Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fire support station
U
نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
naval support
U
پشتیبانی دریایی
naval support
U
یکان پشتیبانی کننده دریایی
fire support group
U
ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
reference station
U
ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
perigee
U
نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
Anatolia
U
منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
support command
U
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
fire support coordination
U
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
moderate sea
U
دریای معتدل
territorial sea
U
دریای ساحلی
dead sea
U
دریای لوط
Oman
U
دریای عمان
territorial sea
U
دریای داخلی
sea nettle
U
ستاره دریای
high sea
U
دریای ازاد
high seas
U
دریای ازاد
rough sea
U
دریای خراب
mediterranean sea
U
دریای مدیترانه
seaway
U
دریای متلاطم
adriatic sea
U
دریای ادریانیک
flat calm
U
دریای روغنی
mare liberum
U
دریای ازاد
aegean sea
U
دریای اژه
the black sea
U
دریای سیاه
mare clausum
U
دریای بسته
sea fight
U
جنگ دریای
blue water
U
دریای ازاد
smooth see
U
دریای ارام
antisubmarine support
U
پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
Channel Islands
U
جزیرههای دریای مانش
closed sea
U
دریای غیر ازاد
atlantic
U
دریای محیط غربی
gannet
U
غاز دریای شمالی
calm sea
U
دریای خیلی ارام
service squadron
U
قسمت خدمات دریای
bathyal
U
مربوط به دریای عمیق
erythrean
U
وابسته به دریای قلزم
pontic
U
وابسته به دریای سیاه
solan
U
قاز دریای شمالی
pores
U
در دریای تفکرغوطه ور شدن
pontic
U
شبیه دریای سیاه
pore
U
در دریای تفکرغوطه ور شدن
heavy sea
U
دریای خیلی خراب
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
booby
U
نوعی قاز دریای شمالی
polynia
U
منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
mediterranean sea
U
دریای روم بحر الروم
ship fever
U
طوفان سخت در دریای چین
polynya
U
منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
snug down
U
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
overland route
U
راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
typhoon
U
توفان سخت دریای چین گردباد
typhoons
U
توفان سخت دریای چین گردباد
submarine boat
U
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
submarine
U
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
Latvia
U
جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
small craft warning
U
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
afloat support
U
پشتیبانی
in support of
U
در پشتیبانی
patronage
U
پشتیبانی
support
U
پشتیبانی
in support of
U
در پشتیبانی از
protection
U
پشتیبانی
backing
U
پشتیبانی
aiding
U
پشتیبانی کردن
nonsupport
U
عدم پشتیبانی
aided
U
پشتیبانی کردن
supply support
U
پشتیبانی اماد
air support
U
پشتیبانی هوایی
aid
U
پشتیبانی کردن
support program
U
برنامه پشتیبانی
area support
U
پشتیبانی منطقه
archival backup
U
پشتیبانی بایگانی
supporting distance
U
مسافت پشتیبانی
tactical support
U
پشتیبانی رزمی
support
U
پشتیبانی کردن
support programs
U
برنامههای پشتیبانی
backup
U
پشتیبانی کردن
support command
U
یکان پشتیبانی
support command
U
فرماندهی پشتیبانی
technical support
U
پشتیبانی فنی
support brigade
U
تیپ پشتیبانی
to agitate
[for]
U
پشتیبانی کردن
vindicates
U
پشتیبانی کردن از
countenancing
U
پشتیبانی کردن
countenances
U
پشتیبانی کردن
countenanced
U
پشتیبانی کردن
countenance
U
پشتیبانی کردن
logistic support
U
پشتیبانی تدارکاتی
service support
U
پشتیبانی خدمات
vindicated
U
پشتیبانی کردن از
vindicating
U
پشتیبانی کردن از
direct support
U
پشتیبانی مستقیم
propugn
U
پشتیبانی کردن از
PRI
U
پشتیبانی کنند
tower of strength
<idiom>
U
پشتیبانی محکم
play up to
U
پشتیبانی کردن از
supporting
U
تقویت پشتیبانی
maintenance support
U
پشتیبانی تعمیراتی
maintenance support
U
پشتیبانی نگهداری
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
fire support
U
پشتیبانی اتش
corrective maintenance
U
پشتیبانی اصلاحی
logistic support
U
پشتیبانی لجستیکی
supply support
U
پشتیبانی تدارکات
vindicate
U
پشتیبانی کردن از
combat support
U
پشتیبانی رزمی
champions
U
پشتیبانی کردن
championing
U
پشتیبانی کردن
championed
U
پشتیبانی کردن
global backup
U
پشتیبانی کلی
champion
U
پشتیبانی کردن
rally
U
پشتیبانی کردن
close support
U
پشتیبانی نزدیک
rallies
U
پشتیبانی کردن
rallied
U
پشتیبانی کردن
sustaining
U
پشتیبانی کننده
timed backup
U
پشتیبانی دورهای
general support
U
پشتیبانی عمومی
back-up
U
پشتیبانی یا کمک
maintains
U
پشتیبانی کردن
maintained
U
پشتیبانی کردن
maintain
U
پشتیبانی کردن
storeship
U
ناو پشتیبانی
geo deu reo
U
پشتیبانی کننده
back up
U
پشتیبانی یا کمک
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
China denies militarizing South China Sea.
U
چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
afloat support
پشتیبانی لجستیکی در روی آب
prop
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
propped
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
supported
U
یکان پشتیبانی شده
propping
U
نگهداشتن پشتیبانی کردن
close air support
U
پشتیبانی هوایی نزدیک
aerial fire support
U
پشتیبانی اتش هوایی
process
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
processes
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
combat support arms
U
یکان پشتیبانی رزمی
beach support area
U
منطقه پشتیبانی ساحلی
direct support
U
پشتیبانی مستقیم کردن
deep supporting fire
U
اتش پشتیبانی عمیق
deep supporting fire
U
اتش پشتیبانی در عمق
deep air support
U
پشتیبانی هوایی دور
decision support system
U
سیستم پشتیبانی تصمیم
to get behind somebody
U
از کسی پشتیبانی کردن
combat support arms
U
رسته پشتیبانی رزمی
combat service support
U
پشتیبانی خدمات رزمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com