Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
periwig
U
نوعی صدف خوراکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cantarellus
U
نوعی قارچ کوهی خوراکی
cero
U
نوعی ماهی خوراکی
champignon
U
نوعی قارچ خوراکی
geoduck
U
نوعی جانور نرم تن یاصدف خوراکی
greenling
U
نوعی ماهی خوراکی و گوشتخوار
Other Matches
eating
U
خوراکی
viands
U
خوراکی
chow
U
خوراکی
cates
U
خوراکی
chows
U
خوراکی
meal
U
خوراکی
meals
U
خوراکی
comestible
U
خوراکی
edible
U
خوراکی
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
trophic level
U
تراز خوراکی
green vegetable
U
سبزی خوراکی
green meat
U
گیاه خوراکی
strawberries
U
چلیک خوراکی
strawberry
U
چلیک خوراکی
mussles
U
صدف خوراکی
articles of food
U
موادغذایی یا خوراکی
oysters
U
صدف خوراکی
oyster
U
صدف خوراکی
meadow mushroom
U
قارچ خوراکی معمولی
pinyon
U
تخم خوراکی کاج
pinon
U
تخم خوراکی کاج
sego
U
پیاز خوراکی زنبق
truffle
U
قارچ خوراکی دنبلان
larders
U
گنجه خوراک خوراکی
salmonberry
U
تمشک سرخ خوراکی
truffles
U
قارچ خوراکی دنبلان
morelle
U
قارچ مورکلای خوراکی
turbot
U
ماهی پهن خوراکی
larder
U
گنجه خوراک خوراکی
morel
U
قارچ مورکلای خوراکی
roughage
U
مواد خوراکی زبر
potherb
U
سبزیهای معطر خوراکی
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
shell bean
U
لوبیایی که مغز ان خوراکی است
winkle
U
جابجا کردن حلزون خوراکی
winkles
U
جابجا کردن حلزون خوراکی
gemma
U
نرم تن یا صدف گردکوچک خوراکی
root crops
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
porgy
U
ماهی خوراکی دندان دار
short order
U
خوراکی که زود مهیا میشود
spat
U
: حلزون خوراکی خیلی کوچک
root crop
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
sockeye
U
ماهی خوراکی ریزشمال کلمبیا
porgee
U
ماهی خوراکی دندان دار
giblet
U
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
whiting
U
ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
burnt offering
U
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
burnt offerings
U
حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
terrapins
U
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
terrapin
U
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
To decay . To go bad .
U
فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
snapping turtle
U
لاک پشت بزرگ خوراکی ابزی
hasty pudding
U
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
shad
U
شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
white crappie
U
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
littleneck clam
U
نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
green turtle
U
لاک پشت دریایی که تخمها وگوشت ان خوراکی است
timbale
U
خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
pitting corrosion
U
سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
clam
U
حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clams
U
حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
pomfret
U
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
To go bad . To rot . To spoilt .
U
خراب شدن ( فاسد شدن مواد خوراکی )
a kind
[of]
U
نوعی
[از]
typical
U
نوعی
some kind
[of]
U
یک نوعی
[از]
fellow feeling
U
حس هم نوعی
generic
U
نوعی
beaver tail
U
نوعی کاشی
rutabaga
U
نوعی کلم
brocoli
U
نوعی گل کلم
petard
