Total search result: 202 (19 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
process U |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
 |
 |
processes U |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
clean U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
cleaned U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
cleanest U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
cleans U |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
 |
 |
machines U |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
 |
 |
machined U |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
 |
 |
machine U |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
 |
 |
cabling U |
نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را |
 |
 |
maps U |
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد |
 |
 |
map U |
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد |
 |
 |
run U |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
runs U |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
cumulative delivery diagram U |
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد |
 |
 |
kernel U |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
 |
 |
kernels U |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
 |
 |
map U |
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی |
 |
 |
maps U |
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی |
 |
 |
demonstrations U |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
 |
 |
demonstration U |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
 |
 |
logic U |
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند |
 |
 |
parallel U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
paralleling U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallelled U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallelling U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
paralleled U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallels U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
detotalizing counter U |
شمارندهای که کل مقدارباقیمانده ماده مورد سنجش را نشان میدهد |
 |
 |
attached processor U |
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
conversational mode U |
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد |
 |
 |
generation U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
 |
 |
generations U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
 |
 |
cards U |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
 |
 |
card U |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
 |
 |
monitors U |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
 |
 |
privilege U |
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد |
 |
 |
monitored U |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
 |
 |
multi U |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
 |
 |
multi- U |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
 |
 |
monitor U |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
 |
 |
fifth generation computers U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
 |
 |
manual U |
کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد |
 |
 |
manual U |
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد |
 |
 |
simulator U |
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک . |
 |
 |
simulators U |
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک . |
 |
 |
Windows GDI U |
مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز |
 |
 |
mismatch U |
ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته |
 |
 |
GKS U |
استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند |
 |
 |
dir U |
در DOS-MS دستور سیستم که لیستی از فایلهای روی دیسک را نشان میدهد |
 |
 |
keyboard terminal U |
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود |
 |
 |
computerization U |
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری |
 |
 |
Windows API U |
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |
 |
 |
TDS U |
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد |
 |
 |
serials U |
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد |
 |
 |
serial U |
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد |
 |
 |
assemble U |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
 |
 |
assembled U |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
 |
 |
assembles U |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
 |
 |
flowchart U |
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد |
 |
 |
flow diagram U |
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد |
 |
 |
supervisory U |
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد |
 |
 |
primers U |
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد |
 |
 |
primer U |
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد |
 |
 |
transaction U |
سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد |
 |
 |
peripheral U |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
 |
 |
sequenced ejection U |
سیستم پرتاب مرحله به مرحله |
 |
 |
internally stored program U |
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری |
 |
 |
remote U |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
 |
 |
remoter U |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
 |
 |
remotest U |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
 |
 |
integrated U |
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است |
 |
 |
demands U |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
 |
 |
demanded U |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
 |
 |
demand U |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
 |
 |
computerised ordering systems U |
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری |
 |
 |
parameters U |
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |
 |
 |
parameter U |
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |
 |
 |
processes U |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
 |
 |
process U |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
 |
 |
requirement U |
مورد نیاز |
 |
 |
bios U |
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند |
 |
 |
phased array U |
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده |
 |
 |
chcp U |
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند |
 |
 |
floor space occupied U |
فضای مورد نیاز |
 |
 |
lime requirement U |
اهک مورد نیاز |
 |
 |
reserve requirements U |
ذخائر مورد نیاز |
 |
 |
off load U |
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی |
 |
 |
requirements U |
آنچه مورد نیاز است |
 |
 |
demand paging U |
صفحه بندی مورد نیاز |
 |
 |
demand satisfaction U |
تحویل اماد مورد نیاز |
 |
 |
required supply rate U |
نواخت مهمات مورد نیاز |
 |
 |
bank capital requirement U |
سرمایه مورد نیاز بانک |
 |
 |
combat essential U |
مورد نیاز حتمی رزمی |
 |
 |
common goods U |
کالای مورد نیاز عموم |
 |
 |
plug compatible manufacurer U |
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود |
 |
 |
supplied U |
تامین چیزی که مورد نیاز است . |
 |
 |
supplying U |
تامین چیزی که مورد نیاز است . |
 |
 |
materials requirements planning U |
برنامه ریزی مواد مورد نیاز |
 |
 |
You are needed . They need you . U |
وجود شما مورد نیاز است |
 |
 |
supply U |
تامین چیزی که مورد نیاز است . |
 |
 |
accounts package U |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
 |
 |
accounting package U |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
