English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maltha U نوعی موم معدنی
malthite U نوعی موم معدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ashless dispersant oil U نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
Other Matches
pseudomorph U جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
mineral U معدنی
inorganic U معدنی
spa U اب معدنی
spas U اب معدنی
min U معدنی
mineral U اب معدنی
mineral water U اب معدنی
mineral water U آب معدنی
pumice stone U اسفنج معدنی
mineral pitch U قیر معدنی
asphalt U زفت معدنی
mineral coal U ذغال معدنی
ores U سنگ معدنی
mineral oil U روغن معدنی
mineral material U ماده معدنی
mineral trass U تراس معدنی
mineral spring U چشمه معدنی
asphaltite U قیر معدنی
pit sand U ماسه معدنی
asphaltum U قیر معدنی
mineral U مواد معدنی
bitumen U قیر معدنی
ozokerit U موم معدنی
obsidian U شیشه معدنی
mineral U ماده معدنی
muscovy glass U شیشه معدنی
mineralize U معدنی کردن
mineral wax U موم معدنی
scoria U تفاله معدنی
asphaltum U زفت معدنی
paraffin U موم معدنی
spas U چشمه معدنی
mineral pigment U رنگ معدنی
spa U چشمه معدنی
inorganic acid U اسید معدنی
inorganic polymer U بسپار معدنی
inorganic base U باز معدنی
mineral dye U رنگینه معدنی
ore U سنگ معدنی
deposit U ذخیره معدنی
galenite U سرب معدنی
deposits U ذخیره معدنی
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
montan wax U موم سخت معدنی
table waters U ابهای معدنی سر سفره
pockety U دارای چالههای معدنی
watering place U محل چشمه اب معدنی
wollastonite U سنگ معدنی "وولستونایت "
to abandon a mine U ترک کردن معدنی
kaolinite U سنگ معدنی بفرمول 4
inorganic pigment U رنگدانه های معدنی
antimony U توتیای معدنی انتیمون
mineral oil U روغن معدنی یانفت
ore U معدنیات کلوخه معدنی
bioinorganic chemistry U شیمی معدنی زیستی
ores U معدنیات کلوخه معدنی
picrate U نمک الی یا معدنی اسیدپیکریک
mica U سنگ طلق شیشه معدنی
pyroxene U ماده معدنی بلوری وسفید
willemite U سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
mineralize U مواد معدنی جمع کردن
terra alba U مواد معدنی سفید رنگ
magma U خمیر مواد معدنی یا الی
to abandon a mine U دست کشیدن از کار در معدنی
mica U تلق نسوز شیشه معدنی
geysers U چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
knockstone U کندهای که روی ان سنگهای معدنی راخردمیکنند
abiston U سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
asbestos U سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
workings U همه بخشهای حفاری شده معدنی
geysers U چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
mineralization U تبدیل به حالت معدنی یا سنگ معدن
geyser U چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
maltha U چسب قیر وموم زفت معدنی
malthite U چسب قیر وموم زفت معدنی
earth pigment U رنگینه های معدنی مثل خاک رس
geyser U چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
goethite U اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
to descend [into a mine] U وارد معدنی شدن [مثال با آسانسور]
to enter [into a mine] U وارد معدنی شدن [مثال با آسانسور]
schiller U تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
gahnite U ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
nitrate U نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
nitrates U نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
divining rod U میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
blasting machine U دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
grades U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
geode U سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
gopher U موش کیسه دار کارگر حفار واستخراج کننده سنگهای معدنی
prospectus U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
pneumatolysis U تاثیر بخار گرم ومایعات وفشار درتشکیل سنگهای معدنی واقع در مجاورت سنگهای اذرین
pantothenate U نمک الی یا نمک معدنی اسید پانتوتنیک
mineral oil refinery U پالایشگاه روغن معدنی پالایشگاه نفت
galena U سرب معدنی سرب طبیعی
some kind [of] U یک نوعی [از]
fellow feeling U حس هم نوعی
generic U نوعی
a kind [of] U نوعی [از]
typical U نوعی
ganister U نوعی کوارتزپست
bill U نوعی شمشیرپهن
fox terrier U نوعی سگ اهلی
greyhounds U نوعی تازی
greyhound U نوعی تازی
charade U نوعی بازی
charade U نوعی معما
tipping U نوعی اسکی
tip U نوعی اسکی
cowry U نوعی کس گربه
bills U نوعی شمشیرپهن
cutlass U نوعی قمه
cutlasses U نوعی قمه
slip joint pliers نوعی انبردست
elecampane U نوعی شیرینی
eulachon U نوعی ماهی
mastic U نوعی درزبند
fireman's carry from kneeling position U نوعی یک دست و یک پا
fireweed U نوعی کاهو
marquise U نوعی گلابی
marc U نوعی عرق
mapes U نوعی پرش با یک پا
colts U نوعی طپانچه
colt U نوعی طپانچه
cowries U نوعی کس گربه
cowrie U نوعی کس گربه
manta U نوعی ردا
kb 0 U نوعی هواپیماست
harvestman U نوعی عنکبوت
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
it is of a different kind U نوعی دیگراست
india paper U نوعی کاغذنازک
crapping U نوعی قمار
crapped U نوعی قمار
kenning U نوعی استعاره
mixer U نوعی خط دفاعی
lithomarge U نوعی کائولین
gabbro U نوعی سنگ
malvasia U نوعی انگور
gannister U نوعی کوارتزپست
garden heiliotrope U نوعی سمنه
mixers U نوعی خط دفاعی
gazehound U نوعی سگ شکاری
lutestring U نوعی پروانه
lustring U نوعی پروانه
goldeneye U نوعی مرغابی
goggle eye U نوعی ماهی
crap U نوعی قمار
bandora U نوعی سه تار
blintze U نوعی شیرینی
blocking capacitor U نوعی خازن
cocker spaniels U نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniel U نوعی سگ پاکوتاه
auks U نوعی پنگوئن
auk U نوعی پنگوئن
blood knot U نوعی گره
taffy U نوعی اب نبات
cornett U نوعی شیپور
bodkin U نوعی جوالدوز
stock saddle U نوعی زین
blintz U نوعی شیرینی
acaleph U نوعی صدف
bandore U نوعی سه تار
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
rutabaga U نوعی کلم
feist U نوعی سگ کوچک
rear crotch and near arm U نوعی کنده رو
ragweed U نوعی ابروسیا
another guess U نوعی دیگر
albacore U نوعی زیردریایی
airedale U نوعی سگ خرمایی
aerocommander U نوعی هواپیما
type tests U ازمایشهای نوعی
bowknot U نوعی گره
typical sample U نمونه نوعی
clove hitch U نوعی گره
orthographic U نوعی طرح
cole U نوعی کلم
copal U نوعی رزین
cotype U نوعی فرعی
crowfoot U نوعی شمعدانی
cutlas U نوعی قمه
dalmatian U نوعی سگ بزرگ
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
dog rose U نوعی از گل نسرین
patent anchor U نوعی لنگر
peanoforte U نوعی پیانو
catatonia U نوعی جنون
poniter U نوعی سگ شکار ی
tweed U نوعی فاستونی
plug key نوعی کلید
pitchblende U نوعی اورانیت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com