English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incidence rate U نواخت تصادفات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
casualty U تصادفات
casualties U تصادفات
ambulance car U ماشین تصادفات
accident insurance U بیمه تصادفات
incidence rate U میزان حوادث و تصادفات
to jackknife truck-trailers U تا شدن کامیون در جاده [بیشتر در تصادفات]
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
rate U نواخت
arrhythmic U بی نواخت
singsong U یک نواخت
dead alive U یک نواخت
rhythms U نواخت
rhythm U نواخت
monodic U یک نواخت
rates U نواخت
groovy U یک نواخت
levels U یک نواخت
levelled U یک نواخت
leveled U یک نواخت
blew U نواخت
level U یک نواخت
rate of march U نواخت راهپیمایی
rate of march U نواخت حرکت
euqal U متساوی یک نواخت
rate of fire U نواخت تیر
cruising speed U نواخت حرکت
consumption rate U نواخت مصرف
unit of fire U نواخت تیر
unit of fire U نواخت اتش
sustained rate U نواخت مداوم
slow fire U نواخت کند
singsong U سرود یک نواخت
isochronize U یک نواخت کردن
burning rate U نواخت سوزش
rhythmization U نواخت پردازی
rhythmicity U نواخت داری
quick fire U نواخت تند
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
rapid fire U نواخت اتش تند
available supply rate U نواخت اماد موجود
clearance rate U نواخت مین روبی
cyclic rate U نواخت تیر در دقیقه
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
clearance rate U نواخت جمع کردن مین
required supply rate U نواخت مهمات مورد نیاز
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
stereotypes U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotyping U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotype U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
stereotypy U یک نواخت کردن رفتار قالبی داشتن
demand frequency U نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
sing-song U تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-songs U تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
attrition rate U میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
admision rate U میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
dose rate U نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com