English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coarse mine U نوعی مین دریایی با حساسیت کم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
williamson turn U نوعی مانور دریایی
loggerhead U نوعی اردک دریایی
sky hawk U نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
gulfweed U نوعی جلبک یا علف دریایی
aerobee U نوعی راکت تجسسی دریایی
aeolus U نوعی راکت صوتی دریایی
tiger U نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
talos U نوعی موشک دریایی زمین به هوا
tigers U نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
tartars U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartar U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
vigilantes U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
vigilante U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
torpex U نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
frictions U حساسیت
liking U حساسیت
sensibility U حساسیت
sensitivities U حساسیت
friction U حساسیت
sensibilities U حساسیت
sensitometer U حساسیت
elasticity U حساسیت
impressibility U حساسیت
sensitiveness U حساسیت
allergy U حساسیت
allergies U حساسیت
sensitivity U حساسیت
susceptivity U حساسیت
sinsitivity U حساسیت
sentience U حساسیت جسمانی
sensitivity training U حساسیت اموزی
sensitivity ratio U نسبت حساسیت
coloring sensitive U حساسیت رنگ
desensitization U حساسیت زدایی
coefficient of elasticity U ضریب حساسیت
measuring sensitivity U حساسیت سنجش
differential sensitivity U حساسیت افتراقی
dynamic sensitivity U حساسیت دینامیک
luminous sensitivity U حساسیت نوری
sensitivities U میزان حساسیت
sensitivity U میزان حساسیت
sensitive U دارای حساسیت
terminal sensitivity U حد بیشینه حساسیت
inelasticity U عدم حساسیت
impassibility U عدم حساسیت
hyposensitize U عدم حساسیت
hypersensitivity U حساسیت شدید
hyperesthesia U فزونی حساسیت
hyperesthesia U ازدیاد حساسیت
allergic U دارای حساسیت به
hyperaesthesia U ازدیاد حساسیت
allergic U وابسته به حساسیت
photosensitivity U حساسیت به نور
allergy U حساسیت [پزشکی]
price elasticity U حساسیت قیمت
stress testing U تست حساسیت
light sensitive U با حساسیت نوری
protopathic sensitivity U حساسیت ابتدایی
keenness U ذکاوت حساسیت
absolute sensitivity U حساسیت مطلق
static sensitivity U حساسیت استاتیک
responsively U با تاثر یا حساسیت
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
mouse U مقابل حساسیت Mouse
mouses U مقابل حساسیت Mouse
exquisiteness U حساسیت نازکی طبع
pollinosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
static luminous sensitivity U حساسیت نوری استاتیک
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
sensibility to praise U حساسیت نسبت به ستایش
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
allergic rhinitis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
pollenosis [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
hay fever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
hayfever [med.] U حساسیت فصلی [پزشکی]
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
gravimeter U حساسیت سنج وزن
allergies U حساسیت نسبت بچیزی
dynamic luminous sensitivity U حساسیت نوری دینامیک
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
intermediate frequency sensitivity U حساسیت فرکانس میانی
somesthesis U حساسیت به حسهای بدنی
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
allergy U حساسیت نسبت بچیزی
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
hyperirritable U دارای حساسیت شدید
jumpiness U حالت بیقراری حساسیت
k tungsten sensitivity U حساسیت تنگستن در 4582کلوین
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
neurasthenia U سر درد و حساسیت بی مورد
t group U گروه حساسیت اموزی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
sensitometry U اندازه گیری حساسیت چشم
allergy U حساسیت نسبت به چیزی [پزشکی]
color blind U فاقد حساسیت نسبت برنگ
actinautographic U دارای حساسیت در مقابل نور
look U زمان حساسیت مدار مین
notche sensitivity index U ضریب حساسیت در مقابل شیار
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
esthesia U فرفیت احساس و ادراک حساسیت
looks U زمان حساسیت مدار مین
meteoropathy U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
atmosphere related syndrome [ARS] U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
hyperesthesia U حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
looked U زمان حساسیت مدار مین
photosensitive U دارای حساسیت نسبت به نور
diathesis U تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
photosensitize U نسبت بنور حساسیت پیداکردن
allergen U مادهای که باعث حساسیت میشود
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
tinged with cnvy U حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
photosensitize U بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
sensitivity analysis U تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
stenotopic U دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
hyposensitize U کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
class-consciousness U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious U دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
looks U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
antihistamine U موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
hyperalgesis U حساسیت زیاد نسبت به درد درد بسیار سخت
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
benthic U ته دریایی
seas U دریایی
thalassic U دریایی
dogfish U سگ دریایی
thalaesic U دریایی
salty U دریایی
saltiest U دریایی
saltier U دریایی
nautical U دریایی
marines U دریایی
marine U دریایی
naval U دریایی
sea born U دریایی
pelagian U دریایی
sea U دریایی
maritime U دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com