Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rivnut
U
نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stalky
U
باساقه
wounds
U
رزوه شده .
wounding
U
رزوه شده .
wound
U
رزوه شده .
turnbuckle
U
مهره رزوه دار
thread
U
رزوه شیارداخل پیچ ومهره
die
U
با حدیده وقلاویز رزوه کردن
threads
U
رزوه شیارداخل پیچ ومهره
clevis pin
U
پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
grip length
U
طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
tubulous
U
لولهای
fistulous
U
لولهای
tubiform
U
لولهای
pipelines
U
لولهای
fistular
U
لولهای
cylindrical
U
لولهای
tubulose
U
لولهای
pipeline
U
لولهای
tubular
U
لولهای
cannulate
U
لولهای
pipy
U
لولهای
cannulated
U
لولهای
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
tulip valve
U
سوپاپ لولهای
pipe aqueduct
U
اباره لولهای
tubular
U
لولهای شکل
twingun
U
توپ دو لولهای
bore hole
U
چاه لولهای
pipe aqueduct
U
ناو لولهای
pipe culvert
U
ابگذر لولهای
pipe organ
U
ارغنون لولهای
poppet valve
U
سوپاپ لولهای
false key
U
خار لولهای
four way
U
چهار لولهای
salver shaped
U
لولهای شکل
salverform
U
لولهای شکل
pipe outlet
U
ابگیر لولهای
spars
U
الوار لولهای
barrel outlet
U
ابگیر لولهای
barrel drop
U
ابشار لولهای
roll paper
U
کاغذ لولهای
tubular rivet
U
پرچ لولهای
tubularity
U
حالت لولهای
tube well
U
چاه لولهای
tubular capacitor
U
خازن لولهای
tubular condenser
U
خازن لولهای
tubular mast
U
دکل لولهای
tubular well
U
چاه لولهای
tubular pole
U
دکل لولهای
tubular radiator
U
رادیاتور لولهای
tubular shaft
U
محور لولهای
tubular scaffold
U
داربست لولهای
spar
U
الوار لولهای
sparred
U
الوار لولهای
tube insulator
U
مقره لولهای
dash pot
U
کمک فنر لولهای
tubal
U
لوله رحم لولهای
pipe sand trap
U
ماسه گیر لولهای
three gun picture tube
U
لامپ تصویر سه لولهای
tricolor picture tube
U
لامپ تصویر سه لولهای
to pull at a pipe
U
با کوشش اب از لولهای کشیدن
pipestill
U
دستگاه تقطیر لولهای
multiple gun
U
توپ چند لولهای
tubulure
U
دریچه کوچک لولهای
tubular steel scaffold
U
داربست لولهای فولادی
single gun color tube
U
لامپ تصویر تک لولهای
tubular transmission shaft
U
محور انتقال لولهای
tubulose
U
دارای گلهای کوچک لولهای
tubulous
U
دارای گلهای کوچک لولهای
drainpipes
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulation
U
شکل لوله ترتیب لولهای
drainpipe
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
tubulifloral
U
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
ac fittings
U
رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
tubuliferous
U
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
bound barrel
U
لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
ontos
U
تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
parotid duct
U
لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
teleprinters
U
کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
teleprinter
U
کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
pitot tube
U
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
