Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
styliform
U
نیزه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lanceolate
U
نیزه مانند نیزهای
styliferous
U
ستون دار نیزه مانند
Other Matches
grains
U
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
poles
U
نیزه پرش با نیزه
pole
U
نیزه پرش با نیزه
When the water rise above ones head ,one fathom is.
<proverb>
U
آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
shafts
U
نیزه
shaft
U
نیزه
lancer
U
نیزه زن
halberd
U
نیزه
halbert
U
نیزه
dart
نیزه
darted
U
نیزه
darting
U
نیزه
spears
U
نیزه
javelin
U
نیزه
spear
U
نیزه
speared
U
نیزه
spearing
U
نیزه
gavelock
U
نیزه
lanced
U
نیزه
harpoons
U
نیزه
harpoon
U
نیزه
lances
U
نیزه
lancing
U
نیزه
pic
U
نیزه
butt shaft
U
نیزه
lance
U
نیزه
quarter staff
U
نیزه چوبی
javelineer
U
نیزه دار
lanced
U
ضربت نیزه
pike
U
نیزه زدن
sarissa
U
نیزه مقدونی
demilance
U
نیم نیزه
gaff
U
نیزه چنگک
sea needle
U
نیزه ماهی
vaulter
U
پرنده با نیزه
spear
U
نیزه دار
gar
U
نیزه ماهی
speared
U
نیزه دار
javelin thrower
U
پرتابگر نیزه
throwing the javelin
U
پرتاب نیزه
javelin throw
U
پرتاب نیزه
barracuda
U
نیزه ماهی
fix bayonets
U
به نیزه فنگ نیزه فنگ
pole vaulter
U
پرنده با نیزه
green bone
U
نیزه ماهی
lancing
U
ضربت نیزه
pole vaulting
U
پرش با نیزه
lance
U
ضربت نیزه
lances
U
ضربت نیزه
sword bayonet
U
سر نیزه دم دار
gad
U
نیزه سنان
styloid
U
شبیه نیزه
spearhead
U
نوک نیزه
spearheaded
U
نوک نیزه
spearheading
U
نوک نیزه
jaculator
U
نیزه انداز
jaculator
U
نیزه دار
spearheads
U
نوک نیزه
barracudas
U
نیزه ماهی
spearing
U
نیزه دار
lancelet
U
نیزه ماهی
job
U
سوخمه سر نیزه
spiculum
U
نیزه کوچک
lancethrust
U
زخم نیزه
marlinespike
U
نیزه ماهی
spiculum
U
نوک نیزه
spearman
U
نیزه انداز
marlin
U
نیزه ماهی
spearer
U
نیزه دار
jobs
U
سوخمه سر نیزه
spontoon
U
نیزه کوتاه
spearman
U
نیزه دار
pole vault
U
پرش با نیزه
marlinspike
U
نیزه ماهی
needle fish
U
نیزه ماهی
pikestaff
U
چوب نیزه
spear fisherman
U
ماهیگیر با نیزه
vault
U
پرش با نیزه
pole vaults
U
پرش با نیزه
vaults
U
پرش با نیزه
lancer
U
نیزه دار
spears
U
نیزه دار
spearfisher
U
ماهیگیر با نیزه
jousted
U
نیزه بازی سواره
fix bayonets
U
نیزه فنگ کردن
jousts
U
نیزه بازی سواره
uhlan
U
سوار نیزه دار
piker
U
سرباز نیزه دار
jousting
U
نیزه بازی سواره
javelin
U
زوبین پرتاب نیزه
lancer
U
تشر زن نیزه انداز
ox goad
U
نیزه گاو رانی
pkeman
U
سرباز نیزه دار
throwing circle
U
دایره پرتاب نیزه
javelin
U
نیزه دستی سبک
joust
U
نیزه بازی سواره
spearfishing
U
ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfish
U
ماهیگیری با پرتاب نیزه
pikestaff
U
دسته چوبی نیزه
joust
U
نیزه بازی از روی زین
jousted
U
نیزه بازی از روی زین
jousting
U
نیزه بازی از روی زین
spear gun
U
وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
trident
U
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
power head
U
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
jousts
U
نیزه بازی از روی زین
tridentate
U
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
foin
U
فرو بردن شمشیر یا نیزه
banderillero
U
عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
gig
U
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
tilting yard
U
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
jumping event
U
مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
tiltyard
U
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
gig
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs
U
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gigs
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
hop step
U
طرز گام برداشتن در پرتاب نیزه
he ran the animal through
U
ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
to tilt at the ring
U
سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
banderilla
U
نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
throwing line
U
نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
crossbar
U
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
pike
U
نیزه دسته چوبی میخ نوک تیز
leister
U
نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
picador
U
عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
crossbars
U
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
gig
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
finish crossover
U
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish style
U
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
binding
U
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
bindings
U
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
pole
U
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
poles
U
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
tilt
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
Lancet style
U
[سبک گوتیکی اواخر قرن نوزده مرسوم به سبک نیزه ای]
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pigsticking
U
شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
pike
U
نوک نیزه هرچیز نوک تیز
lancing
U
نیشتر زدن نیزه زدن
lances
U
نیشتر زدن نیزه زدن
double lancet
U
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
lance
U
نیشتر زدن نیزه زدن
lanced
U
نیشتر زدن نیزه زدن
threadlike
U
نخ مانند
thready
U
نخ مانند
capitate
U
مانند سر
impish
U
جن مانند
toughest
U
پی مانند
reedy
U
نی مانند
similiar
U
مانند
similar
U
مانند
simulant
U
مانند
capillaceous
U
مانند نخ
frothy
U
کف مانند
fluty
U
نی مانند
floriform
U
گل مانند
etcetera
U
و مانند ان
tendinous
U
بی مانند
tougher
U
پی مانند
tough
U
پی مانند
unequaled
U
بی مانند
anthoid
U
گل مانند
after the example of
U
مانند
analog
U
مانند
and so on
U
و مانند ان
filiform
U
نخ مانند
analogous
U
مانند
aquiform
U
اب مانند
argillaceous
U
گل مانند
argillaceous
U
رس مانند
arundinaceous
U
نی مانند
encephaloid
U
مخ مانند
reediest
U
نی مانند
etc
U
و مانند آن
uniquely
U
بی مانند
plumelike
U
پر مانند
unique
U
بی مانند
feathery
U
پر مانند
incomparable
U
بی مانند
myrtle formed
U
اس مانند
inimitable
U
بی مانند
unprecedented
U
بی مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
without an e.
U
بی مانند
womanlike
U
زن مانند
analogue
U
مانند
goatish
U
بز مانند
string
U
نخ مانند
mammilary
U
مانند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com