Total search result: 201 (20 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
raee show U |
نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
case U |
صندوق جعبه |
 |
 |
cases U |
صندوق جعبه |
 |
 |
casket U |
جعبه جواهر صندوق یاتابوت |
 |
 |
caskets U |
جعبه جواهر صندوق یاتابوت |
 |
 |
focuses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focused U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focus U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussed U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focusses U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
focussing U |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
 |
 |
texts U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
 |
 |
text U |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
 |
 |
graphics U |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
 |
 |
screen U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
screening, screenings U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
screens U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
screened U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
escutcheon U |
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار |
 |
 |
laptop U |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
 |
 |
lapheld U |
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است |
 |
 |
coretti U |
[گالری شبیه جعبه نمایش در کلیساهای سبک باروک] |
 |
 |
containers U |
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف |
 |
 |
container U |
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف |
 |
 |
hypermedia U |
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد |
 |
 |
information U |
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد |
 |
 |
vaude U |
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد |
 |
 |
to portray somebody [something] U |
نمایش دادن کسی یا چیزی [رل کسی یا چیزی را بازی کردن] [کسی یا چیزی را مجسم کردن] |
 |
 |
thumbnail U |
هر چیزی که باندازه ناخن باشد |
 |
 |
cessionary U |
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد |
 |
 |
site U |
محلی که پایه چیزی باشد |
 |
 |
sited U |
محلی که پایه چیزی باشد |
 |
 |
sites U |
محلی که پایه چیزی باشد |
 |
 |
thumbnails U |
هر چیزی که باندازه ناخن باشد |
 |
 |
to depict somebody or something [as something] U |
کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن] |
 |
 |
pixel U |
کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد |
 |
 |
multisync monitor U |
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد |
 |
 |
limelight U |
قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم |
 |
 |
dag U |
قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد |
 |
 |
crutches U |
هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد |
 |
 |
crutch U |
هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد |
 |
 |
contents U |
محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد |
 |
 |
virtual U |
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد |
 |
 |
orthographical projection U |
نمایش چیزی با خط هاوگوشههای راست |
 |
 |
meiosis U |
تحقیر نمایش مصغر چیزی |
 |
 |
magazine U |
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده |
 |
 |
magazines U |
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده |
 |
 |
fiefdoms U |
هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد |
 |
 |
fiefdom U |
هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد |
 |
 |
limber chest U |
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار |
 |
 |
to feel like something U |
احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه] |
 |
 |
scrap heap policy U |
رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد |
 |
 |
profiled U |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
 |
 |
profiling U |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
 |
 |
profile U |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
 |
 |
profiles U |
برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |
 |
 |
long shot <idiom> U |
شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد |
 |
 |
ingrowth U |
رشد ازدرون چیزی که درتوی چیزدیگری روییده یا فرورفته باشد |
 |
 |
hereditaments U |
هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث |
 |
 |
exception U |
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد |
 |
 |
exceptions U |
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد |
 |
 |
melodramas U |
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام |
 |
 |
melodrama U |
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام |
 |
 |
CD quality U |
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد |
 |
 |
apomict U |
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد |
 |
 |
to suggest it is appropriate to do so [matter] U |
پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد [چیزی ] |
 |
 |
pocket piece U |
سکه ازدواج افتاده یا چیزی مانندان که درجیب نگاه دارندتابرکت جیب باشد |
 |
 |
commodities U |
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد |
 |
 |
off print U |
چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد |
 |
 |
commodity U |
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد |
 |
 |
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
texts U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
 |
 |
text U |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
 |
 |
view U |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
 |
 |
viewing U |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
 |
 |
label U |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
 |
 |
viewed U |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
 |
 |
views U |
جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |
 |
 |
labels U |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
 |
 |
labelled U |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
 |
 |
labeling U |
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |
 |
 |
box pass U |
جعبه کالیبر جعبه پاس |
 |
 |
modification kit U |
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل |
 |
 |
colours U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
 |
 |
colour U |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
 |
 |
hybrid U |
چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد |
 |
 |
implicit function U |
معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد |
 |
 |
NDR U |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
 |
 |
a closed mouth catches no flies <proverb> U |
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد |
 |
 |
moored mine U |
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد |
 |
 |
oil gear U |
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی |
 |
 |
hotter U |
