English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mixer U نوعی خط دفاعی
mixers U نوعی خط دفاعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
break out U نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
bump and go U نوعی مانور دفاعی
bump and run U نوعی مانور دفاعی
Other Matches
strong point U پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
defensive U دفاعی
apologetic U دفاعی
defensive line U خط دفاعی
vindicative U دفاعی
backfield U خط دفاعی
defensive fire U اتش دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی
defensive league U اتحادیه دفاعی
defensive league U اتحاد دفاعی
coverings U بازی دفاعی
defensive war U جنگ دفاعی
backcourt U نیمه دفاعی
agger U پشته ی دفاعی
defense position U موضع دفاعی
defense mechanism U مکانیسم دفاعی
five man line U خط دفاعی 5 نفره
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
covers U بازی دفاعی
rejoinders U پاسخ دفاعی
blue line U خط دفاعی هاکی
stack the defence U ارایش دفاعی
cover U بازی دفاعی
zone U منطقه دفاعی
zones U منطقه دفاعی
preventive war U نبرد دفاعی
odd front U خط دفاعی 4 نفره
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
defense information U اطلاعات دفاعی
defense base U پایگاه دفاعی
defensively U حالت دفاعی
pale U حصار دفاعی دفاع
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
paler U حصار دفاعی دفاع
palest U حصار دفاعی دفاع
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
first defense gun U جلوترین تیربار دفاعی
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
ante-mural [e] U جان پناه دفاعی
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
cross block U سد کردن خط دفاعی از کنار
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
decompensation U فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
sandbags U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagging U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbag U ایجاداستحکامات دفاعی کردن
defensiveness U حالت دفاعی داشتن
defensive wrestler U کشتی گیر دفاعی
defensive player U شطرنج باز دفاعی
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
protective cover U جان پناه دفاعی
presses U تاکتیک دفاعی فشرده
bangoe gei U تکنیک دفاعی تکواندو
apologist U نویسندهء رسالهء دفاعی
switch position U موضع رابط دفاعی
back judge U داور در محوطه دفاعی
press U تاکتیک دفاعی فشرده
apologists U نویسندهء رسالهء دفاعی
switch position U موضع دفاعی بینابین
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parried U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parrying U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
integrated defense U پدافند ازمناطق توام دفاعی
corralled U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corral U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
corrals U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
parries U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
corralling U دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
special pleader U متخصص تهیه لوایح دفاعی
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
chevaux de fries U [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
seams U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seam U نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
defenceman U مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
declare U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declares U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring U پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defense emergency U مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plea in abatement U دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
some kind [of] U یک نوعی [از]
a kind [of] U نوعی [از]
fellow feeling U حس هم نوعی
generic U نوعی
typical U نوعی
auk U نوعی پنگوئن
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
clove hitch U نوعی گره
auks U نوعی پنگوئن
pecker U نوعی کلنگ
petard U نوعی بمب
orthographic U نوعی طرح
crap U نوعی قمار
taffy U نوعی اب نبات
broccoli U نوعی گل کلم
brocoli U نوعی گل کلم
stock saddle U نوعی زین
cane brake U نوعی ازعلف
cocker spaniels U نوعی سگ پاکوتاه
camphor oil U نوعی روغن
cocker spaniel U نوعی سگ پاکوتاه
cutters U نوعی کرجی
cutter U نوعی کرجی
catatonia U نوعی جنون
calvados U نوعی عرق
rear crotch and near arm U نوعی کنده رو
calash U نوعی درشکه
charade U نوعی معما
cowries U نوعی کس گربه
cowrie U نوعی کس گربه
bandore U نوعی سه تار
bandora U نوعی سه تار
slip joint pliers نوعی انبردست
blocking capacitor U نوعی خازن
tweed U نوعی فاستونی
bodkin U نوعی جوالدوز
pitchblende U نوعی اورانیت
plylogeny U پدیدایی نوعی
cowry U نوعی کس گربه
tip U نوعی اسکی
charade U نوعی بازی
greyhound U نوعی تازی
greyhounds U نوعی تازی
poniter U نوعی سگ شکار ی
blintz U نوعی شیرینی
ragweed U نوعی ابروسیا
bill U نوعی شمشیرپهن
blintze U نوعی شیرینی
bills U نوعی شمشیرپهن
tipping U نوعی اسکی
phylogenesis U پدیدایی نوعی
bowknot U نوعی گره
plug key نوعی کلید
typical sample U نمونه نوعی
albacore U نوعی زیردریایی
airedale U نوعی سگ خرمایی
type tests U ازمایشهای نوعی
aerocommander U نوعی هواپیما
acaleph U نوعی صدف
crapping U نوعی قمار
crapped U نوعی قمار
cutlass U نوعی قمه
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
peanoforte U نوعی پیانو
patent anchor U نوعی لنگر
cutlasses U نوعی قمه
blood knot U نوعی گره
colt U نوعی طپانچه
colts U نوعی طپانچه
another guess U نوعی دیگر
rutabaga U نوعی کلم
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
beaver tail U نوعی کاشی
banjos U نوعی تار
typical U نمونه نوعی
malvasia U نوعی انگور
lutestring U نوعی پروانه
lustring U نوعی پروانه
easter lily U نوعی سوسن
elecampane U نوعی شیرینی
dog rose U نوعی از گل نسرین
banjoes U نوعی تار
banjo U نوعی تار
stoutest U نوعی ابجو
stouter U نوعی ابجو
stout U نوعی ابجو
mapes U نوعی پرش با یک پا
cowslips U نوعی پامچال
cowslip U نوعی پامچال
manta U نوعی ردا
eulachon U نوعی ماهی
lithomarge U نوعی کائولین
ganister U نوعی کوارتزپست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com