Perdic | نقطه نت موسیقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	prick U	نقطه نت موسیقی
	pricked U	نقطه نت موسیقی
	pricking U	نقطه نت موسیقی
	pricks U	نقطه نت موسیقی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	junctions U	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
	junction U	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
	reference point U	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
	play by ear <idiom> U	توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
	melodies U	مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
	melody U	مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
	to sight-read something U	از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
	MIDI Mapper U	برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
	musicom U	یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
	MIDI file U	فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
	control point U	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
	triple point U	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
	foot spot	نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
	pull up point U	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
	bearing U	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
	picture point U	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
	ti;me to go U	زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
	pointillism U	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
	line of vision U	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
	switching U	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
	free drop U	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
	zeros U	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
	zero U	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
	zeroes U	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
	approach U	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
	approached U	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
	mark U	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
	approaches U	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
	load point U	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
	marks U	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
	azimuth U	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
	pyramid spot U	نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
	crossing point U	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
	flash point U	نقطه الوگیری نقطه افروزش
	crossing points U	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
	holding point U	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
	roll in point U	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
	punctuation mark U	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
	litter relay point U	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
	punctuation marks U	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
	point to point network U	شبکه نقطه به نقطه
	point-to-point connection U	اتصال نقطه به نقطه
	pointillism U	نقاشی نقطه نقطه
	break up point U	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
	lie U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lies U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lied U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	treble staff U	موسیقی
	ragtime U	در موسیقی
	music U	موسیقی
	treble clef U	موسیقی
	ear for music U	موسیقی
	background music U	موسیقی متن
	ambient music U	موسیقی متن
	electronic music U	موسیقی الکترونیکی
	discos U	موسیقی دیسکو
	boogies U	موسیقی راک
	devotion to music U	دلبستگی به موسیقی
	chamber music U	موسیقی مجلسی
	play music U	موسیقی ساختن
	quire U	گروه کر [موسیقی]
	concerto U	قطعه موسیقی
	make music U	موسیقی ساختن
	concertos U	قطعه موسیقی
	musician U	موسیقی دان
	disco U	موسیقی دیسکو
	musicians U	موسیقی دان
	boogies U	موسیقی بوگی
	ambient music U	موسیقی پس زمینه
	computer music U	موسیقی کامپیوتری
	background sound U	موسیقی متن
