English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prototype U نمونه اصلی شکل اولیه
prototypes U نمونه اصلی شکل اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
archetypal U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypally U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypical U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
Other Matches
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
archetypes U نمونه اولیه
prototypes U نمونه اولیه
archetype U نمونه اولیه
prototype U نمونه اولیه
prototypes U مدل نمونه اولیه
prototype U مدل نمونه اولیه
pilot model U مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
back level U نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
copies U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copied U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copying U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
model U نمونه اصلی
models U نمونه اصلی
modeled U نمونه اصلی
modelled U نمونه اصلی
corpuses U سرمایه اولیه و اصلی
ultimate truths U حقایق اولیه یا اصلی
corpus U سرمایه اولیه و اصلی
initial vector U مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
initial thrust U نفوذ اولیه نفوذ اصلی
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
initialled U اولیه
earliest U اولیه
early U اولیه
primitive U اولیه
fundamental U اولیه
elementary U اولیه
initialed U اولیه
initial U اولیه
raw U اولیه
initialing U اولیه
dispersion U اولیه
preliminaries U اولیه
preliminary U اولیه
primary U اولیه
initialling U اولیه
primal U اولیه
rudimentary U اولیه
basics U اولیه
basic U اولیه
first generation U اولیه
initials U اولیه
primeval U اولیه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
precedents U نمونه
sample U نمونه
formats U نمونه
exemplars U نمونه
precedent U نمونه
paragon U نمونه
paragons U نمونه
typicalness U نمونه
strickle U نمونه
models U نمونه
specimens U نمونه
exemplar U نمونه
module U نمونه
modules U نمونه
sampling U نمونه
specimen U نمونه
progenitors U نمونه
patterns U نمونه
schemata U نمونه
schema U نمونه
paradigm U نمونه
pattern U نمونه
instance U نمونه
instances U نمونه
paradigms U نمونه
sampled U نمونه
representative U نمونه
representatives U نمونه
type U نمونه
typed U نمونه
types U نمونه
example U نمونه
examples U نمونه
copyslip U نمونه
copy U نمونه
copying U نمونه
model U نمونه
format U نمونه
forme U نمونه
foretype U نمونه
progenitor U نمونه
ensample U نمونه
breadboard U نمونه
calligraph U نمونه
copies U نمونه
copied U نمونه
modeled U نمونه
modelled U نمونه
input function U تابع اولیه
basic agreement U توافق اولیه
input frequency U فرکانس اولیه
input information U اطلاعات اولیه
frame agreement U توافق اولیه
input tape U نوار اولیه
scheme U طرح اولیه
input noise U پارازیت اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input signal U سیگنال اولیه
input stage U طبقه اولیه
input electrode U الکترود اولیه
input drift U رانش اولیه
input diode U دیود اولیه
initialize U مقداردهی اولیه
initial value U مقدار اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
input attenuation U میرائی اولیه
input attenuation U دمفونگ اولیه
input capacitance U فرفیت اولیه
input capacitor U خازن اولیه
primary products U محصولات اولیه
input circuit U مدار اولیه
input coordinate U مختصات اولیه
input coupling U تزویج اولیه
input current U جریان اولیه
input data U دادههای اولیه
master agreement U توافق اولیه
skeleton agreement U توافق اولیه
primary industries U صنایع اولیه
pre assembly U نصب اولیه
primary emission U صدور اولیه
pre load U بار اولیه
pre loading U بارگیری اولیه
raw statistics U امارهای اولیه
preliminiary work U کار اولیه
stocked U ذخیره اولیه
primary electron U الکترون اولیه
prereduction U کاهش اولیه
primary cognizance U شناختهای اولیه
primary body U جسم اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
primary inputs U نهادههای اولیه
primery voltage U ولتاژ اولیه
outline agreement U توافق اولیه
stocked U ماده اولیه
input gap U فاصله اولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com