Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
calking chisel
نوعی اسکنه برای فاق دراوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valve gear
U
مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
torque
U
کارایی یک نیرو برای به گردش دراوردن جسم
eyeleteer
U
الت برای چشمه دراوردن ازبرودری ومانندان
bottoming tap
U
وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
rolling press
U
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
take over bid
U
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
embolectomy
U
عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
panatrope
U
اسباب الکتریکی برای دراوردن صدای گرامافون از بلندگو
down
U
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
predigest
U
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
transaction trailing
U
ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
pontoar
U
نوعی کرجی برای پل بندی کلک
parkas
U
نوعی کت برای محافظت از باد و باران
logic
U
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
capacitance bridge
U
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
dipsey sinker
U
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
hydroplaning
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
danc solution
U
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
ark
U
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
wire roll
U
نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
symbol
U
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
break out
U
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
calliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
caliper
U
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
Dizlyk
U
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
dejagging
U
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
adlib
U
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
sea marker
U
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
routing identifier
U
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
fishnet
U
نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
long shot
U
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
catchpenny
U
تهیه شده برای پول دراوردن تله پول
plaiting
U
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
re entry vehicle
U
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
Sound Blaster
U
نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
means ends analysis
U
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
chiselling
U
اسکنه
chasers
U
اسکنه
chipper
U
اسکنه
cape chisel
U
اسکنه
chiseling
U
اسکنه
chaser
U
اسکنه
chisel
اسکنه
firmer cchisel
U
اسکنه
mortise chisel
U
اسکنه
chisels
اسکنه
caelum
U
اسکنه
cutting tool
U
اسکنه
caeli
U
اسکنه
planing tool
U
اسکنه
form cutting tool
U
اسکنه
straddle trench
U
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
machine address
U
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
firmer chisel
اسکنه پهن
chisel
با اسکنه تراشیدن
chisel to set metal back
U
اسکنه کف تخت
set chisel
اسکنه ته پهن
chiseled
U
اسکنه مانند
mortise chisel
اسکنه شیارکنی
chiselled
U
اسکنه مانند
tacan
U
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
box beam wing
U
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
wedges
U
اسکنه کولاس قائم
cutting chisel
U
اسکنه کنده کاری
cutting tool angle
U
زاویه برش اسکنه
chiseled
U
چوب اسکنه خورده
turning chisel
اسکنه ماشین تراش
wedging
U
اسکنه کولاس قائم
gouging
U
اسکنه جراحی بزورستانی
gouge
U
اسکنه جراحی بزورستانی
chiselled
U
چوب اسکنه خورده
groove recessing tool
U
اسکنه کام کنی
wedged
U
اسکنه کولاس قائم
gouged
U
اسکنه جراحی بزورستانی
gouges
U
اسکنه جراحی بزورستانی
wedge
U
اسکنه کولاس قائم
rack type cutter
U
اسکنه نوع شانهای
quick out
U
نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
fustic wood
U
[نوعی چوب درخت توت که رنگ زردی از چوب آن برای رنگرزی پشم به دست می آید.]
plug
U
[نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
gouge
U
با اسکنه کندن بزور ستاندن
gouged
U
با اسکنه کندن بزور ستاندن
gouging
U
با اسکنه کندن بزور ستاندن
gouges
U
با اسکنه کندن بزور ستاندن
blueprints
U
نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprint
U
نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
veiner
U
اسکنه منبت کاری روی چوب بشکل حرف v
flexowriter
U
علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
air cooled oil cooler
U
نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
HTML
U
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
pens
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen
U
نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
gill
U
دراوردن
redact
U
دراوردن
doffs
U
دراوردن
to work out
U
دراوردن
renders
U
دراوردن
to hew up
U
دراوردن
rendered
U
دراوردن
render
U
دراوردن
wash out
U
از پا دراوردن
exsect
U
دراوردن
doff
U
دراوردن
doffed
U
دراوردن
doffing
U
دراوردن
sickle
U
دراوردن
intromit
U
دراوردن
take out
U
دراوردن
take off
U
دراوردن
to tread out
U
دراوردن
sickles
U
دراوردن
to push out
U
دراوردن
to fish up
U
دراوردن
gouge
U
دراوردن
gouging
U
دراوردن
gouges
U
دراوردن
to fish out
U
دراوردن
to take off
U
دراوردن
gouged
U
دراوردن
to take out
U
دراوردن
scauper
U
دراوردن
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
disentanglement
U
از اسارت دراوردن
clearest
U
از گمرک دراوردن
winnow
U
بجنبش دراوردن
draw in
U
در حلقه دراوردن
disrobe
U
لباس دراوردن
versify
U
بنظم دراوردن
disembowel
U
روده دراوردن از
disentomb
U
از خاک دراوردن
enforces
U
به اجرا دراوردن
clearer
U
از گمرک دراوردن
updates
U
به روز دراوردن
aerate
U
هوا دراوردن
aerated
U
هوا دراوردن
disemboweled
U
روده دراوردن از
disembowelling
U
روده دراوردن از
aerating
U
هوا دراوردن
disemboweling
U
روده دراوردن از
index
U
بفهرست دراوردن
tones
U
باهنگ دراوردن
indexed
U
بفهرست دراوردن
miming
U
تقلید دراوردن
gut
U
روده دراوردن از
clears
U
از گمرک دراوردن
enforcing
U
به اجرا دراوردن
enforced
U
به اجرا دراوردن
updates
U
به هنگام دراوردن
enforce
U
به اجرا دراوردن
ro round off
U
ازتیزی دراوردن
aerates
U
هوا دراوردن
gutting
U
روده دراوردن از
calk
U
کام دراوردن
caulk
U
کام دراوردن
disrobed
U
لباس دراوردن
extruding
U
ازقالب دراوردن
unravel
U
از گیر دراوردن
extruded
U
ازقالب دراوردن
to work into rage
U
بغضب دراوردن
excavating
U
ازخاک دراوردن
update
U
به روز دراوردن
extrude
U
ازقالب دراوردن
guts
U
روده دراوردن از
declipping
U
ازخشاب دراوردن
unraveled
U
از گیر دراوردن
unraveling
U
از گیر دراوردن
to block out an inage
U
دراوردن یک تصویردرذهن
thrill
U
بتپش دراوردن
disjoint
U
از مفصل دراوردن
deblocking
U
از بلوک دراوردن
extrudes
U
ازقالب دراوردن
unravels
U
از گیر دراوردن
unravelling
U
از گیر دراوردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com