English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
catch U نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pulls U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull U ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
overarm U خارج شدن بازوی شناگر ازاب
beats U تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beat U تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
poomse U نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
armlock U گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
olympic lift and cross face U گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
impulse charge U نیروی محرکه اولیه
deceleration time U زمانی که بازوی دستیابی پس از حرکت به محل صحیح دیسک سخت متوقف میشود
value U هنگام مقداردهی اولیه به متغیرها در شروع یک برنامه
valuing U هنگام مقداردهی اولیه به متغیرها در شروع یک برنامه
values U هنگام مقداردهی اولیه به متغیرها در شروع یک برنامه
wake up U تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
lift off U جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
reset U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
resets U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
sorties U شروع حرکت
sortie U شروع حرکت
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
underway U شروع حرکت قایق در اب باکنترل
pivot arm U بازوی گردان بازوی اتصال
grabbling U ماهی گرفتن با دست
grabble U با دست ماهی گرفتن
angle U باقلاب ماهی گرفتن
fly fish U بامگس ماهی گرفتن
bite U قلاب گرفتن ماهی
bites U قلاب گرفتن ماهی
angles U باقلاب ماهی گرفتن
gigs U بازوبین ماهی گرفتن
gig U بازوبین ماهی گرفتن
To fish in troubled waters. U از آب گل آلود ماهی گرفتن
boostrap operation U عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
mounts U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mount U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
momentum U نیروی حرکت انی
drag force U نیروی مقاوم حرکت
to get to U شروع کردن دست گرفتن
originate U شروع شدن یا نشات گرفتن
originated U شروع شدن یا نشات گرفتن
originating U شروع شدن یا نشات گرفتن
originates U شروع شدن یا نشات گرفتن
initial setting time of concrete U زمان شروع گرفتن سیمان
integrating U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrate U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrates U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
set up U مشخص کردن یا مقدار دهی اولیه کردن یا شروع یک برنامه کاربردی یاسیستم
trawl U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawling U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawled U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawls U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trout U ماهی قزل الا گرفتن
sailing date U تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
initialize U تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
locomotives U حرکت دهنده نیروی محرکه
locomotive U حرکت دهنده نیروی محرکه
recruiting U نیروی تازه گرفتن
recruit U نیروی تازه گرفتن
recruited U نیروی تازه گرفتن
to refresh oneself U نیروی تازه گرفتن
recruits U نیروی تازه گرفتن
scale U حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
doubled U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
bass bug U حشره برای گرفتن ماهی خاردار
mooch U گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
doubled up U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
gigs U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
double U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
gig U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gripped U نیروی گرفتن ادراک و دریافت
grip U نیروی گرفتن ادراک و دریافت
gripping U نیروی گرفتن ادراک و دریافت
grips U نیروی گرفتن ادراک و دریافت
fish pot U سبدبرای گرفتن ماهی بویژه مارماهی وخرچنگ
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
wraparound U حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
man handle U با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
block time U زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
word wrap U حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
zero length launching U نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
indents U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indenting U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indent U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
differential spoilers U اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
strike U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
resume command U به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
swimmer U شناگر
swimmers U شناگر
breaststroker U شناگر قورباغه
naiad U مهروی شناگر
turn U برگشت شناگر
turns U برگشت شناگر
backstroker U شناگر پشت
water dog U شناگر ماهر
butterflyer U شناگر پروانه
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
medleyist U شناگر شنای مختلط
armpoll U کشش دست شناگر
individual medleyist U شناگر شنای مختلط
kick U ضربه پای شناگر
kicked U ضربه پای شناگر
freestyler U شناگر شنای ازاد
kicking U ضربه پای شناگر
kicks U ضربه پای شناگر
waterfowler U شکارچی مرغان شناگر
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
belly whopper U شیرجه شناگر برروی شکم
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
Given the water ,he is a good swimmer . <proverb> U آب نمى بیند والا شناگر قابلى است .
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
start off U شروع کردن شروع شدن
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
gatepost U بازوی در
string arm U بازوی زه کش
gateposts U بازوی در
crank arm U بازوی لنگ
moment arm U بازوی گشتاور
rocker arm U بازوی اسبک
booming U بازوی بیل
booming U بازوی متحرک
gatepost U بازوی دروازه
boomed U بازوی متحرک
boomed U بازوی بیل
shank U بازوی لنگر
booms U بازوی متحرک
boom U بازوی متحرک
boom U بازوی بیل
booms U بازوی بیل
drawbar U بازوی کشش
gateposts U بازوی دروازه
a broken arm U بازوی شکسته
lever arm U بازوی اهرم
jib U بازوی متحرک
rocker arm U بازوی ننویی
whip U بازوی بار
whipped U بازوی بار
whips U بازوی بار
jib=boom U بازوی جرثقیل
access arm U بازوی دستیابی
access arm U بازوی دسترسی
jibbed U بازوی متحرک
jibbing U بازوی متحرک
yardarm U بازوی افقی
jibs U بازوی متحرک
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
bracer U محافظ بازوی کمانگیر
bottom boom U بازوی متحرک جراثقال
crank web U بازوی میل لنگ
roadwheel arm U بازوی غلطک شنی
wiper arm U بازوی برف پاک کن
yardarm U بازوی دکل ناو
yard U بازوی افقی دکل ناو
stockades U دودکش بازوی لنگر کشتی
stockade U دودکش بازوی لنگر کشتی
rammed U بازوی انتقال نیرو سگدست
ram U بازوی انتقال نیرو سگدست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com