English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
graceless U هرزه بی فرافت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delicateness U فرافت
fineness U فرافت
niceness U فرافت
niceties U فرافت
nicety U فرافت
delicacy U فرافت
subtleties U فرافت
subtlety U فرافت
delicacies U فرافت
inconcinnate U بی فرافت
daintiness U فرافت
elegantly U به فرافت
mense U فرافت
finesse U فرافت
fragility U فرافت
airiness U فرافت
elegance U فرافت
unmannerly U بی فرافت
concinnity U فرافت
femininity U فرافت
tact U فرافت اجتماعی
gracing U فرافت فریبندگی
grace U فرافت فریبندگی
fineness ratio U نسبت فرافت
graces U فرافت فریبندگی
graced U فرافت فریبندگی
lightsomeness U فرافت چابکی
lilied U به فرافت یاس
precision U صحت فرافت
elegantly U از روی فرافت طبع
precieux U دارای فرافت زیاد
d. of a watch U فرافت یا تردی ساعت
precieuse U دارای فرافت زیاد
supersubtlety U فرافت فوق العاده
lightsomely U از روی فرافت بچابکی
indelicately U بدون رعایت نزاکت یا فرافت
gothicize U زمخت وبدون فرافت کردن
immoral U هرزه
tart U زن هرزه
tarts U زن هرزه
libertine U هرزه
libertines U هرزه
rakish U هرزه
sluttish U هرزه
rakehell U هرزه
ribald U هرزه
harlots U هرزه
harlot U هرزه
trollop U زن هرزه
salacious U هرزه
licentious U هرزه
sloven U هرزه
giglot U زن هرزه
love alce U هرزه
lubricousor lubricious U هرزه
rantipole U هرزه
foulmouthed U هرزه گو
minx U زن هرزه
pornerastic U هرزه
giglet U زن هرزه
rakehelly U هرزه
rammish U هرزه
scabrous U هرزه
rep U زن هرزه
prurient U هرزه
filth U هرزه
sordid U هرزه
limmer U زن هرزه
dissolute U هرزه
raking U هرزه
rakes U هرزه
jade U زن هرزه
bitched U زن هرزه
rake U هرزه
bitching U زن هرزه
bitches U زن هرزه
bitch U زن هرزه
lascivious U هرزه
profligate U هرزه
lubricious U هرزه
lewd U هرزه
bawdy U هرزه
rankly U بطورهرزه یا هرزه
prater U هرزه درای
prattfall U هرزه درای
roue U ادم هرزه
swivel U هرزه گرد
looser U هرزه بی بندوبار
loosest U هرزه بی بندوبار
reprobate U هرزه محرومیت
dander U هرزه گرد
debauch U هرزه کردن
debauchee U ادم هرزه
reprobates U هرزه محرومیت
perverse U گمراه هرزه
nighthawk U هرزه شب گرد
gangue U هرزه سنگ
gamester U هرزه و مهمل
obscence U هرزه وقیح
foulmouthed U هرزه دهن
forb U علف هرزه
footle U هرزه درایی
philistia U ادم هرزه
weed U علف هرزه
famester U ادم هرزه
demimonde U زنان هرزه
weedy U پر از علف هرزه
lasciviously U هرزه وار
rep U مرد هرزه
goats U مرد هرزه
goat U مرد هرزه
lechers U ادم هرزه
frivolity U هرزه درایی
pornography U هرزه نگاری
lecher U ادم هرزه
philistines U ادم هرزه
philistine U ادم هرزه
broadest U پهناور زن هرزه
broader U پهناور زن هرزه
broad U پهناور زن هرزه
swivels U هرزه گرد
swivelled U هرزه گرد
brush U علف هرزه
whoremonger U ادم هرزه
brushes U علف هرزه
cackling U هرزه درایی
cackles U هرزه درایی
crapulent U هرزه خور
cackled U هرزه درایی
cackle U هرزه درایی
weeding U علف هرزه
loose U هرزه بی بندوبار
palaver U هرزه درایی
whoremaster U ادم هرزه
weeded U علف هرزه
weed U کندن علف هرزه
weedless U بدون علف هرزه
sluts U زن هرزه وشهوت پرست
slut U زن هرزه وشهوت پرست
weediness U پوشیدگی ازعلف هرزه
pruriently U از روی هرزه خیالی
Pica [disorder] U هرزه خواری [پزشکی]
weeded U کندن علف هرزه
prate U هرزه درایی کردن
he has a loose conduct U ادم هرزه ایست
blackgurad U ولگرد ادم هرزه
traipse U هرزه گردی کردن
jaw U هرزه درایی کردن
traipsed U هرزه گردی کردن
journals U شفت هرزه گرد
traipses U هرزه گردی کردن
weeding U کندن علف هرزه
traipsing U هرزه گردی کردن
journal U شفت هرزه گرد
gas bag U یاوه سرا هرزه گو
pinion U دنده هرزه گرد
perversely U بطور هرزه یافاسد
pinioning U دنده هرزه گرد
ribald U بدزبان ادم هرزه
pinions U دنده هرزه گرد
jaws U هرزه درایی کردن
straggling U هرزه روییدن سرگردان بودن
weeder U متصدی چیدن علف هرزه
sprawling U گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawl U گشاد نشستن هرزه روییدن
straggles U هرزه روییدن سرگردان بودن
straggled U هرزه روییدن سرگردان بودن
flim flam U هرزه درایی گزاف گویی
sprawls U گشاد نشستن هرزه روییدن
cocotte U زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
rogues U از علف هرزه پاک کردن
rogue U از علف هرزه پاک کردن
straggle U هرزه روییدن سرگردان بودن
crapulent U وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
spud U بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
spuds U بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
pivot U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivots U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cultivator U ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
cultivators U ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
pivoted U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
gad U با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
spinning wheels U چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
spinning wheel U چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
scatology U وسواس هرزه گویی وسواس نجاست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com