cherry rivet
U
پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
duct
U
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
tubulate
U
لولهای کردن لوله دار کردن
multiple
U
مضاعف چند ردیفه چند لولهای
generic
U
نوعی
some kind
[of]
U
یک نوعی
[از]
fellow feeling
U
حس هم نوعی
typical
U
نوعی
a kind
[of]
U
نوعی
[از]
cutters
U
نوعی کرجی
camphor oil
U
نوعی روغن
plylogeny
U
پدیدایی نوعی
petard
U
نوعی بمب
calvados
U
نوعی عرق
kenning
U
نوعی استعاره
taffy
U
نوعی اب نبات
phylogenesis
U
پدیدایی نوعی
cod
U
نوعی ماهی
chiffon
U
نوعی کیک
clove hitch
U
نوعی گره
auks
U
نوعی پنگوئن
auk
U
نوعی پنگوئن
cocker spaniel
U
نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniels
U
نوعی سگ پاکوتاه
some kind of sickness
U
یک نوعی از بیماری
broccoli
U
نوعی گل کلم
brocoli
U
نوعی گل کلم
catatonia
U
نوعی جنون
patent anchor
U
نوعی لنگر
copal
U
نوعی رزین
peanoforte
U
نوعی پیانو
cole
U
نوعی کلم
cane brake
U
نوعی ازعلف
cutter
U
نوعی کرجی
pecker
U
نوعی کلنگ
airedale
U
نوعی سگ خرمایی
charade
U
نوعی بازی
charade
U
نوعی معما
albacore
U
نوعی زیردریایی
acaleph
U
نوعی صدف
tweed
U
نوعی فاستونی
rutabaga
U
نوعی کلم
tipping
U
نوعی اسکی
tip
U
نوعی اسکی
cowry
U
نوعی کس گربه
greyhound
U
نوعی تازی
greyhounds
U
نوعی تازی
typical sample
U
نمونه نوعی
another guess
U
نوعی دیگر
aerocommander
U
نوعی هواپیما
colts
U
نوعی طپانچه
colt
U
نوعی طپانچه
cutlass
U
نوعی قمه
type tests
U
ازمایشهای نوعی
bandora
U
نوعی سه تار
bills
U
نوعی شمشیرپهن
bill
U
نوعی شمشیرپهن
cowries
U
نوعی کس گربه
cowrie
U
نوعی کس گربه
stock saddle
U
نوعی زین
bowknot
U
نوعی گره
slip joint pliers
نوعی انبردست
poniter
U
نوعی سگ شکار ی
plug key
نوعی کلید
pitchblende
U
نوعی اورانیت
crapping
U
نوعی قمار
crapped
U
نوعی قمار
crap
U
نوعی قمار
ragweed
U
نوعی ابروسیا
bulldog
U
نوعی سگ بزرگ
bulldogs
U
نوعی سگ بزرگ
cutlasses
U
نوعی قمه
blintz
U
نوعی شیرینی
blintze
U
نوعی شیرینی
blocking capacitor
U
نوعی خازن
blood knot
U
نوعی گره
mixers
U
نوعی خط دفاعی
mixer
U
نوعی خط دفاعی
bodkin
U
نوعی جوالدوز
rear crotch and near arm
U
نوعی کنده رو
bandore
U
نوعی سه تار
calash
U
نوعی درشکه
marc
U
نوعی عرق
eulachon
U
نوعی ماهی
typical
U
نمونه نوعی
mapes
U
نوعی پرش با یک پا
goggle eye
U
نوعی ماهی
manta
U
نوعی ردا
feist
U
نوعی سگ کوچک
goldeneye
U
نوعی مرغابی
marquise
U
نوعی گلابی
lutestring
U
نوعی پروانه
stoutest
U
نوعی ابجو
stouter
U
نوعی ابجو
stout
U
نوعی ابجو
easter lily
U
نوعی سوسن
cowslips
U
نوعی پامچال
cowslip
U
نوعی پامچال
elecampane
U
نوعی شیرینی
mastic
U
نوعی درزبند
kb 0
U
نوعی هواپیماست
gabbro
U
نوعی سنگ
gannister
U
نوعی کوارتزپست
rusk
U
نوعی بیسکویت
rusks
U
نوعی بیسکویت
chihuahuas
U
نوعی سگ کوچک.
chihuahua
U
نوعی سگ کوچک.
lithomarge
U
نوعی کائولین
lustring
U
نوعی پروانه
garden heiliotrope
U
نوعی سمنه
gazehound
U
نوعی سگ شکاری
fireman's carry from kneeling position
U
نوعی یک دست و یک پا
fireweed
U
نوعی کاهو
saint bernard
U
نوعی سگ بزرگ
barnacle
U
نوعی صدف
chowder
U
نوعی ابگوشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com