English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
miscellanist U نویسنده مطالب مختلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
penster U نویسنده بویژه نویسنده مزدور
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis U همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocates U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous U مختلف الجنس و مختلف النوع
profile U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
petitioning creditor U مطالب
varia U مطالب گوناگون
discussions U تشریح مطالب
antilogy U تناقض مطالب
discussion U تشریح مطالب
refersher course U دوره یاداوری مطالب
outlining U خلاصه رئوس مطالب
outlines U خلاصه رئوس مطالب
front page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
syllabus U رئوس مطالب برنامه
outlined U خلاصه رئوس مطالب
miscellany U مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellanies U مجموعهای از مطالب گوناگون
outline U خلاصه رئوس مطالب
recapitulations U تکرار رئوس مطالب
syllabuses U رئوس مطالب برنامه
front-page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
recapitulation U تکرار رئوس مطالب
epitome U خلاصه رئوس مطالب
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
recapitulated U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulating U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating U رئوس مطالب را دوره کردن
precis U خلاصه رئوس مطالب تلخیص
recapitulated U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulate U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulate U رئوس مطالب را تکرار کردن
for the rest U اما در باره باقی مطالب
concordance U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
concordances U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
shockers U مطالب مهیج تحریک کننده
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
shocker U مطالب مهیج تحریک کننده
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
glasnost U سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
copywriters U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriter U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
bathos U تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
demodulate U از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
journalese U بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
differentiation U فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
quill driver U نویسنده
writers U نویسنده
author U نویسنده
wordsmith U نویسنده
authors U نویسنده ها
penwoman U زن نویسنده
penman U نویسنده
authoress U نویسنده زن
scribbler U نویسنده بد
scrivener U نویسنده
writers U نویسنده ها
craftsman U نویسنده
craftsmen U نویسنده
composers U نویسنده
the present writer U نویسنده
composer U نویسنده
writer U نویسنده
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
devils U نویسنده مزدور
devil U نویسنده مزدور
author U نویسنده موسس
drafter U نویسنده پیام
fantast U نویسنده خیالپرست
garreteer U نویسنده بی نوا
hacked U نویسنده مزدور
neoteric U نویسنده تازه
hacks U نویسنده مزدور
technical writer U نویسنده فنی
hack U نویسنده مزدور
report writer U نویسنده گزارش
tragi comedy U نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
encyclopaedist U نویسنده دایره المعارف
idem U همان نویسنده در همانجا
librettists U نویسنده اشعار اپرا
pen name U نام مستعار نویسنده
headliner U نویسنده سرمقاله روزنامه
pen-name U نام مستعار نویسنده
pen-names U نام مستعار نویسنده
librettist U نویسنده اشعار اپرا
mannerisms U سبک بخصوص نویسنده
mannerism U سبک بخصوص نویسنده
hagiologist U نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
matthew U نویسنده انجیل متی
to make good as a writer U نویسنده موفقی شدن
auctorial U منسوب به نویسنده یا مولف
reporter U جمله ساز نویسنده ناصادق
nomographer U نویسنده کتاب درباره
authorial U موبوط به مصنف یا نویسنده
bel esprit U سخنران یا نویسنده باذوق
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
He fabcies himself as a writer (author). U به خیال خودش نویسنده است
hagiographer U نویسنده شرح حال مقدسین
comedist U نویسنده نمایشهای خنده دار
wanted clerks U دبیر یا نویسنده لازم است
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
city editor U نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
phraseologist U جمله ساز نویسنده ناصادق
memorialist U نویسنده یاد بود یا لوحه
posthumous U منتشر شده پس از مرگ نویسنده
magazin U نویسنده مقاله برای مجله
Autocue U دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
dramaturge U نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
belletrist U نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
tragedian U نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
His presentation was actually just a recital of names, places, and dates. U مطالب ارایه شده او [مرد] در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
heading U تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
free lance U مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
headings U تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
interactive U سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
covering letter U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
publicist U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicists U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
liter any executor U کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
jude U یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
symbolist U نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
holotype U نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
Tendentious articles and remarks . U مطالب واظهارات غرض آمیز ( غرض آلود )
exchange of notes U نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
copyright U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyright U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
'The Catcher in the Rye' [by Salinger / work title] U ! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت ! [نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
copyright U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyrights U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
high lights U موضوعات مهم مطالب مهم
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
shareware U نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
off U مختلف
dissimilar U مختلف
disparate U مختلف
varying U مختلف
sundry U مختلف
various U مختلف
diverse U مختلف
miscellaneous U مختلف
variegated U مختلف
divergent U مختلف
discrepant U مختلف
variant U گوناگون مختلف
variously U بطور مختلف
polyphyletic U مختلف الاجداد
half caste U ازنژاد مختلف
diverse U مختلف مخالف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com