English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
davenport U نیمکت راحتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thwarted U نیمکت
sofa U نیمکت
squab U نیمکت
settee U نیمکت
settees U نیمکت
couches U نیمکت
couched U نیمکت
sofas U نیمکت
bench U نیمکت
thwart U نیمکت
seat U نیمکت
seated U نیمکت
seats U نیمکت
couch U نیمکت
pew U نیمکت
pews U نیمکت
benches U نیمکت
easing U راحتی
comfortableness U راحتی
eased U راحتی
eases U راحتی
ease U راحتی
relief U راحتی
conveniences U راحتی
convenience U راحتی
banquette U نیمکت پیاده رو
garden bench U نیمکت باغ
benches U نیمکت ذخیره ها
bench U نیمکت گذاشتن
park bench U نیمکت پارک
benches U نیمکت گذاشتن
stage U نیمکت اویزان
bench U نیمکت ذخیره ها
sofa-beds U نیمکت تختخوابی
sofa-bed U نیمکت تختخوابی
stages U نیمکت اویزان
armchairs U صندلی راحتی
armchair U صندلی راحتی
sandals U کفش راحتی
slack suit U لباس راحتی
easement U راحتی اسایش
shoepack U کفش راحتی
comforter U راحتی بخش
comforters U راحتی بخش
arm chair U صندلی راحتی
shoepac U کفش راحتی
pantofle U کفش راحتی
slippers U کفش راحتی
sandal U کفش راحتی
plimsoll U کفش راحتی
plimsolls U کفش راحتی
slipper U کفش راحتی
fleshpots U راحتی جسمانی
morris chair U صندلی راحتی
chaises longues U نوعی نیمکت دراز
chaise longue U نوعی نیمکت دراز
to sit on the bench U روی نیمکت نشستن
cross bench U نیمکت بیطرفان در مجلس
circular bench U نیمکت گرد [دایره ای]
peacefulness U راحتی صلح جوئی
warm one's blood/heart <idiom> U احساس راحتی کردن
off duty U مرخصی راحتی نگهبانی
accommodation U منزل وسایل راحتی
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
juliet U کفش راحتی زنانه
sock U کفش راحتی بی پاشنه
accommodations U منزل وسایل راحتی
discomfort relief ratio U بهر راحتی- ناراحتی
unaccommodated U بدون وسایل راحتی
couchettes U نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
sofa-bed U نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
couchette U نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
benchstool U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
sofa-beds U نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
backless bench U نیمکت [صندلی] بدون پشتی
tree bench [bench encircling a tree trunk] U نیمکت [دور تنه ] درخت
knife board U نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
sofa U نیمکت مبلی نرم وفنری
sofas U نیمکت مبلی نرم وفنری
security blanket <idiom> U استفاده از چیزی برای راحتی
ease of movement U سهولت حرکت راحتی مانور
whip up <idiom> U به راحتی وسریع به انجام رساندن
huarache U کفش راحتی پاشنه کوتاه
sit back <idiom> U راحتی داشتن ،مرخصی گرفتن
bench U روی نیمکت یامسند قضاوت نشستن یانشاندن
benches U تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
lounger U کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
benches U روی نیمکت یامسند قضاوت نشستن یانشاندن
bench U تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bow-pew U [نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
sawhorse U نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
hammock chair U صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
reduces U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduce U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
plug U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugs U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
partitions U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
MNP 0 U پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
ikons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icon U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
rom U نرم افزار ذخیره شده در ROM روی کارتریج که به راحتی قابل نصب روی کامپیوتراست .
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
lounge U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
double-back bench U نیمکت جفتی [پشت به پشت یا یک ردیفه]
faldstool U صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com