Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grading
U
نمره گذاری
scoring
U
نمره گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mark
U
نمره گذاری کردن علامت
marks
U
نمره گذاری کردن علامت
page
U
صفحات را نمره گذاری کردن
paged
U
صفحات را نمره گذاری کردن
pages
U
صفحات را نمره گذاری کردن
configural scoring
U
نمره گذاری طرحی
differential scoring
U
نمره گذاری افتراقی
otis quick scoring mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
scoring key
کلید نمره گذاری
subjective scoring
U
نمره گذاری ذهنی
Other Matches
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
scores
U
نمره
yarn count
U
نمره نخ
grades
U
نمره
thread fineness
U
نمره نخ
grade
U
نمره
scored
U
نمره
t score
U
نمره T
mark
U
نمره
score
U
نمره
marks
U
نمره
numerals
U
نمره
numeral
U
نمره
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
additional score
U
نمره اضافی
lie score
U
نمره دروغگویی
main score
U
نمره اصلی
total score
U
نمره کامل
percentile score
U
نمره صدکی
sigma score
U
نمره معیار
accuracy score
U
نمره دقت
true score
U
نمره حقیقی
time score
U
نمره زمانی
error score
U
نمره خطا
real score
U
نمره واقعی
numbering
U
نمره زنی
raw score
U
نمره خام
unweighted score
U
نمره غیروزنی
test value
U
نمره ازمون
test score
U
نمره ازمون
weighted score
U
نمره وزنی
standard score
U
نمره معیار
stanine score
U
نمره نه بخشی
ipsative score
U
نمره نسبی
conduct grade
U
نمره انضباط
derived score
U
نمره اشتقاقی
gain score
U
نمره افزوده
number
U
نمره شمردن
grades
U
نمره دادن
numbers
U
نمره شمردن
numbers
U
نمره دادن به
gross score
U
نمره خام
grade score
U
نمره کلاسی
grader
U
نمره گذار
grade
U
نمره دادن
deviation score
U
نمره انحراف
graphic score
U
نمره نگارهای
evaluation score
U
نمره ارزیابی
score
U
چوب خط نمره
score
U
نمره اوردن
scored
U
چوب خط نمره
scored
U
نمره اوردن
scores
U
چوب خط نمره
scores
U
نمره اوردن
evaluation score
U
نمره ازمایش
graded
U
نمره دار
composite score
U
نمره مرکب
number
U
نمره دادن به
normalized score
U
نمره هنجار شده
standardized score
U
نمره بهنجار شده
observed score
U
نمره مشاهده شده
transmuted score
U
نمره تبدیل شده
corrected score
U
نمره اصلاح شده
The car had no licence ( number ) plate .
U
اتوموبیل بی نمره بود
conspect reliability
U
پایایی نمره گذاران
point
U
نمره درس پوان
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
predicted score
U
نمره پیش بینی شده
telephone dial
U
صفحه نمره گیر تلفن
annual average score
U
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
I give you full marks for that .
U
نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
mallet goal
U
نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
outpoint
U
سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
The shoes are a size too big for my feet.
U
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
score
U
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored
U
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scores
U
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
yarn sorting
U
دسته بندی نخ
[بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
accession number
U
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
dial
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials
U
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
shake bottle
U
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring
U
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
indention
U
تو گذاری
coding
U
کد گذاری
lineation
U
خط گذاری
investment
U
سرمایه گذاری
costing
U
هزینه گذاری
enterprises
U
سرمایه گذاری
policy-making
U
سیاست گذاری
collocation
U
باهم گذاری
insulation
U
عایق گذاری
costing
U
قیمت گذاری
coronation
U
تاج گذاری
pricing
U
قیمت گذاری
prefixion
U
جلو گذاری
legislation
U
قانون گذاری
pagination
U
صفحه گذاری
enterprise
U
سرمایه گذاری
frustrations
U
عقیم گذاری
scaling
U
مقیاس گذاری
ovulation
U
تخمک گذاری
sanding
U
ماسه گذاری
prefixion
U
پیش گذاری
frustration
U
عقیم گذاری
coronations
U
تاج گذاری
policy making
U
سیاست گذاری
disposure
U
درمعرض گذاری
capitalization
U
سرمایه گذاری
lable
U
جهت گذاری
limit of load
U
حد بار گذاری
lodgement
U
ودیعه گذاری
lodgment
U
ودیعه گذاری
aggradation
U
ابرفت گذاری
mark sensing
U
نشان گذاری
minelaying
U
مین گذاری
lettering
U
حروف گذاری
impressions
U
نشان گذاری
impression
U
نشان گذاری
indentation
U
دندانه گذاری
inunction
U
مرهم گذاری
interposition
U
پا میان گذاری
dimensioning
U
اندازه گذاری
demomination
U
نام گذاری
dateline
U
تاریخ گذاری
cupellation
U
قال گذاری
hyphenation
U
خط تیره گذاری
hypothecation
U
گرو گذاری
hypothecation
U
رهن گذاری
iatraliptics
U
مرهم گذاری
idegraphy
U
نشان گذاری
imposition of hands
U
دست گذاری
codes and codification
U
علامت گذاری
ingravescence
U
رو بشدت گذاری
nomenclauture
U
نام گذاری
nomographer
U
قانون گذاری
trapping
U
تله گذاری
insertion
U
جوف گذاری
petarder
U
مامورخرج گذاری پل
investments
U
سرمایه گذاری
edging
U
لبه گذاری
edgings
U
لبه گذاری
valuation
U
ارزش گذاری
spacing
U
فاصله گذاری
nomography
U
فن قانون گذاری
mining
U
مین گذاری
numbering
U
شماره گذاری
indentations
U
دندانه گذاری
piping
U
لوله گذاری
coding
U
کد گذاری چیزی
coding
U
علامت گذاری
valuations
U
ارزش گذاری
prefixion
U
سرواژه گذاری
sequencing
U
ترتیب گذاری
ovulations
U
تخمک گذاری ها
casing
U
لوله گذاری
wicking
U
فتیله گذاری
tubing
U
لوله گذاری
weft insertion
U
پود گذاری
synthesis
U
هم گذاری اختلاط
syntheses
U
هم گذاری اختلاط
nominations
U
نام گذاری
punctuation
U
نقطه گذاری
masking
U
نقاب گذاری
casings
U
لوله گذاری
loading
U
بار گذاری
signallzation
U
علامت گذاری
structuralization
U
بنیان گذاری
juxtaposition
U
پهلوی هم گذاری
synthesizing
U
هم گذاری کردن
synthesizes
U
هم گذاری کردن
synthesized
U
هم گذاری کردن
synthesize
U
هم گذاری کردن
synthesising
U
هم گذاری کردن
synthesises
U
هم گذاری کردن
synthesised
U
هم گذاری کردن
undervaluation
U
کم ارزش گذاری
nomination
U
نام گذاری
indents
U
دندانه گذاری
indenting
U
دندانه گذاری
headings
U
عنوان گذاری
heading
U
عنوان گذاری
settings
U
کار گذاری
setting
U
کار گذاری
indexing
U
شاخص گذاری
indent
U
دندانه گذاری
padding
U
لایی گذاری
notations
U
نشان گذاری
notation
U
نشان گذاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com