	background music U	موسیقی پس زمینه
	background sound U	موسیقی پس زمینه
	beats U	ضربت موسیقی
	instrumentally U	با الت موسیقی
	instructor of music U	مشاق موسیقی
	euterpe U	الهه موسیقی
	fa U	چهارمین نت موسیقی
	beat U	ضربت موسیقی
	opuses U	قطعه موسیقی
	forte U	موسیقی بلند
	music hall U	سالن موسیقی
	music halls U	سالن موسیقی
	boleros U	موسیقی بولرو
	noteless U	غیر موسیقی
	boogie U	موسیقی راک
	subdominant U	نت چهارم موسیقی
	boogie U	موسیقی بوگی
	boogied U	موسیقی راک
	jazz U	موسیقی جاز
	unvocal U	بدون موسیقی
	note U	نت موسیقی نوشتن
	musical instrument U	الت موسیقی
	musical instruments U	الت موسیقی
	notes U	نت موسیقی نوشتن
	noting U	نت موسیقی نوشتن
	philharmonic U	عاشق موسیقی
	fortes U	موسیقی بلند
	ragtime U	موسیقی ضربی
	boogied U	موسیقی بوگی
	musicology U	موسیقی شناسی
	musical language U	زبان موسیقی
	boogieing U	موسیقی راک
	musical ability U	توانش موسیقی
	music synthesizer U	ایجادکننده موسیقی
	musicality U	برابری با موسیقی
	music therapy U	موسیقی درمانی
	opus U	قطعه موسیقی
	carillons U	زنگهای موسیقی
	musicologist U	موسیقی شناس
	carillon U	زنگهای موسیقی
	boogieing U	موسیقی بوگی
	musicalness U	ذوق موسیقی
	musicalness U	برابری با موسیقی
	musicality U	ذوق موسیقی
	polkadot U	طرح نقطه نقطه خال خال
	speckle U	نقطه نقطه یا خال خال کردن
	symphony U	قطعه طولانی موسیقی
	notes U	اهنگ صدا نت موسیقی
	note U	اهنگ صدا نت موسیقی
	medley U	قطعه موسیقی مختلط
	lyrical U	غزلی موسیقی یا شعربزمی
	reed U	الت موسیقی بادی
	timpano U	دهل [ساز موسیقی]
	symphonies U	قطعه طولانی موسیقی
	medleys U	قطعه موسیقی مختلط
	duet U	قطعه موسیقی یا اوازدونفری
	duets U	قطعه موسیقی یا اوازدونفری
	chime U	ترتیب زنگهای موسیقی
	chimes U	ترتیب زنگهای موسیقی
	chiming U	ترتیب زنگهای موسیقی
	duo U	اواز یا موسیقی دونفری
	duos U	اواز یا موسیقی دونفری
	noting U	اهنگ صدا نت موسیقی
	castanet U	یک نوع الت موسیقی
	dulcet U	نوعی الت موسیقی
	bandsman U	عضو دستهء موسیقی
	chimed U	ترتیب زنگهای موسیقی
	banstand U	محل دستهء موسیقی
	bandsmen U	عضو دستهء موسیقی
	musically U	مطابق اصول موسیقی
	plainsong U	سرودمناجاتی و بدون موسیقی
	octave U	نتهای هشتگانه موسیقی
	playing U	الت موسیقی نواختن
	played U	الت موسیقی نواختن
	play U	الت موسیقی نواختن
	postlude U	قطعه موسیقی پایان
	soundtrack U	موسیقی ضبط شده
	Beautiful music ( weather ) . U	موسیقی ( هوای ) قشنگ
	timpani U	دهل ها [ساز موسیقی]
	soul music U	موسیقی مذهبی سیاهپوستان
	wind instrument U	الات موسیقی بادی
	kettledrums U	تیمپانی ها [ساز موسیقی]
	glockenspiel U	نوعی الت موسیقی
	timpani U	تیمپانی ها [ساز موسیقی]
	plays U	الت موسیقی نواختن
	melody U	صدای موسیقی نوا
	wind instruments U	الات موسیقی بادی
	kettledrums U	دهل ها [ساز موسیقی]
	octaves U	نتهای هشتگانه موسیقی
	timpani U	کوسها [ساز موسیقی]
	bands U	دستهء موسیقی اتحاد
	band U	دستهء موسیقی اتحاد
	immusical U	خارج ازقواعد موسیقی
	soundtracks U	موسیقی ضبط شده
	percussion instrument U	الات موسیقی ضربی
	serenading U	قطعه موسیقی عاشقانه
	serenades U	قطعه موسیقی عاشقانه
	serenaded U	قطعه موسیقی عاشقانه
	serenade U	قطعه موسیقی عاشقانه
	melodies U	صدای موسیقی نوا
	marched U	موسیقی نظامی یا مارش
	gavote U	موسیقی این رقص
	anvil U	سندان [آلت موسیقی]
	stroke [guitar] U	زدن [گیتار] [موسیقی]
	kettledrums U	کوسها [ساز موسیقی]
	timpano U	کوس [ساز موسیقی]
	euphonium U	یکجورالت موسیقی بادی
	etude U	قطعهء موسیقی کوتاه
	talent for musics U	استعداد یا ذوق موسیقی
	intermezzo U	قطعه موسیقی کوتاه
	marching U	موسیقی نظامی یا مارش
	marches U	موسیقی نظامی یا مارش
	march U	موسیقی نظامی یا مارش
	tin pan alley U	جماعت موسیقی دانان
	to play [the] harp U	چنگ زدن [موسیقی]
	to harp U	چنگ زدن [موسیقی]
	tablature U	نوعی علائم موسیقی
	gavotte U	موسیقی این رقص
	go-go U	وابسته به رقصگر موسیقی راک
	musical instrument digital interface U	میانجی رقمی الات موسیقی
	go-go U	وابسته به رقص با موسیقی راک
	masque U	نمایش توام با موسیقی ورقص
	phrasing U	ترتیب بندی قطعات موسیقی
	midi U	میانجی رقمی الات موسیقی
	offbeat U	قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
	fugues U	نوعی الت بادی موسیقی
	combos U	دسته کوچک موسیقی جاز
	accent mark U	یکی از علائم تکیه در موسیقی
	combo U	دسته کوچک موسیقی جاز