English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
terminal emulation U نمایه سازی پایانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
profiled U نمایه
indexes U نمایه
indexed U نمایه
index U نمایه
indice U نمایه
profiling U نمایه
profiles U نمایه
profile U نمایه
salt index U نمایه نمک
imagesetter U نمایه ساز
indexed U راهنما نمایه
index U راهنما نمایه
plasticity index U نمایه خمیری
bottom profile U نمایه بستر
reliability index U نمایه پایانی
indexes U راهنما نمایه
rainfall index U نمایه باران
precision index U نمایه دقت
air pollution index U نمایه الودگی هوا
termial U پایانه
terminals U پایانه
terminal U پایانه
terminuses U پایانه
terminus U پایانه
terminals U پایانه پایانی
central terminal U پایانه مرکزی
local terminal U پایانه محلی
terminal U پایانه پایانی
display terminal U پایانه نمایشگر
user terminal U پایانه کاربر
terminal unit U واحد پایانه
smart terminal U پایانه هوشیار
video terminal U پایانه تصویری
negative terminal U پایانه منفی
nerve ending U پایانه عصبی
data termianl U پایانه دادهای
reset terminal U پایانه بازنشانی
connection terminal U پایانه اتصال
full screen terminal U پایانه تمام صفحه
remote terminal U پایانه راه دور
remote terminal U پایانه دور دست
free nerve ending U پایانه ازاد عصب
stacked U آدرس ابتدا پایانه پشته
stack U آدرس ابتدا پایانه پشته
stacks U آدرس ابتدا پایانه پشته
dumb terminal U پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
to tap U با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
vdt U Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
california bearing ratio U اندیس مقاومت کالیفرنی نمایه کالیفرنی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
repk lection U پر سازی
individualization U تک سازی
flection U خم سازی
retortion U خم سازی
padding U له سازی
retortion U کج سازی
local anasthesia U سر سازی
flooring U کف سازی
individualizing U تک سازی
individualized U تک سازی
pavement U کف سازی
pavements U کف سازی
individualizes U تک سازی
truncation U بی سر سازی
individualising U تک سازی
individualises U تک سازی
individualize U تک سازی
individualised U تک سازی
individuation U تک سازی
idolization U بت سازی
stylization U مد سازی
deflexion U خم سازی
bridgework U پل سازی
compaction U تو پر سازی
bridge building U پل سازی
machine building U ماشین سازی
divestiture U برهنه سازی
humanization U مردمی سازی
microsoft U بهنگام سازی
minimalization U کمینه سازی
enrichment U غنی سازی
divestiture U بی بهره سازی
compaction U فشرده سازی
fading U محو سازی
microminiaturization U ریز سازی
assimilation U درون سازی
assimilation U همگون سازی
magnifcation U بزرگ سازی
malting U مالت سازی
manumission U ازاد سازی
materialization U مادی سازی
maximization U بیشینه سازی
industrialization U صنعتی سازی
nationalization U ملی سازی
milling U ارد سازی
mealing U نرم سازی
compactions U فشرده سازی
arching U طاق سازی
minimization U کمینه سازی
miseenscene U صحنه سازی
rejuvenation U جوان سازی
displacement U جانشین سازی
packing U فشرده سازی
crystallization U بلور سازی
modeller U قالب سازی
depletion U تهی سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
countersink U خزینه سازی
computer simulation U شبیه سازی
conceptualization U مفهوم سازی
confectionary U شیرینی سازی
smoothing U صاف سازی
discolourment U بدرنگ سازی
coordination U هماهنگ سازی
cooperage U چلیک سازی
cooperage U پیت سازی
mortar mixing U ملات سازی
exclusion U محروم سازی
bookbinding U کتاب سازی
refreshment U تازه سازی
enthralment U بنده سازی
inspissation U غلیظ سازی
intensification U پر قوت سازی
channelization U تنگه سازی
christianization U عیسوی سازی
strangling U خفه سازی
inurement U معتاد سازی
invalidation U باطل سازی
irksomeness U کسل سازی
refreshments U تازه سازی
infuriation U خشمگین سازی
fitting U جفت سازی
individualization U منفرد سازی
formulation U قاعده سازی
individualization U فرد سازی
ceiling construction U سقف سازی
channelization U ترعه سازی
floor U کف سازی کردن
individuation U جدا سازی
inebriation U مست سازی
channelization U مجرا سازی
wearisomeness U کسل سازی
domestication U اهلی سازی
liquefaction U ابگونه سازی
coking period U زمان کک سازی
coking time U زمان کک سازی
machicolation U مزغل سازی
neutralization U بی اثر سازی
neutralization U خنثی سازی
insulating U عایق سازی
insulates U عایق سازی
insulate U عایق سازی
seduction U گمراه سازی
levigation U نرم سازی
irreticence U فاش سازی
divestment U بی بهره سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
lamponery U هجونامه سازی
lancination U مجروح سازی
lancination U پاره سازی
landscape painting U منظره سازی
lapidation U سنگسار سازی
lapidification U سنگ سازی
latticing U شبکه سازی
pacification U ارام سازی
wording U عبارت سازی
forgery U سند سازی
forgeries U صورت سازی
forgeries U سند سازی
ostosis U استخوان سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com