English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bother U نگران شدن
bothered U نگران شدن
bothering U نگران شدن
bothers U نگران شدن
cark U نگران شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
agog U نگران
solicitous U مایل نگران
solicitously U مایل نگران
apprehensive U نگران
anguish U غمگین شدن نگران شدن
anguish U نگران کردن
anguished U نگران
worries U نگران کردن
worry U نگران کردن
concern U دلواپس کردن نگران بودن
concerns U دلواپس کردن نگران بودن
agag U نگران
agaze U نگران
look for U نگران بودن
NiMH U نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
off-putting U نگران کننده
uptight U نگران
bated U مشتاقو نگران
perturbed U نگران
You need spare no expense . U نگران خرج ( مخارج ) آن نباش
let the chips fall where they may <idiom> U نگران نتیجه یک کشف نبودن
shook up <idiom> U نگران ،ناراحت
think nothing of something <idiom> U فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
weigh on/upon <idiom> U نگران کردن شخص
worked up <idiom> U عصبانی ،نگران
write off <idiom> U پذیرش خسارت وپیش از آن نگران نبودن
never mind <idiom> U نگران نباش
Take no thought of the morrow. U نگران فردا [آینده] نباش.
We were all so anxious about you. U ما همه به خاطر تو اینقدر نگران بودیم.
Don't worry! <idiom> U نگران نباش!
Don't worry about it! <idiom> U در موردش نگران نباش!
greenwash U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
to greenwash U نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
bag of nerves U آدم بی نهایت عصبانی و نگران
bundle of nerves U آدم بی نهایت عصبانی و نگران
nervous wreck U آدم بی نهایت عصبانی و نگران
jitterbug U آدم همیشه نگران و دلواپس
panicky person U آدم همیشه نگران و دلواپس
nervous Nelly U آدم همیشه نگران و دلواپس
I am not worried about it. U من در موردش نگران نیستم.
to lose sleep over something [someone] <idiom> U بخاطر چیزی [کسی] نگران بودن ا [صطلاح روزمره]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com