English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it had a europeanlook U نمود اروپایی داشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it had a europeanlook U اروپایی می نمود
minute book U دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
aspect U نمود
growth U نمود
growths U نمود
phenomenon U نمود
performance U نمود
performances U نمود
appearance U نمود
appearances U نمود
life forms U زی نمود
life form U زی نمود
aspects U نمود
prospect U نمود
prospected U نمود
prospecting U نمود
prospects U نمود
actescence U نمود شیر
macroscopic U درشت نمود
phenomenon U نمود تجلی
pseudomorphism U نمود کاذب
psychological make up U نمود ذهنی
movable bridge U پلی که میشودجابجا نمود
he showed me kindness U ابرازمحبت نسبت به من نمود
pseudomorphous U دارای نمود کاذب
multiphase U دارای چند نمود
he proceeded to investigate it U بتحقیق ان مبادرت نمود
practicably U چنانکه بتوان اجرا نمود
incommutably U بطوریکه نتوان معاوضه نمود
water exists in three phases U اب درسه نمود وجود دارد
incompressibly U بطوریکه نتوان متراکم یا خلاصه نمود
Europeans U اروپایی
European U اروپایی
irreversibly U چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
redwing U باسترک اروپایی
international morse code U مورس اروپایی
indo uropean U هند و اروپایی
indo germanic U هند و اروپایی
continental code U مورس اروپایی
indo european U هند و اروپایی
cushat U طوقی اروپایی
nightjar U بوف اروپایی
greenfinch U سهره اروپایی
Indo- U هند و اروپایی
eruropean community U جامعه اروپایی
eurodollars U دلار اروپایی
yellowhammer U سهره اروپایی
fieldfare U باسترک اروپایی
Eurasian U اروپایی و اسیایی
sweetbrier U گل سرخ اروپایی
larches U کاج اروپایی
larch U کاج اروپایی
saker U شاهین اروپایی
aberdevine U سهره اروپایی
Eurasians U اروپایی و اسیایی
European Currency Unit U واحد پول اروپایی
merlin U قوش کوچک اروپایی
european committee for standardization U کمیته اروپایی استاندار
european monetary system U سیستم پولی اروپایی
marron U شاه بلوط اروپایی
martlet U پرستوی معمولی اروپایی
mulatto U زاده اروپایی وزنگی
moly U سیر زرد اروپایی
mew U مرغ نوروزی اروپایی
brock U گورکن اروپایی شغاره
mewing U مرغ نوروزی اروپایی
mewed U مرغ نوروزی اروپایی
redstart U بلبل دم قرمز اروپایی
copper beech [Fagus sylvatica] U درخت راش اروپایی
toper U کوسه ماهی اروپایی
greylag U غاز وحشی اروپایی
hatchment U صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
ineradicably U بطور ریشه کن نشدنی چنانکه نتوان بیخ کن یا قلع وقمع نمود
ring snake U مار حلقه دار اروپایی
woodwaxen U طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
ruddock U مرغ سینه سرخ اروپایی
larch U درخت صنوبرآراسته [کاج اروپایی]
Eurasians U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasian U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
woodcock U خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
article had two notes U داشت
conservation U داشت
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
piggyback file U فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
a comparison between European and Japanese schools U مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
whiting U ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
half caste U دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
The town has a European look. U این شهر قیافه اروپایی دارد
nescience U اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
talent U درون داشت
expectation U چشم داشت
he adored that woman U ان زن رابسیاردوست می داشت
expectations U چشم داشت
talents U درون داشت
durst U زهره داشت
talented U درون داشت
factum U یاد داشت
when will women have the vote? U خواهند داشت
without letted U باز داشت
note book U دفتریاد داشت
apanage U اختصاص داشت
dwelt U منزل داشت
he loved her dear U اوبسیاردوست داشت
expectantly U با چشم داشت
nut cracker U یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
old master U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old masters U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
serin U سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
dun bird U یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
final set U حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
writing pad U دسته یاد داشت
prospectiveness U چشم داشت به اینده
He looked well groomed . He had a tidy appearance . U سرووضع مرتبی داشت
He was looking for you. U داشت دنبالت می گشت
to take notes of U یاد داشت برداشتن از
to take down U یاد داشت کردن
to minute down U یاد داشت کردن
to make a note of U یاد داشت کردن
to make a minute of U یاد داشت کردن
the dog wasled U سگ بند در گردن داشت
to set down U یاد داشت کردن
outlook U منظره چشم داشت
marrige of convenience U پیوند با چشم داشت
annotator U یاد داشت کننده
he complained with reason U داشت که گله میکرد
block note paper U دسته کاغذیاد داشت
he kept me waiting U مرامنتظریامعطل نگاه داشت
ephebe U شهری که از 81 تا 02 سال داشت
i will note it down U یاد داشت میکنم
disposure U نمایش عرضه داشت
eurocheque U چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
pochard U یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
fusilier U سربازی که تفنگ چخماقی داشت
he would be sure to like it U یقینا انرادوست خواهد داشت
that point was of p interest U ان نکته جالبیست ویژهای داشت
He was running like a madman. U عین دیوانه ها داشت می دوید
he sold the good ones U هرچه خوب داشت فروخت
The girl was penciling her eyebrows . U دخترک داشت ابروهایش را می کشید
he was in purpose to do it U در نظر داشت که ان کار رابکند
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
no song no supper U تانخوانی شام نخواهیم داشت
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ? U تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
All his belongings were stolen . U هرچه داشت بردند (دزدیدند)
durst U جرات داشت جسارت کرد
fusileer U سربازی که تفنگ چخماقی داشت
prospect of success U چشم داشت یا امید کامیابی
She was talking to (with ) a friend . U داشت با دوستش صحبت می کرد
it weighed kilogrammes U بود سه کیلوگرم وزن داشت
he made me wait U مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
He tried to conceal the facts. U سعی داشت حقیقت را پنهان کند
He wanted to incite the people. U قصد داشت مردم راتحریک کند
u.sings[ and+] U با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
His request was in the nature of a command. U خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
The bus stopped for fuel [ to get gas] . U اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
pistole U سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
og U الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
notate U یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
quinquereme U یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
marshalsea U دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
count palatine U قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
on old woman past sixty U پیرزنی بیش از شصت سال داشت
life is not worth an hour's p U ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
to preach from notes U از روی یاد داشت وضع کردن
e r p U برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
to serve a notice on some one U اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
of livery U ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
no paternosterŠno p U تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
She married a man old eonugh to be her father. U با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
She was crying over her misfortunes. U ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
lostlabour U کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
groschen U سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
on shall from a quo rum U جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
balto slavic U شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
The judge will have the final say on the matter. U قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
kreutzer U نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
He had the air of a frightened(scared)child. U حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
propor tionably U بطور متناسب یا با قرینه چنانکه بتوان متناسب نمود
he took my words in good part U سخنان مرا بخوبی تلقی نمود از سخنان من نرنجید
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
record prices U بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
critical engine U موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
Cinoiserie U [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
paphian U وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
He was killed when his parachute malfunctioned. U بخاطر اینکه چترش کار نکرد [عیب فنی داشت] او [مرد] کشته شد.
maroon U شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
fascism U نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
dead U دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
mags U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mag U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mum's the word U این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
it will make against us U برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
she smiled sweetly U لبخند یا تبسم شیرینی داشت شیرین لبخند میزد
fasces U [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com