English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gig U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grains U نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
skiff U قایق سریع السیر
speedboats U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
yawl U قایق چهار پارویی یا شش پارویی حمل شده در کشتی
fishingboat U قایق ماهی گیری
gigs U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gig U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
cutters U قایق پارویی
pulling boat U قایق پارویی
rowboat U قایق پارویی
rowboats U قایق پارویی
coble U قایق پارویی
cutter U قایق پارویی
kayak U قایق پارویی اسکیموها
kayaks U قایق پارویی اسکیموها
frigates U نوعی قایق پارویی
frigate U نوعی قایق پارویی
fasted U سریع السیر
fastest U سریع السیر
expresses U سریع السیر
expressing U سریع السیر
fast U سریع السیر
expressed U سریع السیر
express U سریع السیر
posthaste U سریع السیر
high speed U سریع السیر
fasts U سریع السیر
dinghy U قایق کوچک پارویی یابادبانی
proa U قایق پارویی وبادبانی اندونزی
dinghies U قایق کوچک پارویی یابادبانی
wherry U قایق سبک پارویی مسافری
speedway U جاده سریع السیر
keep pace <idiom> U سریع السیر رفتن
flying U پردار سریع السیر
cannonball U سریع السیر حرکت کردن
pony express U پست سریع السیر قدیم
racer U مسابقه دهنده سریع السیر
racers U مسابقه دهنده سریع السیر
tallyho U کالسکه سریع السیر مسافری
storm boat U قایق سبک وسریع السیر
carvel U کشتی کوچک سریع السیر کرجی
expressway U شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
expressways U شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
speedy U سریع السیر سریع
speediness U سریع السیر سریع
freight lighter U قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
lotic U زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
whaleboat U قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
highball U یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
barracudas U نیزه ماهی
needle fish U نیزه ماهی
gar U نیزه ماهی
green bone U نیزه ماهی
marlinespike U نیزه ماهی
lancelet U نیزه ماهی
barracuda U نیزه ماهی
marlin U نیزه ماهی
sea needle U نیزه ماهی
marlinspike U نیزه ماهی
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
power head U نوک نیزه تیراندازی به ماهی
gig U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
motor torpedo boat U قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
boats U کشیدن ماهی بداخل قایق
boat U کشیدن ماهی بداخل قایق
mooch U گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
piscatology U فن ماهی گیری
halieutics U ماهی گیری
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
creel U سبد ماهی گیری
creels U سبد ماهی گیری
angle U قلاب ماهی گیری
grizzly king U مگس ماهی گیری
fishing vessel U کشتی ماهی گیری
ledger bait U طمعه ماهی گیری
fishing line U ریسمان ماهی گیری
fosher boat U کرجی ماهی گیری
fishing boat U کرجی ماهی گیری
halieutic U وابسته به ماهی گیری
fish line U ریسمان ماهی گیری
angles U قلاب ماهی گیری
fyke U کیسه ماهی گیری
trotline U نخ قلاب ماهی گیری
galliot U کرجی باری یا ماهی گیری
common of piscary U حق ماهی گیری درابهای دیگری
nets U تور ماهی گیری و امثال ان
common fishery U حق ماهی گیری درابهای عمومی
net U تور ماهی گیری و امثال ان
night line U ریسمان ماهی گیری شبانه
nett U تور ماهی گیری و امثال ان
seine U تور بزرگ ماهی گیری
gimp U نوعی ریسمان ماهی گیری
common of fishery U حق ماهی گیری درابهای دیگر
purse seine U تور کیسهای برای ماهی گیری
gang hook U دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
kiddle U بند توردار برای ماهی گیری
gaff U قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
waiting position U ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
fence month U ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
free fishery U حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
long shoreman U گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
rollover U استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
sinker U وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers U وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
When the water rise above ones head ,one fathom is. <proverb> U آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
pole U نیزه پرش با نیزه
poles U نیزه پرش با نیزه
marine express U کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
shallop U کرجی پارویی
pair oar U کرجی دو پارویی
row boat U کرجی پارویی
dingey U کرجی پارویی
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
dma U اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
skiff U کرجی پارویی کوچک
praam U کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
pinnace U کشتی کوچک پارویی
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
dma U CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
galleass U کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
galley U کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
to pull any one across a river کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
snap pass U پاس سریع با پیچش سریع مچ
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
Brig U نوعی کشتی دو دگلی سبک وسریع السیر
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
sea calf U گوساله ماهی سگ ماهی
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
pic U نیزه
lancer U نیزه زن
butt shaft U نیزه
lance U نیزه
javelin U نیزه
halbert U نیزه
shaft U نیزه
speared U نیزه
darted U نیزه
darting U نیزه
harpoons U نیزه
gavelock U نیزه
spearing U نیزه
lancing U نیزه
harpoon U نیزه
shafts U نیزه
spears U نیزه
lanced U نیزه
lances U نیزه
halberd U نیزه
dart نیزه
spear U نیزه
pickerel U اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
spear U نیزه دار
styliform U نیزه مانند
spontoon U نیزه کوتاه
lance U ضربت نیزه
sword bayonet U سر نیزه دم دار
lancer U نیزه دار
speared U نیزه دار
demilance U نیم نیزه
pikestaff U چوب نیزه
throwing the javelin U پرتاب نیزه
pole vaults U پرش با نیزه
jaculator U نیزه دار
javelin throw U پرتاب نیزه
javelin thrower U پرتابگر نیزه
jaculator U نیزه انداز
spearhead U نوک نیزه
spearheaded U نوک نیزه
spearheading U نوک نیزه
job U سوخمه سر نیزه
spearheads U نوک نیزه
jobs U سوخمه سر نیزه
spears U نیزه دار
javelineer U نیزه دار
pole vault U پرش با نیزه
styloid U شبیه نیزه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com