Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dramaturge
U
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the drama
U
تصنیف داستانهای نمایشی
penster
U
نویسنده بویژه نویسنده مزدور
storybook
U
وابسته به داستانهای این نوع کتابها
catastasis
U
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
expository
U
نمایشی
flashier
U
نمایشی
flashiest
U
نمایشی
flashy
U
نمایشی
scenic
U
نمایشی
dramatically
U
نمایشی
exhibitive
U
نمایشی
showdown
U
نمایشی
epideictic
U
نمایشی
dramatic
U
نمایشی
showdowns
U
نمایشی
performing arts
U
هنرهای نمایشی
ideogramic
U
نمایشی تجسمی
hot dogging
U
عملیات نمایشی
false arch
U
قوس نمایشی
stagy
U
نمایشی صحنهای
expositive
U
نمایشی نمایشگاهی
ideogrammic
U
نمایشی تجسمی
figure skating
U
یخ بازی نمایشی
demonstration effect
U
اثر نمایشی
representative arts
U
فنون نمایشی
demo
U
نمونه نمایشی
display architecture
U
معماری نمایشی
amphibious demonstration
U
عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious demonstration
U
عملیات اب خاکی نمایشی
traverses
U
حرکت نمایشی اسب
traversing
U
حرکت نمایشی اسب
traverse
U
حرکت نمایشی اسب
display menu
U
فهرست انتخاب نمایشی
performing
U
وابسته به هنرهای نمایشی
academic assault
شمشیر بازی نمایشی
demonstrability
U
نمایشی نمایش دادنی
mock up
U
نمونه نمایشی کالا
traversed
U
حرکت نمایشی اسب
showboat
U
نمایشی بازی کردن
composer
U
نویسنده
authoress
U
نویسنده زن
craftsmen
U
نویسنده
the present writer
U
نویسنده
craftsman
U
نویسنده
penman
U
نویسنده
scribbler
U
نویسنده بد
author
U
نویسنده
wordsmith
U
نویسنده
authors
U
نویسنده ها
composers
U
نویسنده
quill driver
U
نویسنده
scrivener
U
نویسنده
writers
U
نویسنده ها
penwoman
U
زن نویسنده
writers
U
نویسنده
writer
U
نویسنده
problem plav
U
نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
international demonstration effect
U
اثر نمایشی بین المللی
exhibition game
U
بازی نمایشی به نفع خیریه
to put over a play
U
موافق بدادن نمایشی شدن
hacked
U
نویسنده مزدور
author
U
نویسنده موسس
report writer
U
نویسنده گزارش
hack
U
نویسنده مزدور
technical writer
U
نویسنده فنی
devils
U
نویسنده مزدور
devil
U
نویسنده مزدور
garreteer
U
نویسنده بی نوا
fantast
U
نویسنده خیالپرست
hacks
U
نویسنده مزدور
neoteric
U
نویسنده تازه
drafter
U
نویسنده پیام
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
monopolylogue
U
نمایشی که در ان یک تن عهده دارچند بخش است
librettist
U
نویسنده اشعار اپرا
auctorial
U
منسوب به نویسنده یا مولف
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
matthew
U
نویسنده انجیل متی
mannerisms
U
سبک بخصوص نویسنده
reporter
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
authorial
U
موبوط به مصنف یا نویسنده
bel esprit
U
سخنران یا نویسنده باذوق
librettists
U
نویسنده اشعار اپرا
pen-names
U
نام مستعار نویسنده
encyclopaedist
U
نویسنده دایره المعارف
pen-name
U
نام مستعار نویسنده
pen name
U
نام مستعار نویسنده
mannerism
U
سبک بخصوص نویسنده
nomographer
U
نویسنده کتاب درباره
hagiologist
U
نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
headliner
U
نویسنده سرمقاله روزنامه
idem
U
همان نویسنده در همانجا
to make good as a writer
U
نویسنده موفقی شدن
varieties
U
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
showdowns
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdown
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
variety
U
نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
magazin
U
نویسنده مقاله برای مجله
screenwriters
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
comedist
U
نویسنده نمایشهای خنده دار
city editor
U
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
memorialist
U
نویسنده یاد بود یا لوحه
screenwriter
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
posthumous
U
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
hagiographer
U
نویسنده شرح حال مقدسین
wanted clerks
U
دبیر یا نویسنده لازم است
He fabcies himself as a writer (author).
U
به خیال خودش نویسنده است
phraseologist
U
جمله ساز نویسنده ناصادق
colours
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colour
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
belletrist
U
نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
monographist
U
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
tragedian
U
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
tragi comedy
U
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
headings
U
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
free lance
U
مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
think piece
U
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
heading
U
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
interactive
U
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
colour
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
mosaic
U
حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
It was an enjoyable performance, if less than ideal.
U
این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
colours
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
thin window display
U
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
ethic
U
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
publicists
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
symbolist
U
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
jude
U
یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
liter any executor
U
کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
publicist
U
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
dramatic monologue
U
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
copyrights
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyright
U
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
trick ski
U
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
multiviewports
U
صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
flat
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest
U
صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
presentation graphics
U
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
monitored
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
copyrights
U
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyright
U
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
'The Catcher in the Rye'
[by Salinger / work title]
U
! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت !
[نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
copyright
U
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyrights
U
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
contra preferentum rule
U
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
bakuninism
U
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
analogues
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue
U
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
quasi
U
شبیه
simile
U
شبیه
papilionaceous
U
شبیه
similes
U
شبیه
anthoid
U
شبیه به گل
analogous
U
شبیه
pygidial
U
شبیه دم
similar
<adj.>
U
شبیه
alike
<adj.>
U
شبیه
related
<adj.>
U
شبیه
akin
<adj.>
U
شبیه
similar to that
U
شبیه به ان
similiar
U
شبیه
simulant
U
شبیه
like
<adj.>
U
شبیه
personator
U
شبیه
near
U
شبیه
medal
U
شبیه
imitations
U
شبیه
luteous
U
شبیه گل
nearer
U
شبیه
nearest
U
شبیه
makes
U
شبیه
nearing
U
شبیه
imitation
U
شبیه
medals
U
شبیه
similar
U
شبیه
make
U
شبیه
nears
U
شبیه
more like;most like
U
شبیه تر
feathery
U
شبیه به پر
womanlike
U
شبیه زن
near-
U
شبیه
neared
U
شبیه
wifelike
U
شبیه زن
fiddleback
U
شبیه کمانچه
for all the world like
U
کاملا` شبیه
molluscoid
U
شبیه نرم تن
lilied
U
شبیه سوسن
goosy
U
شبیه غاز
limacine
U
شبیه نرم تن
plexiform
U
شبکهای شبیه رگ
fiddleback
U
شبیه ویولون
lupine
U
شبیه گرگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com