English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quasi private U نیمه خصوصی
semiprivate U نیمه خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
private automatic branch exchange U رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
seahorses U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap U چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
splice U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate U نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splices U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic U نیمه عمومی نیمه دولتی
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june U از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
private line U خط خصوصی
subrosa U خصوصی
privates U خصوصی
jackes U خصوصی
necessary house U خصوصی
informal U خصوصی
private U خصوصی
off the record <idiom> U خصوصی
personal U خصوصی
subjective U فاعلی خصوصی
party line U خط خصوصی تلفن
privy U خصوصی محرمانه
Citizens' Band U باند خصوصی
closeting U گنجه خصوصی
private investigator U کاراگاه خصوصی
special relativity U نسبیت خصوصی
private school U اموزشگاه خصوصی
private sector U بخش خصوصی
privately U بطور خصوصی
closets U گنجه خصوصی
private enterprise U شرکت خصوصی
private enterprise U عمل خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
private detective U کاراگاه خصوصی
closeted U گنجه خصوصی
private detectives U کاراگاه خصوصی
closet U گنجه خصوصی
party lines U خط خصوصی تلفن
private saving U پس انداز خصوصی
private employees U کارکنان خصوصی
private deed U سند خصوصی
private debt U بدهی خصوصی
private cost U هزینه خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
private consumption U مصرف خصوصی
passkey U کلید خصوصی
paticular U خصوصی بابت
private company U شرکت خصوصی
private borrowing U استقراض خصوصی
private benefits U منافع خصوصی
praivate ownership U مالکیت خصوصی
private enterprises U موسسات خصوصی
private institutions U موسسات خصوصی
private property U مالکیت خصوصی
in petto U بطور خصوصی
relator U شاکی خصوصی
relator U مدعی خصوصی
quasi private U شبه خصوصی
proprietary company U شرکت خصوصی
privately leased line U خط اجارهای خصوصی
private treaty U معامله خصوصی
private talk U صحبت خصوصی
private property U دارائیهای خصوصی
private ownership U مالکیت خصوصی
private law U حقوق خصوصی
private finance U مالیه خصوصی
private agreement U قرارداد خصوصی
tutored U معلم خصوصی
private lessons U تدریس خصوصی
extra tuition U تدریس خصوصی
private tuition U تدریس خصوصی
caskets U نامه خصوصی
casket U نامه خصوصی
private tutoring [American E] U تدریس خصوصی
privatizing U خصوصی کردن
privatization U خصوصی کردن
tutors U معلم خصوصی
backstage U محرمانه خصوصی
privatized U خصوصی کردن
privatize U خصوصی کردن
off-the-record U محرمانه و خصوصی
tutor U معلم خصوصی
off the record U محرمانه و خصوصی
privatising U خصوصی کردن
privatised U خصوصی کردن
private eye U کارآگاه خصوصی
personal U منقول خصوصی
private eyes U کارآگاه خصوصی
private U اختصاصی خصوصی
privates U اختصاصی خصوصی
apsidiole U نیایشگاه خصوصی
camarin U نیایشگاه خصوصی
privatises U خصوصی کردن
pillow talk U حرفهای خصوصی
very own <adj.> U خصوصی [شخصی]
privatizes U خصوصی کردن
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
backside U عقب هر چیزی خصوصی
tutored U درس خصوصی دادن به
tutorial U درس خصوصی دادن به
curtain lecture U صحبتهای خصوصی زن وشوهر
private enterprise U اقتصاد بخش خصوصی
to give private lessons U درس خصوصی دادن
tutorials U درس خصوصی دادن به
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
private rate of discount U نرخ تنزیل خصوصی
private rate of return U نرخ بازده خصوصی
tutors U درس خصوصی دادن به
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
tutor U درس خصوصی دادن به
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
private broadcasting U پخش برنامه خصوصی
backsides U عقب هر چیزی خصوصی
special theory of relativity U نظریه نسبیت خصوصی
jurists U متخصص حقوق خصوصی
jurist U متخصص حقوق خصوصی
pbx U تبادل انشعاب خصوصی
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
personal staff U ستاد خصوصی فرمانده
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind. U غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
with average U شامل خسارات خصوصی وجزئی
marginal net private product U محصول خصوصی نهائی خالص
privy purse U اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
offstage U خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
privilege cab U درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
behind the scenes U در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
to tutor somebody in English U به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
pabx U Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
qui tam action U دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
eminent domain U قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
part way U نیمه
semis U نیمه
mid U نیمه
half deck U نیمه پل
moiety U نیمه
stiffish U نیمه شق
midnight U نیمه شب
in noon of night U در نیمه شب
semi U نیمه
mid- U نیمه
division line U خط نیمه
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
semivitrified U نیمه شیشهای
semiactive U نیمه فعال
quasi concave U نیمه مقعر
aileron U نیمه لچکی
semiarboreal U نیمه درختی
semiarid U نیمه خشک
semiautomatic U نیمه خودکار
semicinductor U نیمه هادی
half-bat U آجر نیمه
quasi convex U نیمه محدب
quasi commercial U نیمه بازرگانی
quasi public U نیمه عمومی
quasi public U نیمه دولتی
aileron U نیمه سنتوری
semicivilized U نیمه متمدن
second half U نیمه دوم
half-column U نیمه ستون
semi official U نیمه رسمی
semi trailer U نیمه یدک
semiaquatic U نیمه ابزی
semicinductor U نیمه رسانا
subsaline U نیمه شور
dwarf wall U دیوار نیمه
semiopaque U نیمه کدر
semi-conscious U نیمه هشیار
semi-conscious U نیمه بیهوش
semi-conscious U در حال نیمه غش
semireligious U نیمه مذهبی
semi-final U نیمه نهایی
semi-precious U نیمه بهادار
semipublic U نیمه همگانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com