Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
encyclopaedist
U
نویسنده دایره المعارف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
encyclopedias
U
دایره المعارف
encyclopedia
U
دایره المعارف
encyclopaedias
U
دایره المعارف
encyclopaedia
U
دایره المعارف
encyclopaedic
U
وابسته به دایره المعارف جامع
encyclopaedical
U
وابسته به دایره المعارف جامع
encyclopaedism
U
اصول نویسندگان دایره المعارف
encyclopedist
U
دارای معلومات جامع دایره المعارف نویس
penster
U
نویسنده بویژه نویسنده مزدور
epicycloid
U
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant
U
ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
cyclopaedia
U
دائره المعارف
cyclopedia
U
دائره المعارف
cyclopedic
U
وابسته به دائره المعارف
epicycle
U
دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
wordsmith
U
نویسنده
writer
U
نویسنده
composers
U
نویسنده
author
U
نویسنده
composer
U
نویسنده
craftsmen
U
نویسنده
scribbler
U
نویسنده بد
authors
U
نویسنده ها
penwoman
U
زن نویسنده
penman
U
نویسنده
writers
U
نویسنده
quill driver
U
نویسنده
writers
U
نویسنده ها
the present writer
U
نویسنده
authoress
U
نویسنده زن
craftsman
U
نویسنده
scrivener
U
نویسنده
drafter
U
نویسنده پیام
fantast
U
نویسنده خیالپرست
garreteer
U
نویسنده بی نوا
hack
U
نویسنده مزدور
hacked
U
نویسنده مزدور
hacks
U
نویسنده مزدور
devils
U
نویسنده مزدور
report writer
U
نویسنده گزارش
neoteric
U
نویسنده تازه
author
U
نویسنده موسس
technical writer
U
نویسنده فنی
devil
U
نویسنده مزدور
quadrant
U
ربع دایره ربع محیط دایره
mannerism
U
سبک بخصوص نویسنده
idem
U
همان نویسنده در همانجا
to make good as a writer
U
نویسنده موفقی شدن
pen-names
U
نام مستعار نویسنده
pen name
U
نام مستعار نویسنده
pen-name
U
نام مستعار نویسنده
authorial
U
موبوط به مصنف یا نویسنده
mannerisms
U
سبک بخصوص نویسنده
reporter
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
matthew
U
نویسنده انجیل متی
headliner
U
نویسنده سرمقاله روزنامه
bel esprit
U
سخنران یا نویسنده باذوق
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
librettist
U
نویسنده اشعار اپرا
librettists
U
نویسنده اشعار اپرا
hagiologist
U
نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
nomographer
U
نویسنده کتاب درباره
auctorial
U
منسوب به نویسنده یا مولف
city editor
U
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
comedist
U
نویسنده نمایشهای خنده دار
He fabcies himself as a writer (author).
U
به خیال خودش نویسنده است
posthumous
U
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
wanted clerks
U
دبیر یا نویسنده لازم است
screenwriter
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenwriters
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
magazin
U
نویسنده مقاله برای مجله
memorialist
U
نویسنده یاد بود یا لوحه
hagiographer
U
نویسنده شرح حال مقدسین
phraseologist
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
belletrist
U
نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
dramaturge
U
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
monographist
U
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
tragedian
U
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
headings
U
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
heading
U
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
free lance
U
مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
think piece
U
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
interactive
U
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
publicist
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
liter any executor
U
کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
symbolist
U
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
publicists
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
jude
U
یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
copyright
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
sphere
U
دایره
circuits
U
دایره
division
U
دایره
circles
U
دایره
rhomb
U
دایره
agencies
U
دایره
field
U
دایره
circuit
U
دایره
department
U
دایره
recurring curve
U
دایره
disk
U
دایره
agency
U
دایره
spheres
U
دایره
Dingbat
U
دایره
rondelle
U
دایره
tambourines
U
دایره
tambourine
U
دایره
departments
U
دایره
fields
U
دایره
roundel
U
دایره
fielded
U
دایره
roundle
U
دایره
compass
U
دایره
subdivision
U
دایره
divisions
U
دایره
circle
U
دایره
circling
U
دایره
rondel
U
دایره
disks
U
دایره
circled
U
دایره
vertical circle
U
دایره قائم
pitch circle
U
دایره گام
circular arc
U
کمانی از دایره
color circle
U
دایره رنگها
colure
U
دایره متقاطعه
turning circle
U
دایره گردش
pericycle
U
دایره محیطیه
gyre
U
گردش دایره
quadrant
U
ربع دایره
cirque
U
دایره کوچک
quadrant
U
چهار یک دایره
timbrel
U
دایره زنگی
orbiculate
U
دایره وار
stress circle
U
دایره تنش
spheral
U
بشکل دایره
eclipic
U
دایره البروج
hemicycle
U
نیم دایره
ecliptic
U
دایره البروج
small circle
U
دایره صغیره
half round
U
نیم دایره
growth ring
U
دایره رشد
growth ring
U
دایره سالیانه
semi circle
U
نیم دایره
equinoctial colure
U
دایره اعتدال
semidiameter
U
شعاع دایره
hour circle
U
دایره ساعتی
north circle
U
دایره شمالگان
cycloidal
U
وابسته به دایره
mohr's circle
U
دایره مور
mohr's circle
U
دایره موهر
cyclometer
U
دایره سنج
rhumb
U
دایره افقی
diallist
U
دایره ساز
discobolus
U
دایره انداز
diffusion circle
U
دایره پخش
orbicularly
U
دایره وار
great circle
U
دایره عظیمه
tactile circle
U
دایره بساوشی
sextant
U
یک ششم دایره
circumference
U
محیط دایره
circumferences
U
محیط دایره
branches
U
دایره قسمت
fascia
U
دایره زنگی
fascias
U
دایره زنگی
compass
U
وسعت دایره
limb
U
دایره مدرج
limbs
U
دایره مدرج
sector
U
قطاع دایره
sectors
U
قطاع دایره
round
U
دایره وار
diameters
U
قطر دایره
diameter
U
قطر دایره
meridians
U
دایره نیمروز
meridians
U
دایره طول
meridian
U
دایره نیمروز
section
U
گروه دایره
sections
U
گروه دایره
meridian
U
دایره طول
tambourine
U
دایره زنگی
tambourines
U
دایره زنگی
perimeter
[circumference]
of a circle
U
محیط دایره
circular
U
دایره وار
lobes
U
دایره سازی
lobe
U
دایره سازی
chord
U
وتر دایره
domains
U
حوزه دایره
adjutant general
U
دایره پرسنل
domain
U
حوزه دایره
azimuth circle
U
دایره سمتیه
roundest
U
دایره وار
cash office
U
دایره صندوق
center circle
U
دایره میانی
encyclopedic
U
دایره المعارفی
radius
U
شعاع دایره
circlet
U
دایره کوچک
circlets
U
دایره کوچک
branch
U
دایره قسمت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com