English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
samplery U نمونه گیری
coring U نمونه گیری
survey U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
surveys U نمونه گیری
sampling U نمونه گیری
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
sampling population U جامعه نمونه گیری
time sampling U نمونه گیری زمانی
test town U شهرمورد نمونه گیری
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
proof sheet U نمونه غلط گیری
sampling error U خطای نمونه گیری
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
sampling theory U نظریه نمونه گیری
random sample U نمونه گیری تصادفی
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
sampling error U اشتباه نمونه گیری
behavior sampling U نمونه گیری از رفتار
sampling bias U سوداری نمونه گیری
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
area sampling U نمونه گیری منطقه یی
double sampling U نمونه گیری چندگانه
area sampling U نمونه گیری منطقهای
random sampling U نمونه گیری تصادفی
sampling unit U واحد نمونه گیری
domal sampling U نمونه گیری خانواری
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
sampling variability U تغییر پذیری نمونه گیری
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
systematic random sampling U نمونه گیری تصادفی منظم
stratified random sampling U نمونه گیری لایهای تصادفی
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
wine taster U جام شراب مخصوص نمونه گیری
safes U صدمه نخورده
safest U صدمه نخورده
unbeaten U ضرب نخورده
unruffled U چین نخورده
safer U صدمه نخورده
virginal U دست نخورده
virgin U دست نخورده
virgins U دست نخورده
safe U صدمه نخورده
unvarnished U جلا نخورده
unshod U نعل نخورده
intemerate U دست نخورده
intact U دست نخورده
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
pristine U طبیعی ودست نخورده
whole U دست نخورده کامل
unheard U بگوش نخورده غیرمسموع
entire U دست نخورده بی عیب
virgin medium U واسطه دست نخورده
entirety U چیزدرست ودست نخورده
foundry proof U نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
unbeaten U شکست نخورده مغلوب نشده
He returned the money intact. U پول را دست نخورده پ؟ داد
monofilament U تاریا رشته واحدتاب نخورده
monofil U تاریا رشته واحد تاب نخورده
It remained intact. U سالم ودست نخورده باقی مانده
I havent had a bit sine morning . U از صبح تاحالایک لقمه دهانم نگذاشتم ( چیزی نخورده ام )
creak U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaks U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
to leave everything as it is [not to change anything] U رسوم قدیمی را ثابت [دست نخورده] نگه داشتن
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
untouched U دست نخورده دست نزده
ensample U نمونه
instance U نمونه
instances U نمونه
representative U نمونه
pattern U نمونه
patterns U نمونه
sample U نمونه
typicalness U نمونه
strickle U نمونه
specimens U نمونه
paradigm U نمونه
schema U نمونه
schemata U نمونه
sampling U نمونه
sampled U نمونه
representatives U نمونه
specimen U نمونه
progenitors U نمونه
progenitor U نمونه
paradigms U نمونه
breadboard U نمونه
foretype U نمونه
modelled U نمونه
module U نمونه
types U نمونه
typed U نمونه
forme U نمونه
modeled U نمونه
copying U نمونه
copy U نمونه
copies U نمونه
calligraph U نمونه
exemplar U نمونه
copied U نمونه
model U نمونه
type U نمونه
copyslip U نمونه
precedent U نمونه
modules U نمونه
precedents U نمونه
models U نمونه
examples U نمونه
example U نمونه
paragon U نمونه
exemplars U نمونه
paragons U نمونه
formats U نمونه
format U نمونه
exemplification U نمونه اوری
free sample U نمونه مجانی
holotype U نمونه شاخص
exemplum U مثال نمونه
modeling U نمونه سازی
probability sample U نمونه احتمالاتی
g U نمونه معیار
prototyping U ساخت یک نمونه
emulation U نمونه سازی
protoplast U نمونه اصل
exemplarily U بطور نمونه
pilot production U تولید نمونه
standard U نمونه قانونی
ladle samble U نمونه پاتیل
work sample U نمونه کار
phony U مدل یا نمونه
standards U نمونه قانونی
emulator U نمونه ساز
vial U شیشه نمونه
pilot model U نمونه ازمایشی
pattern making U نمونه سازی
unknown sample U نمونه مجهول
pilot plant U کارگاه نمونه
typification U تعیین نمونه
typicality U نمونه علامت
typical sample U نمونه نوعی
typical galaxy U کهکشان نمونه
pilot plant U کارخانه نمونه
typal U شبیه نمونه
screamer U نمونه بسیارخوب
sample data U داده نمونه
sample cell U فرف نمونه
for example U برای نمونه
foretype U نمونه قبلی
representative sample U نمونه معرف
specimen signature U نمونه امضاء
pieces U سکه نمونه
piece U سکه نمونه
parable U قیاس نمونه
sample distribution U توزیع نمونه
sample size U حجم نمونه
sight form U نمونه رصد
sampling U نمونه برداری
gauge U سنجیدن نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
gauges U سنجیدن نمونه
samplery U نمونه برداری
sample size U بزرگی نمونه
parables U قیاس نمونه
typified U نمونه دادن
typified U نمونه بودن
random sample U نمونه تصادفی
test model U نمونه ی ازمایش
test piece U نمونه ازمایشی
test piece U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
quota sample U نمونه سهمیه
test specimen U نمونه ازمایش
breadboard U نمونه تابلویی
samples U نمونه کالا
typifies U نمونه دادن
typifies U نمونه بودن
typify U نمونه دادن
typify U نمونه بودن
typifying U نمونه دادن
typifying U نمونه بودن
reference pilot U نمونه مرجع
test specimen U نمونه ی ازمایش
core sample U نمونه استوانهای
model U نمونه اصلی
demo U نمونه نمایشی
by the square U مطابق نمونه
sampler U نمونه بردار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com