Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
all points addressable graphics
U
نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
graphics
U
نگاره سازی
character graphics
U
نگاره سازی دخشهای
graphics mode
U
حالت نگاره سازی
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
acyclic graph
U
نگاره سازی ناچرخه یی
block graphics
U
نگاره سازی بلوک
object oriented graphics
U
نگاره سازی موضوعی
apa graphics
U
نگاره سازی APA
analytical graphics
U
نگاره سازی تحلیلی
micrographics
U
ریز نگاره سازی
vector graphics
U
نگاره سازی برداری
graphics tablet
U
تخته نگاره سازی
video graphics array
U
ارایه نگاره سازی بصری
random scan graphics
U
نگاره سازی با پوشش تصادفی
vga
U
ارایه نگاره سازی بصری
harvard graphics
U
برنامه نگاره سازی هاروارد
cgm
U
متافایل نگاره سازی کامپیوتر
computer graphics metafile
U
فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
multicolor graphics aray
U
ارایه نگاره سازی چند رنگ
color graphics adapter
U
وفق دهنده نگاره سازی رنگی
cga
U
وفق دهنده نگاره سازی رنگی
ega
U
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
hercules graphics adapter
U
وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
enhanced graphics adaptor
U
وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
enhanced graphics display
U
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
isobar
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
cabling
U
نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را
sainak
U
سایناک
[نوعی نگاره در فرش های ترکمن که نمادی از شاخ قوچ را نشان میدهد و در حواشی بافته می شود.]
markings
U
نشان دار سازی نشان
marking
U
نشان دار سازی نشان
grids
U
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grid
U
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
presentation graphics
U
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
vertical control
U
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding
U
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
hard sectoring
U
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
hands of Fatima
U
طرح دستان فاطمه
[نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
interchange file format
U
استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
DV I
U
سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
khatayi
U
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
demonstration
U
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstrations
U
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demo
U
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
interactive graphics
U
نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
charts
U
نگاره
illustrations
U
نگاره
illustration
U
نگاره
graph
U
نگاره
figuring
U
نگاره
chart
U
نگاره
charted
U
نگاره
graphs
U
نگاره
figure
U
نگاره
figures
U
نگاره
charting
U
نگاره
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
oscillogram
U
نوسان نگاره
audiogram
U
نگاره شنوایی
location chart
U
نگاره مکانی
cardiogram
U
قلب نگاره
kymogram
U
جنبش نگاره
sociogram
U
نگاره گروهی
pictograph
U
صورت نگاره
spectrogram
U
طیف نگاره
garter
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters
U
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
teletypist
U
متصدی دوره نگاره
log drum
U
طبله واقعه نگاره
charts
U
طرح کردن نگاره
charted
U
طرح کردن نگاره
mathematical instrument
U
اسباب نگاره کشی
sigmagram
U
نگاره نمرات معیار
charting
U
طرح کردن نگاره
chart
U
طرح کردن نگاره
series
U
[مجموعه نقش و نگاره ها]
eeg
U
برق نگاره مغز
almond shape
U
نگاره لوزی شکل
discretionary
U
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star
U
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry
U
دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
plain design
U
طرح بدون نقش و نگاره
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
move of pattern
U
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
poniter
U
نشان دهنده نشان گیرنده
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
triads
U
نقاط سه قلو
lagrangian points
U
نقاط لاگرانژی
key points
U
نقاط مهم
interactional points
U
نقاط تلاقی
interactional points
U
نقاط تماس
triad
U
نقاط سه قلو
key points
U
نقاط حساس
keop soo
U
نقاط مرگ
keop soo
U
نقاط حساس
at all points
U
در همه نقاط
isodose rate
U
خط نقاط متحدالدوز
trio
U
نقاط سه قلو
trios
U
نقاط سه قلو
form line
U
خط بین نقاط هم ارتفاع
pin point
U
تعیین دقیق نقاط
coordinate code
U
رمز مختصات نقاط
shoals
U
نقاط کم عمق دریا
primary masses
U
نقاط مادی اولیه
trig point
U
نقاط مثلث بندی
geodetic control
U
نقاط کنترل ژئودزی
plot
U
ثبت مسیریا نقاط
dapple
U
چیزی با نقاط رنگارنگ
apparent horizon
U
افق حقیقی نقاط
isothermal
U
نقاط هم حرارت اب دریا
coordinates
U
طول و عرض نقاط
plotted
U
ثبت مسیریا نقاط
isoheyt
U
خط شاخص نقاط هم باران
vital points
U
نقاط حساس بدن
kyusho
U
نقاط حساس بدن
plots
U
ثبت مسیریا نقاط
shoal
U
نقاط کم عمق دریا
isogrive
U
خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
infield
U
نقاط توپگیری در زمین کریکت
isodose rate
U
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
interactive
U
نقاط توقف را تنظیم کند
networks
U
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
plot
U
بردن نقاط روی طرح
isopleth
U
نقاط هم ارتفاع موج دریا
isoclinal
U
خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
plots
U
بردن نقاط روی طرح
graphic
U
به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
network
U
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
floating mark
U
نقاط مواج عکس هوایی
differential leveling
U
تعیین اختلاف تراز نقاط
plotted
U
بردن نقاط روی طرح
floating mark
U
نقاط ایستگاه برجسته بینی
endless knots
U
طرح گره بدون انتها
[که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
leiwen
U
لی وان
[در اصطلاح به معنی رعد می باشد و نگاره آن در حواشی فرش های چین بکار می رفته است.]
deep motif
U
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
isogonic line
U
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
geodetic control
U
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
exact location
U
تعیین کردن محل دقیق نقاط
whistle stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
zenith
U
اوج محور قائم بر افق نقاط
Antipodes
U
ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
whistle-stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
multipass overlap
U
بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
jabiru
U
لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
infill
U
نقاط کشیده شده روی نقشه
antipole
U
ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
nexus
U
نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
geong gyuk
U
نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something
U
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
radiolocation
U
تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
remaining velocity
U
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
radial line plot
U
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
vital point
U
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
bird's eye perspective
U
پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
quadrantal points
U
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
irredentism
U
سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
isogrive
U
خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
scattered design
U
طرح افشان
[طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
isogonal
U
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
rise and fall
U
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
planimetric
U
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
S-border
U
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
daffodil design
U
طرح گل نرگس زرد
[این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.]
mark
U
نشان کردن نشان
marks
U
نشان کردن نشان
dot pitch
U
فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
centre
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
offset method
U
روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
fittest
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com