Perdic | نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	glassine U	نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	crystalline U	شفاف
	overlay U	شفاف
	clears U	شفاف
	lucid U	شفاف
	crystal U	شفاف
	crystals U	شفاف
	overlaying U	شفاف
	overlays U	شفاف
	clearest U	شفاف
	clearer U	شفاف
	pellucid U	شفاف
	transpicuous U	شفاف
	perspicuous U	شفاف
	clear U	شفاف
	translucid U	شفاف
	clear ice U	یخ شفاف
	transparency U	شفاف
	glaze ice U	یخ شفاف
	diaphanous U	شفاف
	nitid U	شفاف
	transparent U	شفاف
	hyaline U	شفاف
	transparencies U	شفاف
	transparently U	شفاف
	semiopaque U	نیمه شفاف
	fluoresce U	شفاف شدن
	transparent color U	رنگ شفاف
	black ice U	یخ شفاف روی اب
	sleekest U	صاف شفاف
	semigloss U	نیمه شفاف
	sleek U	صاف شفاف
	sleeker U	صاف شفاف
	semitranslucent U	نیمه شفاف
	semitransparent U	نیمه شفاف
	transluscent U	نیم شفاف
	clear varnish U	لاک شفاف
	lucidity U	شفاف بودن
	translucent U	نیمه شفاف
	translucent U	نیم شفاف
	sharp picture U	تصویر شفاف
	amorphous U	غیر شفاف
	opaque U	غیر شفاف
	clear picture U	تصویر شفاف
	sharp image U	تصویر شفاف
	shellac U	لاک شفاف
	clear U	شفاف زدودن
	hyaloid U	زجاجی شفاف
	translucid U	شفاف کننده
	clearer U	شفاف زدودن
	clearest U	شفاف زدودن
	clears U	شفاف زدودن
	tumbler U	لیوان [شفاف]
	elucidating U	توضیح دادن شفاف
	elucidates U	توضیح دادن شفاف
	elucidated U	توضیح دادن شفاف
	elucidate U	توضیح دادن شفاف
	fluoroscope U	صفحه شفاف رادیوسکپی
	Cellophane U	لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
	dioptrics U	مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
	celluloid U	لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور
	canopy U	پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
	xerophthalmia U	خشک و غیر شفاف شدن ملتحمه چشم
	to see through U	از بین چیزی مات [غیر شفاف] دیدن
	iceland spar U	کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
	canopies U	پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
	map template U	صفحه شفاف مخصوص نصب روی نقشه
	oil dent U	شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
	iceneedle U	یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
	acrylic U	پلاستیک ترموست شفاف ازجنس استرهای پلیمریزه اسیدهای اکریلیک
	Perspex U	خانوادهای از پلاستیکها که بعنوان شیشه یا پلاستیکهای شفاف و نوگذران در هواپیماکاربرد فراوان دارد
	alabaster U	[کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
	air cooled oil cooler U	نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
	rice paper U	کاغذ نازک
	onion skin U	یکجور کاغذ نازک
	onionskin U	کاغذ نازک زرورق
	foreign letter paper U	کاغذ چاپاری نازک
	oil passage U	عبور روغن
	oxford india paper U	یکجور کاغذ نازک چاپ کردنی
	slotting U	مجرای عبور روغن
	slots U	مجرای عبور روغن
	slot U	مجرای عبور روغن
	eye-form U	[شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
	throttling U	پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
	throttle U	پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
	throttling shaft U	میله نافم عبور روغن
	throttles U	پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
	throttled U	پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
	hyaline cartilage U	غضروف شفاف غضروف هیالن
	rounded U	گرد شده شفاف شده
	jam nut U	نوعی مهره قفلی نازک
	slewing rate U	نرخ عبور یک کاغذ سفید ازمیان چاپگر
	sequential U	نوعی کامپیوتر که باید هر دستورکامل شود پیش از اینکه بعدی شروع شود وبنابراین نمیتواند پردازش همزمان را مدیریت کند
	ports U	انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
	camphor oil U	نوعی روغن
	clears U	روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
	clearest U	روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
	clearer U	روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
	clear U	روشن کردن صاف کردن شفاف کردن
	shed stick U	چوب هاف [چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
	ashless dispersant oil U	نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
	over the shoulder bombing U	نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
	sprocket feed U	محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
	mohair U	کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
	tractor feed U	روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
	cottage contract U	نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
	friction feed U	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
	thermal U	نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
	grayfish U	نوعی ماهی روغن سگ ماهی
	submachinegun U	مسلسل خودکار یانیمه خودکار
