره السمت
receptor U ستاره مساعد گیرنده
all star U تیم تمام ستاره
trigon U اجتماع سه ستاره باهم
supergaint U ستاره فوق غول
stellify U بشکل ستاره درامدن
stellify U بشکل ستاره دراوردن
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
lucky star <idiom> U ستاره بخت واقبال
he can read the sky U ستاره شناس است
starfinder U دستگاه ستاره یاب
medusoid U مانند ستاره دریایی
moring star U ستاره صبح ناهید
syzygy U استقرارسه ستاره در خط مستقیم
comets U ستاره دنباله دار
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
giant star U ستاره بزرگ و درخشان
castors U ستاره اول دو پیکر
comet U ستاره دنباله دار
star of bethlehem U ستاره بیت اللحم
castor U ستاره اول دو پیکر
star globe U ستاره یاب کروی
pentagram U ستاره پنج راس
star delta switch U کلید ستاره مثلث
star crossed U دارای ستاره نحس
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
aces U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
pole position U آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
ace U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
astrological U منسوب به علم ستاره شناسی
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> U یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
astronomy U علم نجوم ستاره شناسی
cometography U شرح ستاره دنباله دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com