English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 258 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to commit to paper U نوشتن ثبت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
write U بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
write U سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
writes U بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
writes U سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
graphics U تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
graphics U پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
crash U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashingly U خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
head U دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
declaration U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarations U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
refer U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
referred U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refers U توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
open U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opened U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opens U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
commentate U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
prescribe U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribed U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribes U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribing U نسخه نوشتن تعیین کردن
annotation U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
annotations U نوشتن تذکرات تقریظ کردن
spell U املاء کردن درست نوشتن
spelled U املاء کردن درست نوشتن
spells U املاء کردن درست نوشتن
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
alphabetize U به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن
declarative statement U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
DVD U درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
interpage U در روی صفحههای میانی چاپ کردن یا نوشتن
macro U کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
overwrite U جانویسی کردن جای نوشتن
phoneticism U عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
rubricate U بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
rubricize U بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to fill in U نوشتن خاکریزی کردن
write permit ring U چرخ نوار مغناطیسی که امکان نوشتن مجدد یا پاک کردن به نوارمیدهد
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
Other Matches
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
encipher U برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write U نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
to put down U نوشتن
superscrible U نوشتن
scribbles U بد نوشتن
inscribing U نوشتن
inscribes U نوشتن
inscribed U نوشتن
scribble U بد نوشتن
scribbled U بد نوشتن
to drive a pen or quill U نوشتن
inscribe U نوشتن
indite U نوشتن
pt down U نوشتن
to reduce to writing U نوشتن
scribbling U بد نوشتن
set down U نوشتن
to set down U نوشتن
put down <idiom> U نوشتن
scrawling U بد نوشتن
write head U هد نوشتن
write U نوشتن
penning U نوشتن
pens U نوشتن
scrawls U بد نوشتن
scrawl U بد نوشتن
pen U نوشتن
scrawled U بد نوشتن
writes U نوشتن
penned U نوشتن
tables U در فهرست نوشتن
invoicing U فاکتور نوشتن
enlisting U درفهرست نوشتن
miswrite U اشتباه نوشتن
tablet U بر لوح نوشتن
annotates U تفسیر نوشتن
pens U خامه نوشتن
prose U نثر نوشتن
enlist U درفهرست نوشتن
tabling U در فهرست نوشتن
preface U دیباچه نوشتن
penned U خامه نوشتن
write out U به تفصیل نوشتن
tablets U بر لوح نوشتن
prefacing U دیباچه نوشتن
invoiced U فاکتور نوشتن
preamble U مقدمه نوشتن
invoices U فاکتور نوشتن
penmanship U طرز نوشتن
invoice U فاکتور نوشتن
handwrite U بادست نوشتن
preambles U مقدمه نوشتن
enlists U درفهرست نوشتن
annotating U یادداشت نوشتن
annotating U تفسیر نوشتن
rewritten U باز نوشتن
prefaced U دیباچه نوشتن
penning U خامه نوشتن
prefaces U دیباچه نوشتن
annotating U حاشیه نوشتن
editorializing U سرمقاله نوشتن
