Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
color patches
U
نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
garland
U
نوارهای تور استتار
garlands
U
نوارهای تور استتار
screens
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
charpentier bands
U
نوارهای شارپانتیه
sound bars
U
نوارهای صوتی
blanking bars
U
نوارهای خاموشی
ghost lines
U
نوارهای فسفردار
combination bands
U
نوارهای ترکیبی
lashings
U
نوارهای بارپیچی طنابها
magnetic tape archive
U
بایگانی یا ارشیو نوارهای صوتی
gonfalon
U
پرچمی که نوارهای باریک یاپرچمهای کوچک از ان اویزان است
webbing
U
نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
perfory
U
نوارهای سوراخ دار جداشدنی در دو طرف کاغذ کامپیوترتاشو
disguise
U
استتار
disguises
U
استتار
camouflaged
U
استتار
disguised
U
استتار
occulatation
U
استتار
disguising
U
استتار
camouflaging
U
استتار
camouflage
U
استتار
camouflages
U
استتار
suspension strap
U
نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
stalking horse
U
وسیله استتار
smokescreen
U
استتار با دود
camouflage dicipline
U
انضباط استتار
camouflage net
U
تور استتار
garnishing
U
رنگ امیزی کردن برای استتار
smoke curtain
U
پرده دود برای استتار از دیدزمینی
jewelled
U
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
smoke screen
U
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
drafting
U
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
fishnet
U
نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
comouflage detection photography
U
نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
zara design
U
نقش محرمات
[قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
camouflaging
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
black out
U
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
net
U
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nets
U
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nett
U
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
road screen
U
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
rag rug
U
قالیچه چهل تکه
[در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.]
Turkaman rugs
U
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
disruptive pattern
U
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
flash defilade
U
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
colour
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
dye sublimation printer
U
چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
triad
U
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads
U
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
solids
U
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid
U
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
dichroism
U
دو رنگی
coloration
U
رنگی
achromia
U
بی رنگی مو
discoloration
U
بی رنگی
dichromatism
U
دو رنگی
tinct
U
رنگی
trichroism
U
سه رنگی
achromatism
U
بی رنگی
trichromatism
U
سه رنگی
achromatisation
U
بی رنگی
achroma
U
بی رنگی مو
achroma
U
بی رنگی
achromatization
U
بی رنگی
hued
U
رنگی
pigmental
U
رنگی
ingrain
U
نخ رنگی
chromaticity
U
رنگی
colored
U
رنگی
coloured
U
رنگی
chromatic
U
رنگی
trichromat
U
سه رنگی
chromatic aberration
U
خطای رنگی
color printer
U
چاپگر رنگی
color graphics
U
گرافیک رنگی
color camera
U
دوربین رنگی
cingulum
U
خط رنگی ومارپیچ
photochrome
U
عکس رنگی
color code
U
رمز رنگی
chromophotograph
U
عکس رنگی
colored glass
U
شیشه رنگی
color television
U
تلویزیون رنگی
ocellus
U
حلقه رنگی
polychroism
U
چند رنگی
heliochrome
U
عکس رنگی
pleochroism
U
چند رنگی
heliochrome
U
عکاسی رنگی
kinemacolour
U
سینمای رنگی
pigment dye
U
ماده رنگی
pigment cell
U
یاخته رنگی
photochromy
U
عکاسی رنگی
pentachromic
U
پنج رنگی
paraffin wax
U
موم رنگی
monotint
U
نگار یک رنگی
opalescence
U
شیری رنگی
dyestuff
U
ماده رنگی
dye stuff
U
ماده رنگی
stined glass
U
شیشه رنگی
color trace recorder
U
رسام رنگی
colored pencil
U
مداد رنگی
coloured cement
U
سیمان رنگی
monotint
U
عکس یک رنگی
colorant
U
مواد رنگی
vitta
U
نوار رنگی
unifiable
U
قابل هم رنگی
trichromatic theory
U
نظریه سه رنگی
oleograph
U
عکس رنگی
chroma
U
مشخصههای رنگی
black
U
سیاه رنگی
pastel
U
خمیرمواد رنگی
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
pigmentation
U
رنگی شدن
pencils
U
مداد رنگی
pallor
U
زرد رنگی
pigment
U
ماده رنگی
lakes
U
لاک رنگی
pastel
U
مداد رنگی
pigments
U
ماده رنگی
blacked
U
سیاه رنگی
blacker
U
سیاه رنگی
pencil
U
مداد رنگی
lake
U
لاک رنگی
blackest
U
سیاه رنگی
blacks
U
سیاه رنگی
pencilling
U
مداد رنگی
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
sequential color television
U
تلویزیون رنگی مرحلهای
Color films(T. V).
