English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
operating theatre U نمایشگاه عمل جراحی
operating theatres U نمایشگاه عمل جراحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
playhouses U نمایشگاه
fairs U نمایشگاه
fairest U نمایشگاه
fairer U نمایشگاه
fair U نمایشگاه
exhibition U نمایشگاه
exhibitions U نمایشگاه
show room U نمایشگاه
showplaces U نمایشگاه
showplace U نمایشگاه
playhouse U نمایشگاه
trade fairs U نمایشگاه بازرگانی
fairer U نمایشگاه کالا
public amnsement U نمایشگاه عمومی
penny gaff U نمایشگاه ارزان
fair U نمایشگاه کالا
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
trade fair U نمایشگاه تجاری
odeum U نوازشگاه یا نمایشگاه
showrooms U سالن نمایشگاه
showrooms U نمایشگاه کالا
showroom U سالن نمایشگاه
showroom U نمایشگاه کالا
exposition U عرضه نمایشگاه
expositions U عرضه نمایشگاه
fairs U نمایشگاه کالا
menagerie U نمایشگاه جانوران
menageries U نمایشگاه جانوران
fairest U نمایشگاه کالا
stagy U درخور نمایشگاه
trade fairs U نمایشگاه تجاری
trade fair U نمایشگاه بازرگانی
festival of rug U نمایشگاه فرش
pavilions U غرفه نمایشگاه
pavilion U غرفه نمایشگاه
surgery U جراحی
surgeries U جراحی
carpet showroom U نمایشگاه و غرفه فرش
exhibitions U نمایشگاه حقوق تقاعد
exhibition U نمایشگاه حقوق تقاعد
terrarium U نمایشگاه جانوران خشکی
neurosurgery U جراحی اعصاب
plastic surgery U جراحی پلاستیک
operation U عمل جراحی
orthopedics U جراحی استخوان
postoperative U پس از عمل جراحی
forceps U انبر جراحی
canula U لوله جراحی
bougie U میل جراحی
raspatory U سوهان جراحی
aciurgy U عمل جراحی
hysterotomy U جراحی رحم
surgery U عمل جراحی
surgery U اتاق جراحی
psychosurgery U جراحی روانی
the knife U الت جراحی
A surgical operation . U عمل جراحی
surgical operation U عمل جراحی
the knife U چاقوی جراحی
surgically U از لحاظ جراحی
surgical U عمل جراحی
surgical U مربوط به جراحی
surgical U وابسته به جراحی
surgeries U عمل جراحی
surgical instruments U الات جراحی
surgeries U اتاق جراحی
amphitheatre U تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
galleries U نقب اصلی نمایشگاه هنری
amphitheatres U تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
gallery U نقب اصلی نمایشگاه هنری
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
rhinoplasty U جراحی پیوندی بینی
inoperable U غیر قابل جراحی
surgeon's knot U گره بخیه جراحی
operates U عمل جراحی کردن
abaptiston U اره جراحی مغز
plastic surgery U جراحی ترمیمی و زیبایی
forceps U انبر جراحی انبرک
operate U عمل جراحی کردن
scalpels U باچاقوی جراحی بریدن
scalpels U چاقوی کوچک جراحی
scalpel U باچاقوی جراحی بریدن
operated U عمل جراحی کردن
scalpel U چاقوی کوچک جراحی
gouges U اسکنه جراحی بزورستانی
gouged U اسکنه جراحی بزورستانی
gouge U اسکنه جراحی بزورستانی
abaptistum U اره جراحی مغز
ablator U الت بریدن در جراحی
gouging U اسکنه جراحی بزورستانی
bistoury U چاقوی کوچک جراحی
catheter U میل جراحی بول
There was no end of visitors at the fair. U تا دلت بخواهد در نمایشگاه آدم بود
scrub U ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubs U ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbed U ضد عفونی برای عمل جراحی
interne U یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
scrubbing U ضد عفونی برای عمل جراحی
probang U میله گلو پاک کن جراحی
swab U سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
surgical U مربوط به امور پزشکی جراحی
swabs U سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
thoracotomy U عمل جراحی شکافتن جدارسینه
stallage U حق نصب غرفه و کیوسک دربازار یا نمایشگاه کالا
pneumectomy U عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
tonsillectomy U در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
emboly U یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
osteoplastic U وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
psychosurgery U جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
face lifting U جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
hysterectomize U بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
embolectomy U عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
vasectomies U عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy U عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
comdex U نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
stitch U بخیه جراحی بخیه زدن
stitched U بخیه جراحی بخیه زدن
operation U عمل جراحی عمل
fine art U آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com