Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
procaine
U
نمک قلیایی بیحس کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nonlethal
U
بیحس کننده
numbing
U
بیحس کننده
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
obtuse
U
بیحس
insensible
U
بیحس
insensate
U
بیحس
astonied
U
بیحس
callous
U
بیحس
numb
U
بیحس
numbs
U
بیحس
impassive
U
بیحس
senseless
U
بیحس
numbed
U
بیحس
insensitive
U
بیحس
insensitivity
U
بیحس
amortize
U
بیحس کردن
to anaesthetize locally
U
بیحس کردن
numbly
U
بطور بیحس
seared conscience
U
وجدان بیحس
basics
U
قلیایی
lye
U
اب قلیایی
alkalic
U
قلیایی
basic
U
قلیایی
alkali
U
قلیایی
alkalis
U
قلیایی
alkaline
U
قلیایی
numb
U
بیحس یاکرخت کردن
anaesthetized
U
بیهوش یا بیحس کردن
he was petrified with fear
U
از ترس بیحس یا بی حرکت شد
anaesthetizing
U
بیهوش یا بیحس کردن
anesthetizes
U
بیهوش یا بیحس کردن
anaesthetize
U
بیهوش یا بیحس کردن
anaesthetising
U
بیهوش یا بیحس کردن
anaesthetises
U
بیهوش یا بیحس کردن
anaesthetised
U
بیهوش یا بیحس کردن
numbs
U
بیحس یاکرخت کردن
numbed
U
بیحس یاکرخت کردن
anaesthetizes
U
بیهوش یا بیحس کردن
to benvmb with cold
U
از سرما بیحس کردن
anesthetizing
U
بیهوش یا بیحس کردن
incapable of pain
U
بیحس نسبت بدرد
unfeeling
U
بیحس فاقد احساسات
anesthetized
U
بیهوش یا بیحس کردن
alkaline solution
U
محلول قلیایی
alkalescence
U
خاصیت قلیایی
gourd
U
کدوی قلیایی
gourds
U
کدوی قلیایی
alkali halide
U
هالید قلیایی
alkali metal
U
فلز قلیایی
alkalize
U
قلیایی کردن
alkyd resin
U
صمغ قلیایی
alkalify
U
قلیایی شدن
alkaline battery
U
باتری قلیایی
alkaline earth
U
زمین قلیایی
alkaline earth
U
قلیایی خاکی
alkalinity
U
خصلت قلیایی
alkali earth
U
زمین قلیایی
alkalinize
U
قلیایی کردن
basify
U
قلیایی کردن
basic slag
U
سرباره قلیایی
alkalify
U
قلیایی کردن
basic dye
U
رنگ قلیایی
paralyze
U
از کار انداختن بیحس کردن
alkalescent
U
دارای خاصیت قلیایی
natron
U
نمک قلیایی طبیعی
alkaline
U
دارای خاصیت قلیایی
caustic alkali metal
U
فلز قلیایی سوزاور
piperine
U
ماده قلیایی فلفل
basic pig iron
U
اهن خام قلیایی
basic open hearth furnace
U
کوره باز قلیایی
basic lining
U
پوشش یا استر قلیایی
pyronine
U
رنگهای قلیایی زرد
narceine
U
شبه قلیایی افیون
alkaline earth metal
U
فلز قلیایی خاکی
alkaline earth oxide
U
فلز قلیایی خاکی
hyoscyamine
U
مادهء شبه قلیایی سیکران
turquoises
U
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
turquoise
U
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
bate
U
خیساندن چرم درماده قلیایی
turquois
U
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
caustic soda
U
سود سوزآور
[ماده قلیایی در رنگرزی]
alkali
U
قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
alkalis
U
قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
zoisite
U
دارای بلورهای هرمی شکل مرکب از سلیکات قلیایی وا لومینیومی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com