English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dramatist U نمایشنامه نویس
dramatists U نمایشنامه نویس
scriptwriter U نمایشنامه نویس
scriptwriters U نمایشنامه نویس
playwright U نمایشنامه نویس
playwrights U نمایشنامه نویس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dramatis personae U بازیگران نمایشنامه هنرپیشگان نمایشنامه
addersser or or U نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
revues U نمایشنامه انتقادی
play U نمایش نمایشنامه
revue U نمایشنامه انتقادی
dramas U تاتر نمایشنامه
played U نمایش نمایشنامه
scenario U متن نمایشنامه
script U متن نمایشنامه
plays U نمایش نمایشنامه
playing U نمایش نمایشنامه
drama U تاتر نمایشنامه
closet drama U نمایشنامه خواندنی درخانه
cloak-and-dagger U شبیه نمایشنامه پلیسی
pieces U نمایشنامه قسمت بخش
cloak and dagger U شبیه نمایشنامه پلیسی
teleplay U نمایشنامه مخصوص تلویزیون
piece U نمایشنامه قسمت بخش
screenplay U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
screenplays U نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
premiers U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premieres U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
promptbook U نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد
script U حروف الفبا بصورت متن نمایشنامه دراوردن
low comedy U نمایشنامه مضحکی که اززندگی مردم طبقه سوم اقتباس شده
chirographer U خط نویس
programmer U برنامه نویس
historian U تاریخ نویس
sign writer U تابلو نویس
pamphleteers U رساله نویس
sign writer U لوحه نویس
pamphleteer U رساله نویس
rough or foul copy U چرک نویس
proforma U پیش نویس
phonographer U صدا نویس
acceptor U قبولی نویس
historians U تاریخ نویس
programmers U برنامه نویس
proverbialist U مثل نویس
grandiloquent U قلنبه نویس
scrabbler U مسوده نویس
scholiast U حاشیه نویس
proser U نثر نویس
rewriter U دوباره نویس
essayist U مقاله نویس
prosateur U نثر نویس
prosaist U نثر نویس
affiant U گواهی نویس
head liner U سرصفحه نویس
endorser U پشت نویس
endorser U فهر نویس
endorseer U فهر نویس
inker U مرکب نویس
emblematist U مثل نویس
elegist U مرثیه نویس
elegiast U قصیده نویس
elegiast U مرثیه نویس
editorialist U سرمقاله نویس
dramaturge U درام نویس
epistler U رساله نویس
epistoler U نامه نویس
idyllist U قصیده نویس
gnomical U کوتاه لب نویس
geneologist U شجره نویس
gazetteer U روزنامه نویس
gazetteer U مجله نویس
foul copy U چرک نویس
fictionist U داستان نویس
fictionist U افسانه نویس
fabulist U افسانه نویس
fabler U افسانه نویس
odist U قصیده نویس
lapicide U سنگ نویس
letter writer U نامه نویس
mythographer U اسطوره نویس
natural historian U تاریخ نویس
orthographer U درست نویس
aphorist U پند نویس
aphorist U موجز نویس
paper stainer U کتاب نویس
paragrapher U عبارت نویس
annotator U تفسیر نویس
annotator U حاشیه نویس
annalist U تاریخچه نویس
anecdotist U حکایت نویس
calligrapher U خوش نویس
calligraphist U خوش نویس
dialogist U مکالمه نویس
letter writer U کاغذ نویس
deponent U گواهی نویس
magazin U مجله نویس
magazinist U مجله نویس
cryptographer U رمز نویس
copyreader U سرمقاله نویس
conveyancer U قباله نویس
magazinist U مقاله نویس
magniloquent U قلنبه نویس
chronicler U وقایع نویس
allegorist U تمثیل نویس
draughtsmen U طرح نویس
ball pens U روان نویس ها
ballpoints U روان نویس ها
ballpoint pens U روان نویس ها
drafts U چرک نویس
drafts U پیش نویس
ballpens U روان نویس ها
draughtsman U طرح نویس
draftsmen U طرح نویس
lexicographers U لغت نویس
lexicographer U لغت نویس
typewritter U ماشین نویس
bookmakers U کتاب نویس
bookmaker U کتاب نویس
drafted U چرک نویس
drafted U پیش نویس
songwriter U ترانه نویس
evangelists U انجیل نویس
draft U چرک نویس
draft U پیش نویس
evangelist U انجیل نویس
write once read many U یکبار نویس
minute U پیش نویس
playwright U پیس نویس
romancer U رمان نویس
typist U ماشین نویس
typists U ماشین نویس
columnist U مقاله نویس
columnists U مقاله نویس
essayists U مقاله نویس
tractarian U مقاله نویس
captions U زیر نویس
caption U زیر نویس
playwrights U پیس نویس
the psalmist U زبور نویس
tabulator U جدول نویس
biographer U تذکره نویس
polygraphs U بسیار نویس
novelists U رمان نویس
novelist U رمان نویس
songwriter U سرود نویس
satirist U هجو نویس
stenograph U تند نویس
satirists U هجو نویس
biographers U تذکره نویس
story teller U افسانه نویس
polygraph U بسیار نویس
tabulating machine U جدول نویس
subscript U زیر نویس امضاء
relative coding U برنامه نویس نسبی
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
story teller U افسانه گو حکایت نویس
roughs U طرح پیش نویس
system programmer U برنامه نویس سیستم
serialist U داستان نویس سریال
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
ink writer U در تلگراف مرکب نویس
mythopoet U شاعر افسانه نویس
drafts U پیش نویس چرکنویس
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
write white engine U موتور سفید نویس
proforma U پیام پیش نویس
penny a line U ارزان نویس بی مایه
mythologist or ger U اساطیر نویس اساطیردان
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
to make a minute of U پیش نویس کردن
systems programmer U برنامه نویس سیستم
systems programer U برنامه نویس سیستم
write black engine U موتور سیاه نویس
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
endorses U پشت نویس کردن
protocols U پیش نویس معاهده
abstracter U خلاصه نویس دزد
accepting bank U بانک قبولی نویس
drafts U پیش نویس کردن
draft U پیش نویس کردن
draft U پیش نویس طرح
applications programmer U برنامه نویس کاربردی
sketches U پیش نویس ازمایشی
drafted U پیش نویس چرکنویس
endorsed U پشت نویس کردن
endorse U پشت نویس کردن
drafted U پیش نویس طرح
holograph U سند دست نویس
holographs U سند دست نویس
drafted U پیش نویس قرارداد
drafts U پیش نویس قرارداد
protocol U پیش نویس سند
drafts U پیش نویس طرح
draft U پیش نویس قرارداد
protocols U پیش نویس سند
fountain pen U قلم خود نویس
draft of a treaty U پیش نویس معاهده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com