U
نوعی بمب
patent anchor
U
نوعی لنگر
peanoforte
U
نوعی پیانو
broccoli
U
نوعی گل کلم
albacore
U
نوعی زیردریایی
airedale
U
نوعی سگ خرمایی
harvestman
U
نوعی عنکبوت
ganister
U
نوعی کوارتزپست
copal
U
نوعی رزین
aerocommander
U
نوعی هواپیما
cod
U
نوعی ماهی
orthographic
U
نوعی طرح
fireweed
U
نوعی کاهو
plug key
نوعی کلید
gannister
U
نوعی کوارتزپست
fireman's carry from kneeling position
U
نوعی یک دست و یک پا
garden heiliotrope
U
نوعی سمنه
it is of a different kind
U
نوعی دیگراست
bills
U
نوعی شمشیرپهن
poniter
U
نوعی سگ شکار ی
saint bernard
U
نوعی سگ بزرگ
colts
U
نوعی طپانچه
colt
U
نوعی طپانچه
tweed
U
نوعی فاستونی
goldeneye
U
نوعی مرغابی
india paper
U
نوعی کاغذنازک
chiffon
U
نوعی کیک
another guess
U
نوعی دیگر
cutlass
U
نوعی قمه
cutlasses
U
نوعی قمه
near leg pickup and turnover
U
نوعی کنده رو
rear crotch and near arm
U
نوعی کنده رو
crap
U
نوعی قمار
crapped
U
نوعی قمار
crapping
U
نوعی قمار
auk
U
نوعی پنگوئن
ragweed
U
نوعی ابروسیا
auks
U
نوعی پنگوئن
bakkie
U
نوعی ماشین
tipping
U
نوعی اسکی
cowry
U
نوعی کس گربه
cowries
U
نوعی کس گربه
cowrie
U
نوعی کس گربه
mixer
U
نوعی خط دفاعی
bulldog
U
نوعی سگ بزرگ
cocker spaniel
U
نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniels
U
نوعی سگ پاکوتاه
bulldogs
U
نوعی سگ بزرگ
drop
U
[نوعی طاق]
gabbro
U
نوعی سنگ
tip
U
نوعی اسکی
gazehound
U
نوعی سگ شکاری
pecker
U
نوعی کلنگ
cutter
U
نوعی کرجی
bill
U
نوعی شمشیرپهن
pitchblende
U
نوعی اورانیت
cutters
U
نوعی کرجی
acaleph
U
نوعی صدف
some kind of sickness
U
یک نوعی از بیماری
greyhounds
U
نوعی تازی
greyhound
U
نوعی تازی
charade
U
نوعی بازی
charade
U
نوعی معما
phylogenesis
U
پدیدایی نوعی
plylogeny
U
پدیدایی نوعی
goggle eye
U
نوعی ماهی
mixers
U
نوعی خط دفاعی
cheddars
U
نوعی پنیر
lithomarge
U
نوعی کائولین
dalmatian
U
نوعی سگ بزرگ
blocking capacitor
U
نوعی خازن
calvados
U
نوعی عرق
blood knot
U
نوعی گره
bodkin
U
نوعی جوالدوز
typical sample
U
نمونه نوعی
type tests
U
ازمایشهای نوعی
typical
U
نمونه نوعی
marc
U
نوعی عرق
blintze
U
نوعی شیرینی
cowslips
U
نوعی پامچال
cutlas
U
نوعی قمه
cowslip
U
نوعی پامچال
marquise
U
نوعی گلابی
blintz
U
نوعی شیرینی
lustring
U
نوعی پروانه
lutestring
U
نوعی پروانه
chowder
U
نوعی ابگوشت
bowknot
U
نوعی گره
chihuahuas
U
نوعی سگ کوچک.
chihuahua
U
نوعی سگ کوچک.
camphor oil
U
نوعی روغن
rusks
U
نوعی بیسکویت
cane brake
U
نوعی ازعلف
barnacle
U
نوعی صدف
calash
U
نوعی درشکه
dog rose
U
نوعی از گل نسرین
easter lily
U
نوعی سوسن
catatonia
U
نوعی جنون
mapes
U
نوعی پرش با یک پا
malvasia
U
نوعی انگور
taffy
U
نوعی اب نبات
stout
U
نوعی ابجو
manta
U
نوعی ردا
cornets
U
نوعی شیپور
Mistyrose
<adj.>
<noun>
U
نوعی صورتی
eulachon
U
نوعی ماهی
cornet
U
نوعی شیپور
stock saddle
U
نوعی زین
somehow
U
بیک نوعی
rusk
U
نوعی بیسکویت
mastic
U
نوعی درزبند
cornett
U
نوعی شیپور
Rosepink
<adj.>
<noun>
U
نوعی صورتی
kenning
U
نوعی استعاره
slip joint pliers
نوعی انبردست
cole
U
نوعی کلم
feist
U
نوعی سگ کوچک
French horn
U
نوعی شیپور
clove hitch
U
نوعی گره
banjos
U
نوعی تار
stoutest
U
نوعی ابجو
bandore
U
نوعی سه تار
fox terrier
U
نوعی سگ اهلی
cotype
U
نوعی فرعی
kb 0
U
نوعی هواپیماست
stouter
U
نوعی ابجو
elecampane
U
نوعی شیرینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com