	oil U	روغن کاری کردن روغن ساختن
	oiling U	روغن کاری کردن روغن ساختن
	oils U	روغن کاری کردن روغن ساختن
	skips U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	sheets U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	skipped U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	sheet U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	skip U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	LCD U	چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
	plotter U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	plotters U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	sprocket holes U	مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
	illiterate U	که نمیتواند بخواند
	NCR paper U	کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
	creosoted U	روغن قیر روغن قطران
	oil can U	حلب روغن , روغن دان
	cutting oil U	روغن سردکننده روغن برش
	creosotes U	روغن قیر روغن قطران
	creosoting U	روغن قیر روغن قطران
	creosote U	روغن قیر روغن قطران
	fixes U	آن نمیتواند تغییر کند
	fix U	آن نمیتواند تغییر کند
	wading crossing U	عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
	an ill quarrels with his tool U	نمیتواند برقصد میگویدزمینش کج است
	queen can do no wrong U	ملکه نمیتواند خطا کند
	energy transition U	عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
	flows U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flowed U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flow U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	nemo agit in seipsum U	هیچ کس نمیتواند علیه خوداقامه دعوی کند
	nemo potest esse simul actor et judex U	هیچ کس نمیتواند در ان واحد قاضی و مدعی باشد
	he is unable to speak U	ازسخن گفتن عاجزاست نمیتواند سخن بگوید
	pages U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	paged U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	page U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	scratch paper U	کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
	nemo dat quod non habet U	هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
	rejection U	خطای اسکنرکه نمیتواند یک حرف را بخواند وحرف خالی را میکند
	acatalectic U	قاضی یاشخصی که نمیتواند به صحت امری اطمینان حاصل کند
	interrupt U	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
	interrupts U	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
	interrupting U	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
	cable weft U	پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
	fire bee U	نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
	output U	که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
	outputs U	که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
	res inter alios U	debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
	toner U	که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
	self- U	سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
	feed U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	feeds U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	bittersweet U	نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
	blow-up U	توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
	blow-ups U	توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
	blow up U	توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
	sidelay U	تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
	snookered U	وضع گوی که بازیگر نمیتواند مستقیما به گوی موردنظر ضربه بزند
	novatio non presumiter U	تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
	peripheral U	UPC که نمیتواند دستورات را با سرعت طبیعی اجرا کند به علت رسانه جانبی کند
	asses' ears U	نوعی گوشه [نوعی شاخه]
	dumb terminal U	وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
	traffic post U	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
	defacto recognition U	شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
	send only device U	دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
	tender U	نازک
	tendered U	نازک
	soft hearted U	نازک دل
	soft-hearted U	نازک دل
	frailest U	نازک
	slimming U	نازک
	slims U	نازک
	softhearted U	نازک دل
	tendering U	نازک
	fine U	نازک
	tenderhearted U	دل نازک
	gossamer U	نازک
	tender hearted U	دل نازک
	fined U	نازک
	finest U	نازک
	tender hearted U	نازک دل
	svelt U	نازک
	tenderest U	نازک
	tenuous U	نازک
	young ice U	یخ نازک
	perone U	نازک نی
	tinnily U	نازک
	fragile U	نازک
	touchier U	دل نازک
	touchiest U	دل نازک
	touchy U	دل نازک
	papyraceous U	نازک