Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
well conditioned
U
نیکو خصال دارای صفات حسنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
well conditioned
U
دارای اخلاق نیکو
epithetical
U
دارای صفات یا القال
racy
U
دارای صفات اصلی و نژادی
whorish
U
دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
autosexing
U
دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
recombinant
U
موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
echinoid
U
دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
throw back
U
برگشت به خصال نیاکان
good relations
U
مناسبات حسنه
public morals
U
اخلاق حسنه
good relations
U
روابط حسنه
prejudicial to public morality
U
منافی اخلاق حسنه
rapprochement
U
ایجاد روابط حسنه
amity
U
روابط حسنه حسن تفاهم
ententes cordiales
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
entente
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
good
U
نیکو
seely
U
نیکو
premiums
U
پاداش نیکو
upright
U
نیکو کار
premium
U
پاداش نیکو
Good night
U
شامگاهان نیکو
gospels
U
مژده نیکو
gospel
U
مژده نیکو
rightteous
U
نیکو کار
Good morning
U
بامدادان نیکو
righteous
U
نیکو کار
good deeds
U
افکار نیکو
of a good mould
U
نیکو سرشت
to throw cold water on
U
نیکو ندانستن وناچیزشمردن
well doer
U
ادم نیکو کار
Whatever comes from a friend is good .
<proverb>
U
هر چه از دوست رسد نیکو است .
well doing
U
نیکو کار درست کردار
makings
U
صفات یا
Utopias
U
دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
Utopia
U
دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
paternity
U
صفات پدری
secondary qualities
U
صفات ثانوی
womanliness
U
صفات زنانه
sportmanlike
U
صفات ورزشکارانه
pattern
U
الگو صفات فردی
osculate
U
صفات مشترک داشتن
germanity
U
صفات ویژه المانی
ethos
U
صفات وشخصیت انسان
qualities inhering in a person
U
صفات جبلی شخص
patterns
U
الگو صفات فردی
attributes of god
U
صفات یا اسامی خدا
admirable qualitics
U
صفات پسندیده یاستوده
animalization
U
واجد صفات حیوانی
characterization
U
توصیف صفات اختصاصی
osculation
U
تماس اشتراک صفات
interosculate
U
صفات مشترک داشتن
homozygote
U
واجد صفات پدرومادر
lineaments
U
خطوط چهره صفات مشخصه
lineament
U
خطوط چهره صفات مشخصه
quantitative
U
بیان شده بر حسب صفات
dehumanization
U
از دست دادن صفات انسانی
quantitatively
U
بیان شده بر حسب صفات
to p any one's good qualities
U
صفات نیک کسی راستودن
disfeature
U
صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
dysgenic
U
مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
recapitulates
U
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulating
U
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulated
U
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
These qualities are esteemed by managers.
U
مدیران این
[نوع]
صفات را ارجمند می شمارند.
recapitulate
U
صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
character
U
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
cacogenesis
U
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
characters
U
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
gene
U
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes
U
عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross
U
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
telegony
U
انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
euphemism
U
استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemisms
U
استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemize
U
استعمال کلمهء نیکو بجای کلمهء زشت
practice makes perfect
U
کار نیکو کردن از پر کردن است
practice makes perfect
<proverb>
U
کار نیکو کردن از پر کردن است
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
androgen
U
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
humanized
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism
U
صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanised
U
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
quantize
U
با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous
U
دارای بو
trilinear
U
دارای سه خط
three-legged
U
دارای سه پا
footy
U
دارای پا
iodic
U
دارای ید
glochidiate
U
دارای مو
three legged
U
دارای سه پا
fraught with
U
دارای
bilabiate
U
دارای دو لب
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
staminate
U
دارای جرثومه نر
legitimating
U
دارای حق مشروع
nitrous
U
دارای شوره
myrrhy
U
دارای بوی مر
multilineal
U
دارای چندین خط
melodious
U
دارای ملودی
flabby
U
دارای عضلات شل
stilted
U
دارای چوب پا
energetic
U
دارای انرژی
spirituous
U
دارای الکل
primipara
U
دارای یک اولاد
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
synonymous
U
دارای ترادف
splashy
U
دارای ترشح
synonymous
U
دارای تشابه
nucleate
U
دارای هسته
melodic
U
دارای ملودی
legitimates
U
دارای حق مشروع
quartziferous
U
دارای در کوهی
stannous
U
دارای قلع
muciferous
U
دارای مخاط
formal
U
دارای فکر
splash
U
دارای ترشح
pseudonymous
U
دارای تخلص
pulsatile
U
دارای تپش
splashes
U
دارای ترشح
salaried
U
دارای حقوق
primiparous
U
دارای یک اولاد
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimate
U
دارای حق مشروع
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
stannic
U
دارای قلع
multifid
U
دارای چندشکاف
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
monometallic
U
دارای یک فلز
prerogatived
U
دارای حق ویژه
short-range
U
دارای برد کم
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
deadbeat
U
دارای سکون
self abnegating
U
دارای کف نفس
petiolate
U
دارای دمگل
petiolated
U
دارای دمگل
splashing
U
دارای ترشح
rifled
U
دارای خان
weighted
U
دارای وزن
pileate
U
دارای کلاهک
pinnular
U
دارای برگچه
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
shelterer
U
دارای حفاظ
pinnular
U
دارای بالچه
polygamous
U
دارای چند زن
pelliculate
U
دارای پوسته
sabulous
U
دارای شن ریزه
papillose
U
دارای برامدگی
of that ilk
U
دارای همان جا
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
sonant
U
دارای اهنگ
rattly
U
دارای صدای تق تق
reboant
U
دارای واکنش
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
preemptor
U
دارای حق شفعه
pre emptive
U
دارای حق شفعه
reversioner
U
دارای حق رجوع
pulsant
U
دارای تپش
equivocal
U
دارای دومعنی
backed
U
دارای پشت
short range
U
دارای برد کم
overbusy
U
دارای کارزیاد
silicifoeous
U
دارای در کوهی
palmy
U
دارای نخل
rugose
U
دارای رکه
plumose
U
دارای دسته پر
monoclinal
U
دارای یک شیب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com