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد |
 |
 |
hottest U |
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد |
 |
 |
hot U |
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد |
 |
 |
scans U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scanned U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
scan U |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
 |
 |
monitors U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
monitor U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
image |
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |
 |
 |
screenful U |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
images U |
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |
 |
 |
monitored U |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
 |
 |
graphic U |
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |
 |
 |
menus U |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
 |
 |
menu U |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
 |
 |
pages U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
intermezzo U |
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |
 |
 |
name part U |
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |
 |
 |
page U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
paged U |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
 |
 |
pop down menu U |
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |
 |
 |
edited U |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
dress rehearsal U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
 |
 |
previews U |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
 |
 |
edit U |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
animation U |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
 |
 |
animations U |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
 |
 |
roll scroll U |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
 |
 |
preview U |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
 |
 |
dress rehearsals U |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
 |
 |
window U |
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
 |
 |
marching display U |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
 |
 |
resolution U |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
 |
 |
format U |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
 |
 |
animation U |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
 |
 |
non destructive cursor U |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
 |
 |
dotting U |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
 |
 |
dot U |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
 |
 |
formats U |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
 |
 |
wetzel U |
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |
 |
 |
ansi U |
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |
 |
 |
resolutions U |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
 |
 |
animations U |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
 |
 |
areas U |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
 |
 |
area U |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
 |
 |
enhanced U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
high resolution bit mapped display U |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
 |
 |
composition and make up terminal U |
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |
 |
 |
splash screen U |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
 |
 |
enhance U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
mat U |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
 |
 |
enhancing U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
mats U |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
 |
 |
enhances U |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
infra red link U |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
 |
 |
hotbed U |
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد |
 |
 |
hotbeds U |
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد |
 |
 |
snow U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
screens U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
screening, screenings U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
snows U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
screened U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
snowed U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
screen U |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
 |
 |
snowing U |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
 |
 |
resolutions U |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
 |
 |
resolution U |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
 |
 |
alphanumeric U |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
 |
 |
imperfect competition U |
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد |
 |
 |
scroll U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
 |
 |
scrolls U |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
 |
 |
data scope U |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
 |
 |
enhanced U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhance U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhancing U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
enhances U |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
 |
 |
to put on the stage U |
بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن |
 |
 |
divertissement U |
بالت یا نمایش بین پردههای نمایش |
 |
 |
kit U |
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل |
 |
 |
kits U |
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل |
 |
 |
open back U |
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.] |
 |
 |
cash U |
صندوق |
 |
 |
chests U |
صندوق |
 |
 |
chest U |
صندوق |
 |
 |
boxes U |
صندوق |
 |
 |
cases U |
صندوق |
 |
 |
water jacket U |
صندوق اب |
 |
 |
chest set U |
صندوق |
 |
 |
coffers U |
صندوق |
 |
 |
hutch U |
صندوق |
 |
 |
funded U |
صندوق |
 |
 |
case U |
صندوق |
 |
 |
fund U |
صندوق |
 |
 |
hutches U |
صندوق |
 |
 |
cashing U |
صندوق |
 |
 |
box U |
صندوق |
 |
 |
cashed U |
صندوق |
 |
 |
coffer U |
صندوق |
 |
 |
cash office U |
صندوق |
 |
 |
lacunar U |
صندوق |
 |
 |
cashes U |
صندوق |
 |
 |
format U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
 |
 |
formats U |
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |
 |
 |
antialiasing U |
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |
 |
 |
closeting U |
صندوق خانه |
 |
 |
trunk U |
بشکه صندوق |
 |
 |
trunks U |
بشکه صندوق |
 |
 |
box maker U |
صندوق ساز |
 |
 |
bin U |
جازغالی صندوق |
 |
 |
aid fund U |
صندوق تعاون |
 |