Perdic | هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	There are no vacancies at the hotel. U	هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Do you have any vacancies? U	آیا اتاق خالی دارید؟
	NO VACANCIES U	اتاق خالی موجود نیست.
	The room is bare of furniture . U	این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
	dense index U	لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
	list U	لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
	linear U	لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
	unpopulated U	تخته مدار چاپ شده که درحال حاضر عنصری ندارد یا سوکت آن خالی است
	Open-plan <adj.> U	سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
	There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless. U	معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
	He that blows in the dust fills his eyes. <proverb> U	کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
	blank U	1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
	blankest U	1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
	he is second to none U	دومی ندارد بالادست ندارد
	vacancies U	محل خالی جای خالی
	vacancy U	محل خالی جای خالی
	compartmentalising U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalised U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalizes U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalizing U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalized U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalises U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalize U	اتاق اتاق کردن
	manspace U	جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
	rooms U	اتاق
	room U	اتاق
	chamber U	اتاق
	chambers U	اتاق
	room mate U	هم اتاق
	dortour U	اتاق خواب
	chamber of commerce U	اتاق بازرگانی
	a single room U	یک اتاق یک نفره
	waiting-room U	اتاق انتظار
	chamber of shipping U	اتاق کشتیرانی
	dorter U	اتاق خواب
	common joist U	تیر کف اتاق
	linoleum U	مشمع کف اتاق
	sickrooms U	اتاق بیمار
	reading room U	اتاق قرائت
	roomful U	بقدر یک اتاق پر
	roomfuls U	بقدر یک اتاق پر
	clearing house U	اتاق تهاتر
	clearing houses U	اتاق تهاتر
	houseroom U	اتاق خانه
	newsroom U	اتاق خبر
	newsroom U	اتاق نودادنگاری
	newsrooms U	اتاق نودادنگاری
	sickroom U	اتاق بیمار
	reading rooms U	اتاق قرائت
	chamber of trade U	اتاق بازرگانی
	chamber of trade U	اتاق تجارت
	newsrooms U	اتاق خبر
	Get out of the room. U	از اتاق بروبیرون
	distorted room U	اتاق خطاانگیز
	reception rooms U	اتاق انتظار
	reception rooms U	اتاق پذیرایی
	studio U	اتاق کار
	studios U	اتاق کار
	reception room U	اتاق انتظار
	reception room U	اتاق پذیرایی
	surgeries U	اتاق جراحی
	keeping-room U	اتاق نشیمن
	undercroft U	اتاق کلیسا
	operations room U	اتاق عملیات
	vacuum chamber U	اتاق خلاء
	war room U	اتاق جنگ
	war room U	اتاق عملیات
	long gallery U	اتاق طویل
	bed and breakfast U	اتاق و صبحانه
	toolroom U	اتاق ابزار
	room temperature U	دمای اتاق
	surgery U	اتاق جراحی
	assmbly-room U	اتاق همایش
	tearoom U	اتاق چای
	studding U	ارتفاع اتاق
	ante-chamber U	اتاق انتظار
	Elephant in the living room U	فیل در اتاق نشیمن
	vestibular U	اتاق کوچک بدن
	spense U	اتاق ناهارخوری
	spence U	اتاق ناهارخوری
	batten U	[تخته ی کف اتاق ]
	snow cave U	اتاق برفی
	living rooms U	اتاق نشیمن
	living room U	اتاق نشیمن
	sitting-rooms U	اتاق نشیمن
	Room 123 U	اتاق 123
	common rooms U	اتاق استادان
	sitting-room U	اتاق نشیمن
	sitting room U	اتاق نشیمن
	common room U	اتاق استادان
	a double room U	یک اتاق دو نفره
	chamber of commerce U	اتاق تجارت
	wheelhouse U	اتاق سکان
	wheelhouses U	اتاق سکان
	a sinlge room U	یک اتاق یک نفره
	it does not weigh with me U	ندارد
	there is no style about her U	ندارد
	flicker free U	ی ندارد
	there is no limit to it U	حد ندارد
	he is not of that stamp U	را ندارد
	I'd like a sinlge room.	من یک اتاق یک نفره میخواهم.
	playroom U	اتاق بازی کودکان
	chambers U	اتاق خواب خوابگاه
	Fine, I will take it.	خوب من اتاق را میخواهم.
	I'd like a room with twin beds.	من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
	vestries U	اتاق دعا رخت کن
	I'd like a room with bath.	من یک اتاق با حمام میخواهم.
	chamber U	اتاق خواب خوابگاه
	cabin U	اتاق کوچک قایق
	workshop U	اتاق کار کارگاه
	workshops U	اتاق کار کارگاه
	I'd like a double room U	من یک اتاق دو نفره میخواهم.
