Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance
U
هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
beamrider
U
موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
homing guidance
U
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
terminal guidance
U
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
fighter direction
U
هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
mace
U
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces
U
نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
inertial guidance
U
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
conductance
U
ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
gunnery
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
gunning
U
تیراندازی
pop
U
تیراندازی
popped
U
تیراندازی
shooting
U
تیراندازی
archery
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
offhand
U
تیراندازی ایستاده
methode of fire
U
روش تیراندازی
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
gunning
U
تمرین تیراندازی
dry sum
U
مشق تیراندازی
fires
U
تیراندازی کردن
fired
U
تیراندازی کردن
lived
U
تیراندازی جنگی
ready position
U
حاضربه تیراندازی
fire
U
تیراندازی کردن
order of fire
U
روش تیراندازی
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
live
U
تیراندازی جنگی
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
firing line
U
خط شروع تیراندازی
firing table
U
جدول تیراندازی
the butts
U
میدان تیراندازی
shoots
U
تیراندازی کردن
gunnery
U
قوانین تیراندازی
gun
U
تیراندازی کردن
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
guns
U
تیراندازی کردن
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
shoot
U
تیراندازی کردن
firing area
U
منطقه تیراندازی
field archery
U
تیراندازی صحرایی
combat firing
U
تیراندازی جنگی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
horseback archery
U
تیراندازی سواره
fire trench
U
سنگر تیراندازی
fire power
U
قدرت تیراندازی
handbow
U
کمان تیراندازی
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
gun fire
U
توپ بامدادیاشام تیراندازی
expert badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
field arrow
U
تیرهای تیراندازی صحرایی
methode of fire
U
روش اجرای تیراندازی
main fire
U
سیستم تیراندازی اصلی
dwell at
U
به تیراندازی ادامه دادن
field round
U
یک دور تیراندازی صحرایی
range firing
U
تیراندازی در میدان تیر
qualification badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
open fire
U
شروع به تیراندازی کردن
firing line
U
خط تیراندازی مدار اتش
firing battery
U
اتشبار تیراندازی کننده
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
U
تیراندازی شده تیرخورده
shots
U
گلوله تیراندازی شده
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
target arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی
squeeze off
U
تیراندازی با فشار ماشه
shot
U
گلوله تیراندازی شده
shot
U
تیراندازی شده تیرخورده
recoils
U
دفع ضربت تیراندازی
recoiling
U
دفع ضربت تیراندازی
recoiled
U
دفع ضربت تیراندازی
recoil
U
دفع ضربت تیراندازی
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
trap shoot
U
تیراندازی به هدفهای متحرک
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
passive
U
دفاع بدون تیراندازی
passives
U
دفاع بدون تیراندازی
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
field roving course
U
مسابقه تیراندازی جنگلی
set up
U
اماده تیراندازی کردن
skeet gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
port
U
حمل کردن مزغل تیراندازی
x ring
U
دایره مرکزی هدف تیراندازی
toxophily
U
علم تیراندازی باتیر وکمان
wingshooting
U
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
sector of fire
U
قطاع اتش منطقه تیراندازی
shooting position
U
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
gun shy
U
کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
natural form
U
وضع بدن هنگام تیراندازی
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
target rifle
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
plinking
U
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
plane of fire
U
سطح مبنای مسیر تیراندازی
repeat range
U
با همین مسافت تیراندازی کنید
step through method
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
point bland
U
تیراندازی بدون نشانه روی
power form
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
target round
U
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
power head
U
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
ground fire
U
تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
double barreled shotgun
U
تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
error
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
slow fire
U
یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
shootings
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
intermittent
U
اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
errors
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
trap gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
ready rack
U
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
shooting
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
armpit
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
freestyle
U
شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
battle clout
U
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
gunnery
U
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
snipes
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipe
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
springing teal
U
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
howler
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
outshoot
U
تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
shoots
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
roving gun
U
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
howlers
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
flight arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
captive firing
U
ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
freestyle
U
مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
first salvo
U
اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
lead
U
هدایت
conductance
U
هدایت
total conductivity
U
هدایت کل
leads
U
هدایت
guidance
U
هدایت
transduction
U
هدایت
steerage
U
هدایت
direction
U
هدایت
navigators
U
هدایت گر
leading
U
هدایت
conduction
U
هدایت
navigator
U
هدایت گر
subcaliber range
U
تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
shooting line
U
خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
redeye
U
موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
verification fire
U
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
neglect
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglects
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
bus bar line
U
سیم هدایت
canalization
U
هدایت در مسیر
electron conduction
U
هدایت الکترون
afferent conduction
U
هدایت اورانی
avigation
U
فن هدایت هواپیما
afferent transmission
U
هدایت اورانی
commutate
U
هدایت وتغییر
undirected
U
هدایت نشده
vee guideways
U
مسیر هدایت "وی "
rede
U
هدایت کردن
electric conduction
U
هدایت الکتریسیته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com