Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
apprehensiveness
U
هراس وسوسه- زود فهمی سرعت انتقال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
rapidity
U
سرعت انتقال
nippiness
U
سرعت انتقال
quickness
U
سرعت انتقال
velocity
U
سرعت انتقال
swiftness
U
سرعت انتقال
speed of action
U
سرعت انتقال
speediness
U
سرعت انتقال
rapidness
U
سرعت انتقال
promptness
U
سرعت انتقال
fleetness
U
سرعت انتقال
easiness
[quickness]
U
سرعت انتقال
celerity
U
سرعت انتقال
promptitude
U
سرعت انتقال
alacrity
[speed]
U
سرعت انتقال
data transfer rate
U
سرعت انتقال داده ها
velocity of energy transmission
U
سرعت انتقال انرژی
bell a
U
شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه
bell 0
U
فرم استاندارد انتقال توسط تلفن با سرعت 003 بیت درثانیه یا کمتر
poverty of understanding
U
نا فهمی
acumen
U
تیز فهمی
acuity
U
تیز فهمی
transfer
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfers
U
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
She is an intelligent ( a rational ) person .
U
آدم چیز فهمی است
tempter
U
وسوسه گر
temptations
U
وسوسه
temptation
U
وسوسه
seductress
U
وسوسه آفرین
tempting
U
وسوسه انگیز
temptress
U
وسوسه آفرین
tantalizingly
U
وسوسه انگیز
tantalizing
U
وسوسه انگیز
resist temptation
U
وسوسه نشدن
humorously
U
از روی وسوسه
come-ons
U
اشارهی وسوسه آمیز
baiter
U
تطمیع و وسوسه کننده
come-on
U
اشارهی وسوسه آمیز
solicit
U
بیرون کشیدن وسوسه کردن
solicits
U
بیرون کشیدن وسوسه کردن
temptable
U
فریفته شدنی وسوسه پذیر
suggestive
U
دلالت کننده وسوسه امیز
soliciting
U
بیرون کشیدن وسوسه کردن
solicited
U
بیرون کشیدن وسوسه کردن
put up to
<idiom>
U
وسوسه کردن کسی برای انجام چیزی
vamp
U
بالبداهه گفتن و یا ساختن وسوسه و از راه بدرکردن
have half a mind
<idiom>
U
احساس وسوسه کردن بیشتر از تحمل نداشتن
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
funk
U
هراس
alarmed
U
هراس
alarmingly
U
هراس
alarms
U
هراس
feeze
U
هراس
alarm
U
هراس
phobias
U
هراس
undeterred
<adj.>
U
بی هراس
phobia
U
هراس
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
scares
U
هراس کردن
scaring
U
هراس کردن
basophobia
U
هراس از ایستادن
scare
U
هراس کردن
frights
U
هراس وحشت
fright
U
هراس وحشت
shocked
U
هراس ناگهانی
scared
U
هراس کردن
apprehensions
U
هراس دستگیری
alarum
U
اشوب هراس
feared
U
هراس ترسیدن
cuse of a
U
مایه هراس
shocks
U
هراس ناگهانی
alarmism
U
هراس افرینی
fears
U
هراس ترسیدن
fearing
U
هراس ترسیدن
apprehension
U
هراس دستگیری
Don't panic!
U
هراس نکن!
dreaded
<adj.>
U
پر از احساس هراس
fear
U
هراس ترسیدن
shock
U
هراس ناگهانی
phobic reactions
U
واکنشهای هراس
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
erythrophobia
U
هراس از سرخ شدن
claustrophobia
U
هراس از مکانهای بسته
xenoglossophobia
U
هراس از زبانهای بیگانه
agoraphobia
U
هراس از مکانهای باز
basophobia
U
هراس ازراه رفتن
panicked
U
هراس وحشت زده کردن
panic
U
هراس وحشت زده کردن
panicking
U
هراس وحشت زده کردن
aichmophobia
U
هراس از اشیای نوک تیز
amaxophobia
U
هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
to keep somebody in suspense
<idiom>
U
کسی را در حالت هراس گذاشتن
[چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerating
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerate
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
conveyances
U
انتقال
metabasis
U
انتقال
marque
U
انتقال
transfer check
U
انتقال
assignment
U
انتقال
assignments
U
انتقال
transportation
U
انتقال
transter
U
انتقال
transfer line
U
خط انتقال
shifts
U
انتقال
shifted
U
انتقال
intuitions
U
انتقال
shift
U
انتقال
intuition
U
انتقال
mittimus
U
انتقال
transformation
U
انتقال
line shaft
U
انتقال
move
U
انتقال
shift
U
انتقال
transmission
U
انتقال
convey
U
انتقال
negotiation
U
انتقال
translations
U
انتقال
bail arm
U
انتقال
abaloenation
U
انتقال
transmissions
U
انتقال
translation
U
انتقال
conveys
U
انتقال
conveying
U
انتقال
turn over
U
انتقال
conveyed
U
انتقال
negotiations
U
انتقال
transferring
U
انتقال
migration
U
انتقال
conduction
U
انتقال
transmission line
U
خط انتقال
transfers
U
انتقال
conveyance
U
انتقال
devolution
U
انتقال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com