U
فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
simultaneous color television
U
تلویزیون رنگی همزمان
technicolour
U
روش فیلم رنگی
tetrachromatism
U
دید چهار رنگی
bar
U
خط یا بلاک ضخیم رنگی
candy-striped
U
دارای نوارههای رنگی
false colour
U
فیلم رنگی مصنوعی
encaustic tile or brick
U
اجرکاشی هفت رنگی
crayon
U
مداد رنگی مومی
safranin
U
ماده رنگی زعفران
figurine
U
مجسمه سفالین رنگی
orcin
U
ماده رنگی گلسنگ
pigmentary
U
رنگی رنگ دار
polychrome
U
تهیه عکسهای رنگی
pool ball
U
هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
bars
U
خط یا بلاک ضخیم رنگی
conventionalization
U
هم رنگی با ایین و رسوم
pullicate
U
یکجور دستمال رنگی
minus color signal
U
پیام رنگی منفی
quercitron
U
نوعی ماده رنگی
red, green, blue
U
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
ring tailed
U
دارای حلقههای رنگی در دم
contour
U
خط فاصل درنقشههای رنگی
crayons
U
مداد رنگی مومی
indigotine
U
ماده رنگی نیل
indigotin
U
ماده رنگی نیل
figurines
U
مجسمه سفالین رنگی
neutral density faceplate
U
صفحه رنگی تلویزیون
curcumin
U
ماده رنگی زردچوبه
chromophore
U
عامل رنگی ملکول
composite color signal
U
پیام رنگی مرکب
composite color monitor
U
مونیتور رنگی مرکب
purpurin
U
ماده رنگی روناس
figurin
U
مجسمه سفالین رنگی
color monitor
U
صفحه نمایش رنگی
chromophore
U
گروه رنگی ملکول
color gate
U
دریچه پیام رنگی
chromogen
U
دانههای رنگی گیاهان
dyestuff
U
مواد رنگی و رنگرزی
carrier color signal
U
پیام رنگی حامل
Tan
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قهوه ای و کرم
Salmon
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان صورتی و نارنجی
redorange
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قرمز و نارنجی
Rosewood
U
رنگی میان بنفش و قهوه ای
black will take no other hue
U
بالای سیاهی رنگی نیست
Rosybrown
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان صورتی وقهوه ای
slate
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان آبی و خاکستری
orthochromatic
U
شبیه عکسهای رنگی طبیعی
Blueviolet
<adj.>
<noun>
U
رنگی بین آبی و بنفش
Redviolet
U
رنگی میان بنفش و قرمز
r.m.a. color code
U
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
ocher
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قهوه ای و زرد
pigments
U
باماده رنگی رنگ کردن
pastel
<adj.>
U
رنگهای خفیف
[با مداد رنگی]
pigment
U
باماده رنگی رنگ کردن
color contrast
U
تضاد رنگی در زمینه فرش
carmine
U
ماده رنگی قرمز دانه
tone
U
[ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
bacino
U
سفال لعاب دار رنگی
Pear
<adj.>
U
رنگی مانند رنگ گلابی
You have rubbed your coat against some wet paint .
U
کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
colored progressive matrices test
U
ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
colour hard copy device
U
اسباب نسخه چاپی رنگی
colour
U
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com