English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
object oriented graphics U نگاره سازی موضوعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
graphics U نگاره سازی
graphics mode U حالت نگاره سازی
acyclic graph U نگاره سازی ناچرخه یی
micrographics U ریز نگاره سازی
apa graphics U نگاره سازی APA
block graphics U نگاره سازی بلوک
character graphics U نگاره سازی دخشهای
vector graphics U نگاره سازی برداری
graphics tablet U تخته نگاره سازی
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
analytical graphics U نگاره سازی تحلیلی
vga U ارایه نگاره سازی بصری
random scan graphics U نگاره سازی با پوشش تصادفی
video graphics array U ارایه نگاره سازی بصری
harvard graphics U برنامه نگاره سازی هاروارد
cgm U متافایل نگاره سازی کامپیوتر
color graphics adapter U وفق دهنده نگاره سازی رنگی
multicolor graphics aray U ارایه نگاره سازی چند رنگ
hercules graphics adapter U وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
computer graphics metafile U فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
cga U وفق دهنده نگاره سازی رنگی
ega U وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
enhanced graphics adaptor U وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
enhanced graphics display U صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
all points addressable graphics U نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
presentation graphics U گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
lobby U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbied U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
interactive graphics U نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
charts U نگاره
figuring U نگاره
graph U نگاره
chart U نگاره
charted U نگاره
figures U نگاره
graphs U نگاره
illustrations U نگاره
charting U نگاره
figure U نگاره
illustration U نگاره
oscillogram U نوسان نگاره
spectrogram U طیف نگاره
audiogram U نگاره شنوایی
sociogram U نگاره گروهی
cardiogram U قلب نگاره
location chart U نگاره مکانی
kymogram U جنبش نگاره
pictograph U صورت نگاره
teletypist U متصدی دوره نگاره
sigmagram U نگاره نمرات معیار
almond shape U نگاره لوزی شکل
charts U طرح کردن نگاره
eeg U برق نگاره مغز
chart U طرح کردن نگاره
log drum U طبله واقعه نگاره
mathematical instrument U اسباب نگاره کشی
charting U طرح کردن نگاره
series U [مجموعه نقش و نگاره ها]
charted U طرح کردن نگاره
plain design U طرح بدون نقش و نگاره
local U موضوعی
pointlessness U بی موضوعی
locals U موضوعی
thematic U موضوعی
topical U موضوعی
haze U موضوعی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
a sensitive subject [topic] U موضوعی حساس
subject index U فهرست موضوعی
subject schedule U برنامه موضوعی
To let the cat out of the bag . To spI'll the beans . To give the game away . U موضوعی را لو دادن
mistake of fact U اشتباه موضوعی
ignorance of fact U جهل موضوعی
put (something or someone) out of one's head (mind) <idiom> U به موضوعی فکر نکردن
The subject under discrssion . U موضوعی که مطرح نیست
extra- U موضوعی که زیادی است
extra U موضوعی که زیادی است
a matter of relative importance U موضوعی با اهمیت نسبی
to approach [a topic] U ذکر کردن [موضوعی]
ventilation U بادگیری طرح موضوعی
have to do with <idiom> U پیرامون موضوعی بودن
extras U موضوعی که زیادی است
To raise a question . To bring up a matter . U موضوعی رامطرح کردن
To follow up (trace) a matter (case). U موضوعی را دنبال کردن
to grasp an idea U موضوعی رادرک کردن
to touch upon [a topic] U ذکر کردن [موضوعی]
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
to rule on something U حکم کردن در موضوعی [قانون]
to over a subject U موضوعی را با خنده بحث کردن
nial a line to the counter U کذب موضوعی را ثابت کردن
To emborider(embellish) a subject . U به موضوعی شاخ وبرگ دادن
to sit U درباره موضوعی جلسه کردن
to e. a person an a subject U کسی را در موضوعی راهنمایی کردن
To smell out something. U از موضوعی بو بردن (اطلاع یافتن )
object oriented programming language U زبان برنامه نویسی موضوعی
the question referred to above U موضوعی که در بالا بدان اشاره شد
To discuss a question with someone . U موضوعی را با کسی مطرح کردن
ring a bell <idiom> U یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
To deliberately fudge the issue . To gloss it over . U موضوعی را ماست مالی کردن
To drag out an affair . To go on and on . موضوعی را کش دادن [بدرازا کشاندن]
rule [on something] U دستور [در] [مورد] [برای] موضوعی
rule [on something] U حکم [در] [مورد] [برای] موضوعی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
rogatory commission U موضوعی را ازمحکمهای به دادگاه دیگراحاله کردن
to harp on a subject U زیادموضوعی راطول دادن به موضوعی چسبیدن
seminar U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
experts U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
seminars U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
superfix U تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن
to row back <idiom> <verb> U عقب کشیدن [از موضوعی در مقابل حریف]
ignorance of the face is a good defence U جهل موضوعی دفاع محسوب میشود
to backtrack <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
to get a general idea of something U فهمیدن موقعیتی [موضوعی] به طور کلی
to row back <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
to argue the case for [against] something U بطرفداری از [برضد ] موضوعی استدلال کردن
to argue for [against] something U بطرفداری از [برضد ] موضوعی استدلال کردن
submission U موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
expert U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
to backtrack <idiom> <verb> U عقب کشیدن [از موضوعی در مقابل حریف]
to paint a rosy picture of something U امیدوارانه به چیزی [موضوعی] نگاه کردن
electronic U موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
When wI'll the matter come up for discussion ? U موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
point of honour U موضوعی که شرف ادمی وابسته بان است
talk out U بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
to linger on a subject U روعی موضوعی درنگ کردن یامعطل شدن
to put somebody in a backwater U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside U کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
terminator U موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
endless knots U طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
to drag in a subject U موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
cognizance U ابلاغ رسمی حق یا اختیارقانونی برای تعقیب موضوعی از مجاری قضائی
selector U وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
selectors U وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
leiwen U لی وان [در اصطلاح به معنی رعد می باشد و نگاره آن در حواشی فرش های چین بکار می رفته است.]
deep motif U نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
approval U توافقنامهای که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
approval U متنی که نشان میدهد یک موضوعی به طور رسمی پذیرفته شده است
sainak U سایناک [نوعی نگاره در فرش های ترکمن که نمادی از شاخ قوچ را نشان میدهد و در حواشی بافته می شود.]
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
rogue value U موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
daffodil design U طرح گل نرگس زرد [این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.]
S-border U حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
Tekke motife U نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
quatrefoil U چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
arabesque [Eslimi] U طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
sampler U واگیره [تکرار طرح در متن فرش جهت پوشش کل زمینه. در واگیره یا از مشابه بته جقه و یا نگاره های مختلف استفاده می شود.]
trefoil design U طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
entities U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entity U موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
make a diplomatic representation U به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
rose motif U نگاره گل رز [در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
dismiss U منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
dismissing U منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
dismisses U منفصل کردن موضوعی را مختومه کردن
Ultimedia U موضوعی در چند رسانهای در IBM که صوت و تصویر و ویدیو و متن را ترکیب میکند و سخت افزار لازم برای اجرا را مشخص میکند
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
Temerchin motife U نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
salor U سالور [از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
hands of Fatima U طرح دستان فاطمه [نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
what is the matter U جه خبر است چه موضوعی است چیست چه شده است
pictorial rug U قالیچه های تصویری [قالیچه های پرتره] [در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
khatayi U طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
illuminate U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminates U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminating U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com