 |
 |
alu U |
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد |
 |
 |
event driven U |
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است |
 |
 |
discard U |
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است |
 |
 |
discarding U |
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است |
 |
 |
discarded U |
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است |
 |
 |
discards U |
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است |
 |
 |
bridged U |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
 |
 |
bridges U |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
 |
 |
bridge U |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
 |
 |
end item U |
وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز |
 |
 |
equipment U |
وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت |
 |
 |
public information U |
اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی |
 |
 |
logical U |
گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است |
 |
 |
ToolTips U |
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد |
 |
 |
arithmetic U |
بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد |
 |
 |
overlays U |
و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است |
 |
 |
thins U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
overlaying U |
و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است |
 |
 |
overlay U |
و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است |
 |
 |
thinnest U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
thinners U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
thin U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
thinned U |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
 |
 |
upload U |
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور |
 |
 |
basics U |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
 |
 |
basic U |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
 |
 |
extracts U |
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل |
 |
 |
storing U |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
 |
 |
store U |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
 |
 |
extract U |
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل |
 |
 |
extracting U |
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل |
 |
 |
extracted U |
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل |
 |
 |
automation U |
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم |
 |
 |
logic seeking U |
چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند |
 |
 |
masters U |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
 |
 |
mastered U |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
 |
 |
monofuel U |
سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد |
 |
 |
hard hyphen U |
خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد |
 |
 |
In regard to the proposed changes I think we need more information. U |
در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم. |
 |
 |
condition U |
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل |
 |
 |
master U |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
 |
 |
mastered U |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
 |
 |
master U |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
 |
 |
masters U |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
 |
 |
extracode U |
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند |
 |
 |
AI U |
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند |
 |
 |
just in time U |
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود |
 |
 |
coroutine U |
بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود |
 |
 |
demo U |
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع |
 |
 |
MIDI setup map U |
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد |
 |
 |
interrupt U |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
 |
 |
interrupts U |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
 |
 |
generation U |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
 |
 |
generations U |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
 |
 |
interrupting U |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
 |
 |
multiplex U |
روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد |
 |
 |
processor U |
ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است |
 |
 |
math U |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
 |
 |
maths U |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
 |
 |
hit on the fly printer U |
چاپگری که در ان کاغذ و یامکانیزم چاپ در حالت ثابتی هستند به نحوی که شروع وتوقفی مورد نیاز نمیباشد |
 |
 |
intelligence U |
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است |
 |
 |
artificial intelligence U |
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است |
 |
 |
data clerk U |
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد |
 |
 |
circuits U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
circuit U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
computer system U |
سیستم کامپیوتری |
 |
 |
computing system U |
سیستم کامپیوتری |
 |
 |
tools U |
در سیستم کامپیوتری |
 |
 |
ended U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
 |
 |
end U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
 |
 |
ends U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
 |
 |
real time U |
داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد |
 |
 |
storage U |
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد |
 |
 |
null cycle U |
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی |
 |
 |
description U |
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
 |
 |
descriptions U |
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
 |
 |
automatic data processing system U |
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری |
 |
 |
colds U |
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد |
 |
 |
cold U |
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد |
 |
 |
colder U |
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد |
 |
 |
coldest U |
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد |
 |
 |
fixes U |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
 |
 |
fix U |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
 |
 |
tabled U |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
 |
 |
quickdraw U |
در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند |
 |
 |
tabling U |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
 |
 |
graphical user interface U |
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل |
 |
 |
tables U |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
 |
 |
table U |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
 |
 |
multicomputer system U |
سیستم چند کامپیوتری |
 |
 |
computer information system U |
سیستم اطلاعات کامپیوتری |
 |
 |
hybrid computer system U |
سیستم کامپیوتری دو رگه |
 |
 |
customising U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customizing U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customises U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customised U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customizes U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customize U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customized U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |