Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
semicolonialism
U
نیمه مستعمراتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
colonial
U
مستعمراتی
colonialism
U
سیاست مستعمراتی
colonial government
U
دولت یا حکومت مستعمراتی
The
[main]
protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France.
U
بریتانیا و فرانسه سردمداران
[اصلی]
در مبارزه مستعمراتی بودند.
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
stiffish
U
نیمه شق
moiety
U
نیمه
in noon of night
U
در نیمه شب
semi
U
نیمه
part way
U
نیمه
semis
U
نیمه
mid
U
نیمه
division line
U
خط نیمه
half deck
U
نیمه پل
mid-
U
نیمه
midnight
U
نیمه شب
semidetached
U
نیمه مجزا
foreconscious
U
نیمه هشیاری
semiparasitic
U
نیمه انگلی
semiopaque
U
نیمه کدر
semiopaque
U
نیمه شفاف
semipermeable
U
نیمه تراوا
half tracked
U
نیمه شنی
semiprivate
U
نیمه خصوصی
semihard
U
نیمه سخت
semigloss
U
نیمه شفاف
semipro
U
نیمه حرفهای
semihard
U
نیمه محکم
semilate
U
نیمه دیررس
semilogarithmic
U
نیمه لگاریتمی
semilustrous
U
نیمه درخشنده
half time
U
نیمه بازی
semilog
U
نیمه لگاریتمی
half mast high
U
نیمه افراشته
half way
U
نیمه راه
semimobile
U
نیمه متحرک
halvers
U
نیمه مشترک
half loaded
U
سلاح نیمه پر
semiliquid
U
نیمه مایع
half faced
U
نیمه کاره
semipermanent
U
نیمه جاودان
semigloss
U
نیمه درخشان
semicinductor
U
نیمه هادی
quasi concave
U
نیمه مقعر
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
semi literate
U
نیمه نویسا
quasi public
U
نیمه عمومی
quasi public
U
نیمه دولتی
quasi private
U
نیمه خصوصی
semi mechanization
U
نیمه مکانیزه
preconscious
U
نیمه هشیار
semicolonial
U
نیمه ازاد
semicolonial
U
نیمه مستعمره
semi independent
U
نیمه مستقل
second half
U
نیمه دوم
semiautomatic
U
نیمه خودکار
semicinductor
U
نیمه رسانا
semiarid
U
نیمه خشک
semiarboreal
U
نیمه درختی
semiaquatic
U
نیمه ابزی
semiactive
U
نیمه فعال
semi trailer
U
نیمه یدک
semicivilized
U
نیمه متمدن
semi skilled
U
نیمه ماهر
semi conductor
U
نیمه هادی
semi official
U
نیمه رسمی
quasi convex
U
نیمه محدب
partially sighted
U
نیمه بینا
midyear
U
نیمه سال
midwatch
U
پاس نیمه شب
semierect
U
نیمه ایستاده
semierect
U
نیمه قائم
semifinal
U
نیمه نهایی
megrim
U
درد نیمه سر
semifixed
U
نیمه ثابت
semifluid
U
نیمه ابکی
left heart
U
نیمه چپ قلب
semiformal
U
نیمه رسمی
semidomesticated
U
نیمه اهلی
semidome
U
نیمه گنبد
partially hearing
U
نیمه شنوا
partial fixing
U
نیمه گیرداری
semiconscious
U
نیمه هوشیار
semiconscious
U
نیمه اگاه
semiconscious
U
نیمه بیهوش
semicrystalline
U
نیمه متبلور
semicrystalline
U
نیمه بلورین
nocturn
U
عبادت نیمه شب
semidivine
U
نیمه الهی
semidivine
U
نیمه خدا
middle watch
U
نگهبانی نیمه شب
semiofficial
U
نیمه رسمی
half-mast
U
نیمه افراشتن
inchoate
U
نیمه تمام
semi-conscious
U
در حال نیمه غش
partial
U
نیمه کامل
semi-final
U
نیمه نهایی
semi-precious
U
نیمه بهادار
semi-precious
U
نیمه گرانبها
sub-tropical
U
نیمه حاره
underemployed
U
نیمه کار
semi-conscious
U
نیمه بیهوش
semi-conscious
U
نیمه هشیار
half-timbered
U
نیمه چوبی
half-mast
U
نیمه افراشتگی
parboils
U
نیمه پختن
parboiling
U
نیمه پختن
parboiled
U
نیمه پختن
parboil
U
نیمه پختن
midsummer
U
نیمه تابستان
semi finals
U
نیمه نهایی
half
U
نیمه نخست
subconsciously
U
نیمه اگاه
aileron
U
نیمه لچکی
dwarf wall
U
دیوار نیمه
half-bat
U
آجر نیمه
part-time
U
نیمه وقت
part time
U
نیمه وقت
half-time
U
نیمه نخست
first half
U
نیمه نخست
translucent
U
نیمه شفاف
draft
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
subconsciously
U
نیمه هشیار
subconscious
U
نیمه اگاه
subconscious
U
نیمه هشیار
aileron
U
نیمه سنتوری
drafts
U
نیمه نهایی
half-column
U
نیمه ستون
subsaline
U
نیمه شور
semisynthetic
U
نیمه مصنوعی
solid state
U
نیمه هادی
brow ague
U
درد نیمه سر
shaly clay
U
رس نیمه بلوری
semivitrified
U
نیمه شیشهای
semitropic
U
نیمه گرمسیری
halfway
U
نیمه راه
semi-finals
U
نیمه نهایی
semirigid
U
نیمه سخت
semiskilled
U
نیمه ماهر
semitransparent
U
نیمه شفاف
semitranslucent
U
نیمه شفاف
semitranslucent
U
نیمه کدر
backcourt
U
نیمه دفاعی
semisolid
U
نیمه جامد
before mid night
U
قبل از نیمه شب
semiterrestrial
U
نیمه خاکی
semisynthetic
U
نیمه ترکیبی
midway
U
نیمه راه
subadult
U
نیمه بالغ
subacute
U
نیمه حاد
demigod
U
نیمه خدا
subfossil
U
نیمه سنگواره
subovate
U
نیمه بیضی
subarid
U
نیمه خشک
semipublic
U
نیمه همگانی
semi
U
نیمه تاحدی
semireligious
U
نیمه مذهبی
subliminally
U
نیمه خوداگاه
subliminal
U
نیمه خوداگاه
semis
U
نیمه تاحدی
fair-weather friend
U
رفیق نیمه راهه
semi killed steel
U
فولاد نیمه ارام
half-timbering
U
ساختمان نیمه چوبی
semi independent
U
نیمه خود مختار
demi-metope
U
[نیمه چهارگوش افریز]
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods
U
کالاهای نیمه بادوام
semipervious materials
U
مصالح نیمه تراوا
semirandom access
U
دستیابی نیمه تصادفی
semipermeable materials
U
مصالح نیمه تراوا
semi logarithmic paper
U
کاغذ نیمه لگاریتمی
semidefinite matrix
U
ماتریس نیمه معین
split half method
U
روش دو نیمه کردن
split wheel
U
چرخ نیمه یا نصفه
halfway houses
U
منزل نیمه راه
halfway house
U
منزل نیمه راه
semifixed
U
مهمات نیمه ثابت
subception
U
ادراک نیمه هشیار
submediterranean climate
U
اقلیم نیمه مدیترانهای
beauty sleep
U
خواب پیش از نیمه شب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com