to write out U بتفضیل نوشتن
to write off U به اسانی نوشتن
list U در فهرست نوشتن
itemising U به اقلام نوشتن
itemize U به اقلام نوشتن
impanel U در صورت نوشتن
gloss U حاشیه نوشتن بر
i am weary of writing U از نوشتن خسته
hyphenate U با خط پیوند نوشتن
read/write U خواندن- نوشتن
elegize U قصیده نوشتن
itemized U به اقلام نوشتن
program U برنامه نوشتن
programs U برنامه نوشتن
read/write head U هدخواندن- نوشتن
double space U یک خط درمیان نوشتن
precis U خلاصه نوشتن
itemizes U به اقلام نوشتن
write head U نوک نوشتن
editorializes U سرمقاله نوشتن
editorialized U سرمقاله نوشتن
editorialize U سرمقاله نوشتن
itemised U به اقلام نوشتن
itemises U به اقلام نوشتن
poeticize U شعر نوشتن
graphic U وابسته به فن نوشتن
jot U با شتاب نوشتن
editorialising U سرمقاله نوشتن
tired of writing U خسته از نوشتن
engross U درشت نوشتن
editorialises U سرمقاله نوشتن
editorialised U سرمقاله نوشتن
poetize U شعر نوشتن
jots U با شتاب نوشتن
jotted U با شتاب نوشتن
itemizing U به اقلام نوشتن
scribbling U باشتاب نوشتن
annotate U یادداشت نوشتن
tabled U در فهرست نوشتن
annotate U تفسیر نوشتن
rewrites U باز نوشتن
inscroll U در طومار نوشتن
notes U نت موسیقی نوشتن
allegorize U تمثیل نوشتن
autographed U دستخط نوشتن
annotated U حاشیه نوشتن
r/w U خواندن- نوشتن
note U نت موسیقی نوشتن
circumscribing U نوشتن در دور
circumscribes U نوشتن در دور
scribble U باشتاب نوشتن
rewriting U دوباره نوشتن
noting U نت موسیقی نوشتن
rewrote U دوباره نوشتن
autograph U دستخط نوشتن
overwrite U جای نوشتن
rewrote U باز نوشتن
to dip ones pen in gall U سخت نوشتن
rewritten U دوباره نوشتن
wirte only U تنها نوشتن
scribbles U باشتاب نوشتن
table U در فهرست نوشتن
annotate U حاشیه نوشتن
scribbled U باشتاب نوشتن
rewriting U باز نوشتن
over write U جای نوشتن
write-offs U زود نوشتن
autographing U دستخط نوشتن
graphomania U شهوت نوشتن
commentate U تقریظ نوشتن
overwrite U زیاد نوشتن
annotated U تفسیر نوشتن
write up U به تفصیل نوشتن
autographs U دستخط نوشتن
rewrite U باز نوشتن
write off U زود نوشتن
scroll U کتیبه نوشتن
rewrite U دوباره نوشتن
commentates U تقریظ نوشتن
pen U خامه نوشتن
annotates U حاشیه نوشتن
annotates U یادداشت نوشتن
write-up U به تفصیل نوشتن
commentated U تقریظ نوشتن
circumscribed U نوشتن در دور
commentating U تقریظ نوشتن
overwrite U دومرتبه نوشتن
scrolls U کتیبه نوشتن
demythologize U تفسیر نوشتن
circumscribe U نوشتن در دور
rewrites U دوباره نوشتن
annotated U یادداشت نوشتن
write-ups U به تفصیل نوشتن
write-off U زود نوشتن
to make out a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
genealogize U شجره نامه نوشتن
read write head U نوک خواندن و نوشتن
rewrote U نوشتن مجدد چیزی
read/write head U نوک خواندن / نوشتن
to draw up U نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
to make out U نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
to write off U زود نوشتن وفرستادن
debited U پای کسی نوشتن
type write U با ماشین تحریر نوشتن
debit U پای کسی نوشتن
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
typewrite U باماشین تحریر نوشتن
protocols U مقاوله نامه نوشتن
dyslexic U ناتواندر یادگیریخواندنو نوشتن
documenting U نوشتن شرح یک فرآیند
debits U پای کسی نوشتن
to do a test U امتحان کتبی نوشتن
postdating U بتاریخ ماقبل نوشتن
postdates U بتاریخ ماقبل نوشتن
postdate U بتاریخ ماقبل نوشتن
rewrite U نوشتن مجدد چیزی
transliterate U حرف بحرف نوشتن
document U نوشتن شرح یک فرآیند
superscrible U در روی چیزی نوشتن
protocol U مقاوله نامه نوشتن
debiting U پای کسی نوشتن
to write up a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
backs U پشت چیزی نوشتن
rewritten U نوشتن مجدد چیزی
to write out a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
to draw up a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
read write cycle U چرخه خواندن و نوشتن
back U پشت چیزی نوشتن
to write an exam U امتحان کتبی نوشتن
rewriting U نوشتن مجدد چیزی
rewrites U نوشتن مجدد چیزی
documented U نوشتن شرح یک فرآیند
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
send away for something <idiom> U تقاضا نامه نوشتن
paper U روی کاغذ نوشتن
write protect ring U حلقه حفافت از نوشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com