English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
kelvin tube U لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
pitot pressure U فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
dipsticks U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
kabal U قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
micrometer caliper U پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
line gauge U وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
wire gauge U مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
hot wire ammeter U نوعی وسیله اندازه گیری جریان
leno U یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
monochord U الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
amalgams U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
viscosimeter U وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
point size U برای اندازه گیری نوع یا متن
densitometer U وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
decibels U واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
decibel U واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
instrument for absolute measurement U دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
areas U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
component efficiency U میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
engineering units U واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
caliper U پرگار اهنی اندازه گیر
skiascope U اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
lips U واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
hygrograph U دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
Dhrystone benchmark U سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher U دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
compensator U ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
grey scale U سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
resolving power U اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
apostrophe U که درموارد زیر بکار میرود
apostrophes U که درموارد زیر بکار میرود
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
fuller's earth U خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lakh U سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
lampron U چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
barns U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
crosse U چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
bay leaf U برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
baby siphon U سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
nuggar U بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
aniseed U تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
baseboard U چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
calipers U پرگار برای سنجش
the smoking gun U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
mashy U نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
Molotov cocktail U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
in flagrante delicto U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
Molotov cocktails U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
thyratron U پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
ieee U که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
toluene U مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
distemper U ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
goggles U عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
jelutong U ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
nitrobenzene U ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
hi U فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
cellulose acetate U ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
alto-rilievo U [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
ruler U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
steeve U خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
half thickness U ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
stroked U یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke U یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroking U یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
strokes U یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
design stress resultant U تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
lobworm U بزرگ که درماهی گیری بکار میبرند
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
dimension U اندازه گیری
commensurateness U اندازه گیری
mensuration U اندازه گیری
dimensions U اندازه گیری
measurment U اندازه گیری
measuring bridge U پل اندازه گیری
gaging U اندازه گیری
measurer U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
measurement U اندازه گیری
measure U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
module U اندازه گیری
modules U اندازه گیری
measurements U اندازه گیری
mental measurement U اندازه گیری روانی
measuring well U چاه اندازه گیری
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
font metric U اندازه گیری فونت
telemetry U اندازه گیری ازدور
method of measurment U طریقه اندازه گیری
method of measurment U متد اندازه گیری
measuring method U طریقه اندازه گیری
final measurement U اندازه گیری نهایی
mensurability U قابلیت اندازه گیری
telemetering U اندازه گیری از دور
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
measuring relay U رله اندازه گیری
tapeline U مترمخصوص اندازه گیری
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
metrology U علم اندازه گیری
gad U اندازه گیری طول
resizing U اندازه گیری مجدد
measure U اندازه گیری کردن
precision U اندازه گیری دقیق
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
metre U وسیله اندازه گیری
measurability U قابلیت اندازه گیری
metres U وسیله اندازه گیری
measurable U قابل اندازه گیری
measuring U درخور اندازه گیری
instrument transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument autotransformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument U الات اندازه گیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com