English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tropical U مناطق حاره
pantropic U واقع در مناطق حاره
pantropical U واقع در مناطق حاره
humid tropics U مناطق حاره مرطوبی
terai U کلاه لبه پهن نمدی سفیدپوستان مناطق حاره
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
disinfector U ماده ضدعفونی
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
fumigant U ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
wallow course U خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
lotions U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotion U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
reserved area U مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
quercitron U نوعی ماده رنگی
Formica U نوعی ماده پلاستیکی
ammonal U نوعی ماده منفجره شدید
dunnite U نوعی ماده منفجر حساس
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
gasket U نوعی ابزار مخصوص
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
dragster U نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
gin rummy U نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
flemish brick U نوعی اجر سخت و زردرنگ مخصوص اجرفرش
fuller's earth U نوعی خاک رس مخصوص لکه گیری پارچه
napalm U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalms U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalming U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
black widow U نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
ski mine U نوعی مین ضد نفر مخصوص نصب در معابر اسکی
blazers U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazer U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
galloway U اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
filikli U [نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
mauler U نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
torrid U حاره
torrid zone U منطقه حاره
sub-tropical U نیمه حاره
coding U صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
tropic U مدارراس الجدی حاره
tropical U مدارراس الجدی حاره
arid erosion U فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
jigsaw puzzle U نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
calenture U تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
field allowance U فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
aseptic U ضدعفونی شده
fumigate U ضدعفونی کردن
fumigating U ضدعفونی کردن
fumigates U ضدعفونی کردن
fumigated U ضدعفونی کردن
disinfectant U ضدعفونی کننده
antiseptic U گندزدا ضدعفونی
disinfect U ضدعفونی کردن
antiseptics U گندزدا ضدعفونی
sterilizer U ضدعفونی کننده
disinfected U ضدعفونی کردن
disinfecting U ضدعفونی کردن
disinfects U ضدعفونی کردن
wallow course U خندق ضدعفونی خودروها
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
mercurochrome U داروی ضدعفونی قرمز رنگ
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
avernus U مناطق جهنمی
hazardous locations U مناطق خطر
arctic regions U مناطق قطبی
cultivated areas U مناطق مزروعی
association areas U مناطق ارتباطی
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
hinterlands U مناطق داخلی کشور
color zones U مناطق گیرنده رنگ
hinterland U مناطق داخلی کشور
cateran U اهل مناطق مرتفع
havens U مناطق امن دریایی
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
gap filler U رادارمخصوص پوشش مناطق باز
underdeveloped areas U مناطق عقب مانده و کم پیشرفت
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
zonation U طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
havens U مناطق امن از نظر عبور و مروردریایی
liberated U مناطق ازاد شده ازاشغال دشمن
poach U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
rain forest U جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
exfiltration U خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
williwa U وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
jaywalker U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
automatic terminal information service U ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
out of the ordinary U فوق العاده
ripsnorting U فوق العاده
rewardable U فوق العاده
weirder U خارق العاده
weird U خارق العاده
weirdest U خارق العاده
nonpar <adj.> U خارق العاده
metaphsical U خارق العاده
strenuous U فوق العاده
allowances U فوق العاده
nonpar <adj.> U فوق العاده
extra special U فوق العاده
transnormal U فوق العاده
marvellous [British] <adj.> U فوق العاده
allowance U فوق العاده
supernatural U فوق العاده
terrific U فوق العاده
fantastic U خارق العاده
fantastical U خارق العاده
wonderful <adj.> U فوق العاده
precious U فوق العاده
astounding <adj.> U خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U خارق العاده
marvellous [British] <adj.> U خارق العاده
phenomenally U خارق العاده
phenomenally U فوق العاده
phenomenal U خارق العاده
admirable <adj.> U فوق العاده
extraordinary U فوق العاده
phenomenal U فوق العاده
wondrous <adj.> U فوق العاده
remarkably U فوق العاده
admirable <adj.> U خارق العاده
amazing <adj.> U خارق العاده
astonishing <adj.> U خارق العاده
marvelous [American] <adj.> U خارق العاده
stupendous <adj.> U خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U فوق العاده
rewards U فوق العاده
rewarded U فوق العاده
reward U فوق العاده
singular U خارق العاده
astonishing <adj.> U فوق العاده
singular U فوق العاده
astounding <adj.> U فوق العاده
marvelous [American] <adj.> U فوق العاده
prodigious <adj.> U خارق العاده
stupendous <adj.> U فوق العاده
startling <adj.> U خارق العاده
startling <adj.> U فوق العاده
wonderful <adj.> U خارق العاده
wondrous <adj.> U خارق العاده
inestimable U فوق العاده
amazing <adj.> U فوق العاده
prodigious <adj.> U فوق العاده
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
envoy extraordiinary U نماینده فوق العاده
freezing U فوق العاده سرد
emergency ration U جیره فوق العاده
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
supersensitive U فوق العاده حساس
extra charge U هزینه فوق العاده
supersubtle U فوق العاده فریف
extra- U فوق العاده اضافی
extra U فوق العاده اضافی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com