	Operation room. U	اتاق عمل ( بیمارستان )
	vestry U	اتاق دعا رخت کن
	playrooms U	اتاق بازی کودکان
	enclosure U	اتاق راهبان [دین]
	Accident and Emergency U	اتاق عمل اورژانس
	Br U	مخفف اتاق خواب
	A+E unit [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	casuality department [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	Casuality [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	emergency medical treatment room U	اتاق عمل اورژانس
	emergency room [American E] [e.r.] [ER] U	اتاق عمل اورژانس
	workroom U	اتاق کار کارگاه
	vestibular U	مربوط به اتاق کوچک
	undercroft U	اتاق زیر زمینی
	cella U	[اتاق مطالعه ی راهبها]
	calefactory U	[اتاق گرم صومعه]
	hall U	اتاق بزرگ دالان
	halls U	اتاق بزرگ دالان
	cabins U	اتاق کوچک قایق
	lead chamber process U	فرایند اتاق سربی
	stokehold U	اتاق اتشخانه کشتی
	there is no limit to it U	اندازه ندارد
	hadn't U	ندارد نبایستی
	it lacks soul U	روح ندارد
	It is o. k . ( all right ) . it doesent matter . U	عیب ندارد
	No problem at all. It is quite all right . U	مانعی ندارد
	She has no axe to grind . She doesnt mean anything . U	مقصودی ندارد
	his hat cover his fanily U	هیچکس را ندارد
	it is well enough U	عیبی ندارد
	it is of no weight U	قدرواهمیتی ندارد
	it does not matter U	اهمیت ندارد
	Nothing is quite impossible. U	کارنشد ندارد
	It is no trouble at all. U	زحمتی ندارد
	it is nothing new U	تازگی ندارد
	it is nothing out of the way U	غرابتی ندارد
	Don’t mention it. U	قابلی ندارد.
	it is a soft snap U	کاری ندارد
	he has no excuse what U	عذری ندارد
	he has no temperature to day U	امروز تب ندارد
	no object U	اهمیت ندارد
	he has no manners U	اداب ندارد
	he has an a. to grind U	غرضی ندارد
	he is out of huomor U	دماغ ندارد
	he has nothing of his own U	چیزی ندارد
	he hasno notion of going U	سر رفتن ندارد
	no matter U	اهمیت ندارد
	dont mention it U	اهمیت ندارد
	he has nostomach for the fight U	سر دعوا ندارد
	redo U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redone U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redoing U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redoes U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	What is my room number? U	شماره اتاق من چند است؟
	redid U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	smoking room U	اتاق ویژه سیگار کشیدن
	studying U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	cattle [rooms] of the worst description U	دام [اتاق] در بدترین وضعیت
	study U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	Egyptian hall U	[اتاق عمومی مستطیل شکل]
	tape library U	اتاق مخصوص نگهداری نوار
	Mary is in the next room. U	ماری در اتاق پهلویی است.
	studies U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	I'd like a double bed room.	من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
	chamber of commerce U	اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
	industries and mines U	اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
	My room hasn't been prepared.	اتاق من آماده نشده است.
	She was sitting in the corner of the room . U	گوشه اتاق نشسته بود
	She entered the room as naked as the day she was born . U	لخت وعور وارد اتاق شد
	May I see the room? U	آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
	deckhouse U	اتاق روی عرشه کشتی
	international chamber of commerce U	اتاق بازرگانی بین المللی
	there is no exception to that rule U	ان قانون استثناء ندارد
	h does not w.much U	چندان وزنی ندارد
	She never gets any gratitude . U	دستش نمک ندارد
	There is nothing to be ashamed lf . U	( اینکار ) خجالت ندارد
	she cannot bear heat U	طاقت گرما را ندارد
	there is nothing for it but to U	چارهای ندارد جز اینکه
	that in nothing to me U	برای من اهمیتی ندارد
	there is no reason U	هیچ دلیل ندارد
	he is nothing to me U	بتمن خویشی ندارد
	it takes two to tango <idiom> U	[یک دست صدا ندارد]
	it differs nothing from U	هیچ فرقی با .....ندارد
	It doesnt look nice . It is useemly. U	صورت خوشی ندارد
	it is indifferent to me U	برای من چه اهمیتی ندارد
	de facto standard U	سسهای اعتبار به آن ندارد
	crying is useless U	گریه سودی ندارد
	There is nothing to be afraid of in driving.	رانندگی که ترس ندارد.
	he means well U	قصد بدی ندارد
	his intentions are good U	خیال بدی ندارد